Dictiornary-Farsi | free cutting brass | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
free cutting brass	برنج اتومات


Other Matches

free cutting alloy	الیاژ اتومات
free cutting steel	فولاد خوش تراش
free cutting steel	فولاد اتومات
brass	برنج چند جوش
brass	برنج الیاژ
brass	افسر ارشد
brass	پول خرد برنجی بی شرمی
brass	برنج
brass	[آمیزه ی مس و روی]
brass hat	شخص مهم
brass hat	افسر ارشد ارتش
beta brass	برنج نوع بتا
brass knuckles	پنجه مشت زنی
brass [British E]	پول [اصطلاح] [اصطلاح روزمره]
brass band	دسته موزیکی که
brass band	ادوات انها از برنج باشد
brass bands	دسته موزیکی که
brass bands	ادوات انها از برنج باشد
brass knuckles	پنجه بوکس
brass tacks	مسایل اساسی
brass welding	جوش برنج
brass ware	برنج الات
brass screen	توری برنجی
brass founder	برنج ریز
brass farthing	هیچ
brass farthing	پشیز
brass and bronze	برنج و برنز
alpha brass	برنج نوع الفا
brass founder	ریخته گر
brass hats	امیر
brass hats	شخص مهم
brass hats	افسر ارشد ارتش
brass hat	امیر
brass wire	مفتول برنجی
leaf brass	تنکه برنج
brass family	خانوادهسازهایبادی
leaf brass	برنج ورقه
rde brass	برنج سرخ
get down to brass tacks <idiom>	فورا شروع به تصمیم گیری
He is as bold as brass. He has a never .	خیلی پررو است
brass rubbing	کپیکردنیکتصویربامالیدنچیزیبرکاغذرویآن
leaf brass	فوفه
corinthian brass or bronze	یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
brass and bronze foundry	ریخته گری برنج و برنز
triangular brass bead	مثلث برنج
brass pressure casting	برنج ریختگی فشاری
hot working brass	برنج قابل اهنگری
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom>	فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
cutting	برش کاری
cutting	برش روزنامه
cutting	قلمه زنی
cutting	قلمه گیاه
cutting	برنده
cutting	برش
cutting off	برش کاری
cutting	مقطع
cutting chisel	اسکنه کنده کاری
cutting chisel	قلم حکاکی
cutting die	صفحه برش
cutting edge	تیغه
cutting direction of a saw	جهات برش اره
cutting die	برش
abrasive cutting	اره کاری [مهندسی]
abrasive cutting	برش [مهندسی]
metal cutting saw	اره فلزی [ابزار]
cutting edge	تیغه قطع سازی
non cutting shaping	فرم دهی بدون براده برداری
cutting edge	تیغه برش زنی
slope of cutting	دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
powder cutting	برش توسط شعله
cutting capacity	قدرت برش
cutting alloy	فلز سخت
cutting action	قدرت سنگ زنی
cutting angle	زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
gas cutting	برشکاری گازی [مهندسی]
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
cutting power	قدرت برش
metal cutting	براده برداری
metal cutting	فلزبری [ابزار]
blanck cutting	پانچ
blanck cutting	دستگاه منگنه
cutting tool	اسکنه
cutting angle	سطح برنده تیغه برش
cutting angle	زاویه برش
metal cutting	برش فلز
angle of cutting	زاویه تقاطع
cutting away work	بغل بری
clear cutting	برش یکسره
cutting edge	لبه برش
electron cutting	برش الکترونی
cutting solution	محلول برش
cutting stroke	امتداد برش
cutting stroke	ضربه برش
cutting thrust	نیروی برش
cutting time	زمان اصلی
cutting time	زمان برش
cutting tool	قلم تراش
cutting guide	راهنمای برش [ابزار]
cutting line	خطبرش
cutting torch	مشعل برش دهنده [ابزار]
cutting torch	مشعل قطع کننده [ابزار]
cutting nozzle	دهانه لوله برش [ابزار]
cutting wire	سیم برش [مهندسی]
press cutting	برش دهنده فشاری
formation in cutting	فرم صندوقهای تو گود زیرگاه صندوقهای
flame cutting	جوش بری [مهندسی]
cutting lubricant	روغن برش کاری
cutting quality	کیفیت برش
cutting property	خصوصیت برش
cutting face	سطح برش
cutting head	نوک برنده
cutting lubricant	روغن سرد کننده
cutting oil	روغن خنک کننده
cutting oil	روغن سردکننده روغن برش
slope of cutting	شیروانی خاکبرداری
cutting plane	صفحه برش
wood cutting saw	اره چوب بری [ابزار]
cutting blade	تیغه برش
torch cutting	[برشکاری شعله ای]
cutting plier	سیم چین
cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
cutting line of force	قطع خطوط قوا
metal cutting bandsaw	تیغ اره فلز بر
pastry cutting wheel	چرخبرشخمیر
electron beam cutting	برش با اشعه الکترونی
plaster cutting knife	کارد گچبری
metal cutting element	عنصر براده برداری
metal cutting tool	ماشین ابزار
cutting tool angle	زاویه برش قلم
cutting tool angle	زاویه برش اسکنه
spark cutting process	فرایند برشکاری شعلهای
form cutting tool	اسکنه
form cutting tool	قلم تراش
metal cutting machine	دستگاه براده برداری
diamond cutting tool	الماس شیشه بری
abrasive cutting machine	دستگاه برش
abrasive cutting wheel	تیغ اره گرد
side cutting chisel	مغار نقشبر
metal cutting work	براده برداری
automatic gear cutting machine	ماشین فرز چرخ دندانه
metal cutting machine tool	ماشین ابزار براده برداری
You are free to go now.	اکنون آزادید بروید.
free	فاقد
free	ازاد
free	تحویل
free	بخشودن
free	مطلق
free	ازادکردن
free will	اختیاری
free will	ازادی اراده
free will	طیب خاطر
free will	اراده ازاد
i did that of my own free will	به میل خود
free-for-all	اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free in and out	بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free-for-all	مسابقه بین این اسبها
having free will	فاعل مختار
free for all	زدوخوردهمگانی
having free will	ازادکار
free	پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free	موجود در دیسک یا حافظه
free	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free	حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free	پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free	جایز
free	مجانی
free	رایگان سخاوتمندانه
free	روا
free	مجاز منفصل
free	بازیگر ازاد
free	رها
free	ترخیص کردن میدانی
free	بطور مجانی ازادکردن
free will	اختیار
free	اختیاری مختار
free	مستقل
i did that of my own free will	این کار را کردم
free <adj.>	دست و دلباز
free	مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free	حرکت قایق در جلو باد
free	کمی محدودیت نوع اسلحه
free for all	داد وبیداد
free thinker	کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free zone	منطقه ازاد تجاری
free zone	منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone	منطقه ازاد
free world	کشورهای غیرکمونیست
free world	جهان ازاد
mean free for scattering	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
free with ones money	ولخرج
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف در رویت
guns free	توپها اتش باختیار
mean free path	مسافت ازاد متوسط
heart free	مبرا از عشق
free rocket	موشک غیر هدایت شونده
heart free	ازاد ازقید عشق
fat-free	بدونچربی
leave someone free to	مخیر گذاشتن کسی
mean free path	مسافت ازاد میانگین