English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
frequency sweep انحراف یا شیفت فرکانس
Other Matches
sweep روفتن
sweep بردن توپ از کنار خط به کمک سدکنندگان راه باز کن
sweep تاب
sweep پیچ و خم
to sweep away ازبین بردن
to sweep away ازمیان برداشتن
to sweep down on تاخت کردن
to sweep up باجاروب جمع کردن
to sweep down on حمله کردن بر
sweep تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
sweep درو کردن منطقه بااتش درو در عرض
sweep از این سو بان سوحرکت دادن
sweep جاروب کردن زدودن
sweep رفت وبرگشت
sweep روبیدن
sweep وسعت میدان دید جارو
sweep روبش
sweep جارو کردن
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
sweep بسرعت گذشتن از
to sweep the seas همه جای دریاراعبورکردن دریاهارا ازوجود دشمن پاک کردن
to give a sweep to جاروب کردن
deflection sweep درو عرضی
deflection sweep اتش درو در عرض
synchronized sweep روبش همزمان
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
to sweep past اسان رفتن
armor sweep عملیات پاکسازی زرهی
asymmetrical sweep لغزش انحرافی
asymmetrical sweep باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
chimney sweep دودکش پاک کن
wire sweep مین جمع کنی با استفاده ازکابل برق مین جمع کنی باکابل
variable sweep ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
bottom sweep مین روبی از کف دریا
bottom sweep مین جمع کنی از کف دریا
to sweep past تندگذاشتن
sweep stakes شرط بندی اسب دوانی
sweep stake شرط بندی اسب دوانی
sweep amplifier فزون ساز روبنده
solenoid sweep پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
side sweep and over under گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
side sweep and over under فن تندر
precision sweep روبش دقیق
net sweep مین روبی با استفاده از تور مین جمع کنی با تور
mechanical sweep مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
mechanical sweep مین جمع کردن به طریقه خودکار
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
sweep back بک ازاد
sweep circuit مدار رلاکساسیون
electrode sweep جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
sweep oscillator اوسیلاتور روبنده
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
fighter sweep تک هجومی جنگنده ها
sweep hand عقربه ثانیه شمار
sweep generator مولد روبنده
foot sweep پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
foot sweep فن اوسوتو گاری
sweep fighter هواپیمای اسکورت
grid sweep تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
armed sweep مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
sweep under the rug <idiom> پنهان کردن
sweep off one's feet <idiom> بر احساسات فائق آمدن
clean sweep بردنهمهجوایزدریکمسابقه
To sweep the board . کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
chimney sweep کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
armed sweep مین روبی مسلحانه
short side sweep فت پا
sweep potential detector اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
rear waistlock and side sweep درو با مایه سالتو و بارانداز
rear waistlock and back sweep درو از بغل
frequency تواتر
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency فراوانی تردد
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency فرکانس تناوب
frequency تکرار
frequency فراوانی
frequency بسامد
frequency کثرت وقوع
frequency فرکانس
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
high frequency پربسامد
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
group frequency بسامد گروهی
frequency of calls تراکم ترافیک
fundamental frequency بسامد اصلی
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
frequency of calls تراکم مکالمه
frequency transformer مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency tripler دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
frequency of oscillations فرکانس نوسان
high frequency بسامد بالا
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
input frequency فرکانس اولیه
infrasonic frequency فرکانس مادون صوت
inermediate frequency بسامد واسطه
industrial frequency فرکانس صنعتی
impluse frequency فرکانس ضربان
impluse frequency فرکانس پولز
impluse frequency فرکانس پالس
image frequency فرکانس تصویر
idle frequency فرکانس بی باری
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
high frequency فرکانس بالا
frequency multiplier چند برابرکننده فرکانس
frequency tolerance میزان تغییر مجاز فرکانس
frequency table جدول بسامد
frequency plan طرح فرکانس
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
frequency range حیطه فرکانس نامی
frequency range محدوده فرکانس نامی
frequency response واکنش بسامدی
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency region حیطه فرکانس
frequency region ناحیه فرکانس
frequency regulator رگولاتور فرکانس
frequency relay رله سلکتیو
frequency response خم دامنه- بسامد
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency stabilization پایدار نمودن فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
frequency of resonance فرکانس رزونانس
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
frequency of vibration تکرار ارتعاش
frequency shift انحراف یا شیفت فرکانس
frequency parameter پارامتر فرکانس
frequency resistering ثبت و ضبط فرکانس
word frequency بسامد واژگانی
telephone frequency فرکانس صحبت
telephone frequency بسامه تلفنی
telegraphic frequency فرکانس تلگرافی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
resting frequency بسامد سکوت
resonant frequency بسامد همنوا
relative frequency بسامد نسبی
radian frequency فرکانس زاویهای
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency فرکانس بالا
radio frequency فرکانس رادیویی
picture frequency فرکانس تصویر
theoretical frequency بسامد نظری
thershold frequency بسامد استانه
wave frequency بسامد موج
voice frequency بسامد صدایی
video frequency فرکانس ویدئو
video frequency بسامد ویدئو
vibrational frequency بسامد ارتعاش
very low frequency فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
very high frequency فرکانس خیلی زیاد
ultrahigh frequency ابرفرکانس
frequency function تابع تکرار [ریاضی]
ultrahigh frequency فرکانس فوق العاده زیاد
ultrahigh frequency بسامد ماوراء زیاد
threshold frequency بسامد استانه
picture frequency بسامد تصویر
observed frequency بسامد مشاهده شده
low frequency فرکانس کم
low frequency کم بسامد
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
low frequency بسامد کم
line frequency فرکانس خط
line frequency فرکانس شبکه
limiting frequency بسامد حدی
lift frequency تعداددفعات حمل بار
lift frequency تناوب حمل و نقل
law of frequency قانون بسامد
intermediate frequency فرکانس میانی
intermediate frequency فرکانس میانه
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
low frequency فرکانس پایین
nominal frequency فرکانس نامی
natural frequency فرکانس طبیعی
natural frequency بسامد طبیعی
modulation frequency فرکانس مدولاسیون
modulation frequency بسامد تلفیق
medium frequency فرکانس میانه
medium frequency بسامد متوسط
measuring frequency فرکانس سنجش
maximum frequency فرکانس حداکثر
marginal frequency بسامد کناری
mains frequency فرکانس شبکه
input frequency فرکانس ورودی
frequency multiplication افزایش فرکانس
critical frequency فرکانس بحرانی
frequency analysis تحلیل بسامدی
frequency analysis تجزیه فرکانس
frequency analysis تجزیه هارمونی ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com