English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
free line signal سیگنال خط ازاد
Other Matches
line signal سیگنال خط
line clear signal علامت ازاد
line clear signal سیگنال ازاد
received line signal detect کشف سیگنال خط دریافتی
signal خبردادن
signal علامت دادن
signal نشانه
signal پیام
signal با اشاره رساندن
signal با علامت ابلاغ کردن
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
signal رسته مخابرات
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
signal سیگنال
signal علامت
signal نشان راهنما
signal اخطار
signal اشکار مشخص
signal علایم مخابراتی مخابرات
signal مخابره کردن علامت دادن
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal ارسال پیام به کامپیوتر
signal نشان
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal علامت راهنمای خودرو
signal علامت نشانه
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal مخابره کردن
signal سیگنال علامت دادن
q signal پیام کیو
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
i signal پیام ای
signal normalization هنجارسازی علامت
command signal علامت فرمان
communication signal سیگنال مخابراتی
signal letters معرف
signal level سطح علامت
signal level سطح سیگنال
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal man متصدی علائم
signal man دیدبان
signal of distress شلیک خطر
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
clock signal علامت زمان سنجی
blanking signal پیام خاموشی
brightness signal پیام روشنایی
danger signal اژیرخطر
danger signal اژیر یا بوق اعلام خطر
cut off signal علامت قطع
busy signal علامت اشغال
buzzer signal علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal ایمپولز شماره گیری
fog signal علامت مه
control signal علامت کنترل
chrominance signal پیام رنگ تابی
signal panel پرده مخابرات
signal regeneration باززایی علائم
telegraph signal علامت تلگرافی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic signal نشانه روشن
video signal پیام ویدئو
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
video signal سیگنال ویدئویی
visual signal علامت بصری
visual signal علایم بصری
warning signal علامت اعلام خطر
warning signal علامت خطر
synchronizing signal پیام همزمان ساز
signal box توقف گاه متصدی علائم
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
signal security تامین مخابراتی
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services خدمات مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
signal strength شدت صوت
signal tracing ردگیری پیام
signal transformation ترادیسی علائم
signal generator پیام ساز
signal voltage ولتاژ دریافتی
signal voltage ولتاژ سیگنال
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
start signal علامت شروع
signal voltage ولتاژ ورودی
ghost signal تصویر دوگانه
acoustic signal علامت صوتی
signal center مرکز مخابرات
signal center مرکزارتباطات
signal center مرکز پیام
signal communications ارتباط و مخابرات
signal communications ارتباطات مخابراتی
signal corps رسته مخابرات
signal corps قسمت مخابرات
signal detection علامت یابی
signal distance فاصله علامتی
signal electrode الکترد پیام ساز
signal element عنصر علامتی
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal bridge پل مخابره ناو
signal axis محورارتباطات
acoustic signal سیگنال صوتی
railroad signal علامت یا سیگنال راه اهن
digital signal علامت رقمی
reference signal سیگنال مرجع
request signal علامت درخواست
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
digital signal سیگنال دیجیتالی
second signal system دستگاه علامتی دوم
disconnect signal علامت انفصال
advisory signal علامت هشدار
signal axis محور مخابرات
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
signal fidelity وفاداری علائم
signal flag پرچم مخابراتی
analog signal علامت قیاسی
intelligence signal پیام خبری
input signal سیگنال اولیه
signal lamp لامپ خبر دهنده
audible signal علامت سمعی
input signal سیگنال ورودی
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
implusing signal سیگنال ضربهای
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
guard signal علامت نگهبان
main signal سیگنال اصلی
alarm signal علامت اژیر خطر
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
signal generator علامت زا
advisory signal علامت یادآوری کننده
signal generator سیگنال ژنراتور
signal generator سیگنال مولد
signal lamp لامپ سیگنال
picture signal سیگنال تصویر
picture signal علامت تصویر
hooting signal سیگنال اتومبیل
operating signal سیگنال دستگاه
morse signal سیگنال مورس
monochrome signal پیام تکرنگ
grid signal سیگنال شبکه
sound signal علائم صدا
enabling signal علامت توانا سازی
fog signal علایم مه
signal gantry علامتزیرپلی
error signal سیگنال خطا
signal ahead چراغراهنماپیشرویشماست
points signal نقاطعلامتدار
light signal علامتنور
signal bridge پل مخابرات ناو
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
flash signal سیگنال فلاش
flash signal علامت فلاش
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
first signal system دستگاه علامتی اول
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line to line spacing فاصله سطور
line to line fault تماس خطوط
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
signal to nise ratio نسبت سیگنال به نویز
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
minus color signal پیام رنگی منفی
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
carrier color signal پیام رنگ تابی
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
carrier color signal پیام رنگی حامل
criminal inattention to signal بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
low level signal سیگنال ضعیف
signal operation instruction دستور کار مخابرات
Signal a car to stop . علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
To give a signal ( sign) . علامت دادن
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
signal background plate صفحهپشتعلامت
composite color signal پیام رنگی مرکب
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
high level signal سیگنال بزرگ
landing signal officer افسر ارتباط فرود
to signal a ship to anchor باعلامت اخطارکردن به کشتی
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
color sync signal پیام همزمان ساز رنگ
area signal center مرکز مخابرات منطقه
idle indicating signal علامت ازاد
color difference signal پیام اختلاف رنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com