Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
flow pressure	فشار روان ابی
Other Matches
To bring pressure to bear . To exert pressure .	اعمال فشار کردن
To bring pressure to bear . To exert pressure .	فشار خون دارد
to flow over	سر رفتن
flow	حرکت داده در یک سیستم
flow	مدیریت جریان داده
flow	حرکت به نرمی
flow	حرکت متناوب
flow	جریان جاری کردن
flow	جریان
out flow	برون ریز
over flow	طغیان ریزش
to go with the flow <idiom>	در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
over flow	سر ریز
over flow	لبریزی
over flow	لبریز شدن
to flow over	لبریزشدن
to flow over	طغیان کردن
flow	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow	روانی سلاست
flow	سلیس بودن
flow	بده شریدن
flow	سلاست
flow	مد
flow	جاری بودن روان شدن
flow	روند
flow	گردش
flow	روانی
flow	سیلان
flow	ناشی شدن فلو
flow	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow	جاری شدن
flow	بده
flow	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
non unifor flow	جریان غیریکنواخت
molecular flow	جریان مولکولی
data flow	روند داده ها
money flow	جریان پول
out flow of labor	خروج نیروی کار
oil flow	جریان روغن
mixed flow	جریان مرکب
minimum flow	اب کاستی
mewtonian flow	جریان نیوتنی
electron flow	جریان الکترونی
laminar flow	جریان ارام
laminar flow	جریان خطی
ebb and flow	جزرومد
line of flow	خط جریان
laminar flow	جریان لایهای
diagonal flow	جریان مورب
magnetic flow	شار مغناطیسی
magnetic flow	فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
mass flow	دبی جرمی
electron flow	فلوی الکترون
data flow	گردش داده ها
permanent flow	بده پایدار
permanent flow	بده همیشگی
permanent flow	بده پایا
consistent flow	جریان دائمی
conical flow	تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
permanent flow	ابدهی پایا
poiseuille flow	جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
traffic flow	کشش عبور ومرور
program flow	گردش برنامه
commodity flow	جریان کالا
program flow	روند برنامه
permanent flow	ابدهی دایمی
continuity of flow	پیوستگی جریان
current flow	سیلان جریان فلوی جریان
current flow	شار جریان
cross flow	دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
critical flow	جریان بحرانی
permanent flow	بده دایمی
cretical flow	جریان بحرانی
control flow	روند کنترل
control flow	گردش کنترل
contra flow	خلاف جهت
contra flow	جهت مخالف
continuous flow	جریان با دبی ثابت
radial flow	جریان شعاعی
electron flow	سیلان الکترون ها
free flow	جریان ازاد
flow of expenditure	جریان هزینه
flow net	شبکه جریان
flow method	روش جریان
flow meter	فلومتر
flow meter	جریان سنج
flow lines	خطوط جریان
flow line	خط جریان
flow limit	حد جریان
flow limit	حد بده
flow gage	جریان سنج
flow frequency	بسامد بدهها
flow of expenditure	گردش هزینه
flow of income	جریان درامد
flow of income	گردش درامد
flow side	ریزش در شیب
flow sheet	نمودار جریان
flow resistance	وشکسانی ویسکوزیته
flow resistance	چسبندگی
flow resistance	گرانروی
flow process	جریان چرخش کار
flow process	جریان انجام کار
gold flow	جریان طلا
flow of production	گردش تولید
flow of production	جریان تولید
flow of information	گردش اطلاعات
flow formula	رابطه جریان
flow direction	جهت گردش
flow diagram	نمودارجریان
flow control	کنترل جریان
flow chip	براده پیوسته
gold flow	انتقال طلا
heat flow	جریان گرما
information flow	روانه خبر
ion flow	جریان یونی
equilibrium flow	جریان متعادل
laminal flow	جریان خطی
energy flow	شارش انرژی
energy flow	سیلان انرژی
flow cycle	مدار ترتیب کار
flow cycle	سیکل جریان کار
flow diagram	نمودار گردشی
flow diagram	نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram	کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram	شرح فرآیند
flow diagram	صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram	ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram	نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram	دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram	فلوچارت
flow diagram	دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram	نمودار جریان
energy flow	جریان انرژی
uniform flow	جریان یکنواخت
traffic flow	کشش ترافیک
swinging of flow	نوسانات عرضی جریان
supercritical flow	جریان سیلابی
subsonic flow	جریان مادون صوت
subcritical flow	جریان رودخانهای
flow tube	تیوبدرگردش
lava flow	جریانگدازه
underground flow	جریانزیرزمینی
Every flow must have its ebb. <proverb>	هر فرازى نشیبى دارد.
streamline flow	جریان خطی
stramline flow	جریان موازی یابی ممانعت
base flow	جریان پایه
base flow	مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
cash flow	گردش وجوه
flow charts	نمودارگردشی
steady flow	جریان لایه وار
tranquil flow	جریان اسوده
transient flow	جریان گداز
turbulent flow	جریان متلاطم
average flow	بده میانگین
average flow	جریان متوسط
axial flow	جریان محوری
axial flow	جریان خطی
unsteady flow	جریان غیرماندگار
upward flow	جریان رو به بالا
viscous flow	جریان جسبناک یا ناروان
vortex flow	جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
air flow	جریانهوا
flow bean	توپکدرگردش
turbulent flow	جریان اشفته
turbulent flow	جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
steady flow	جریان دائم
blasius flow	جریان کاملا لایهای تئوریکی
chimney flow	سوراخ تنور
chimney flow	دودکش
rate of flow	میزان جریان
rate of flow	بده
rate of flow	دبی
return flow	جریان برگشت
flow chart	نمودارگردشی
out flow of capital	خروج سرمایه
circular flow	جریان دایرهای
circular flow	جریان دوری
flow chart	نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart	نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
rapid flow	جریان سریع
flow chart	نمودار گردش کار
flow chart	نمودارچرخش کار
flow chart	شمای عملیات
capital flow	انتقال سرمایه
steady flow	جریان دائمی
bidirectional flow	روند دوسویه
flow charts	شمای عملیات
sinuous flow	جریان موجی
single flow	جاده یک مسیره
single flow	راه یک طرفه
bidirectional flow	جریان دو جهتی
flow charts	نمودارچرخش کار
shear flow	جریان نیروی برشی
rotation flow	شارش چرخشی
rotation flow	شارش دورانی
flow charts	نمودار گردش کار
capital flow	جریان سرمایه
flow charts	نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts	نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
steady flow	جریان ماندگار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com