English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English Persian
fuel gauge نمایشبنزین
Other Matches
gauge اندازه گرفتن
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge گیج
gauge اندازه
gauge پیمانه
gauge مقیاس معیار
gauge ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauge پیمانه کردن
gauge ازمایش کردن
gauge اندازه اندازه گیر
gauge سنج
gauge اندازه تفنگ
to take the gauge of براوردکردن تخمین زدن
to take the gauge of اندازه گرفتن
b & s gauge اندازه براون- شارپ سیم
gauge اندازه گیر
gauge درجه
gauge معیار
gauge سنجیدن نمونه
gauge اشل اندازه گیر
bi fuel کار کند
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
fuel سوخت
fuel سوخت دادن
fuel تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel اغذیه
fuel غذا
fuel تقویت سوخت گیری کردن
fuel بنزین
fuel سوخت موتور
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel سوخت ماده قابل اشتعال
fuel سوخت گیری کردن
line gauge وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
rainfall gauge باران سنج
pressure gauge فشار سنج ابگونه وموادمنفجره
gauge tube لوله پیتو
sloping gauge اشل شیبدار
pressure gauge فشارسنج
gage=gauge مدرج کردن
snow gauge برف سنج
gauge pressure فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
street gauge الگوی سطح راه
strain gauge کشش سنج
steam gauge بخار سنج
standard gauge اندازه معمولی
staff gauge اشل دستی
staff gauge اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
sea gauge اب نشین کشتی
gage=gauge اندازه زدن اشل
joiner's gauge خط کش تیره دار
ionization gauge سنجه یونش
rain gauge باران سنج
hook gauge اشل قلاب شکل نوک تیز
gauge=gage شابلن
gauge=gage درجه
gauge=gage اندازه
gauge=gage پیمانه
gauge=gage اندازه کردن اشل
gauge=gage مدرج کردن
gauge railway فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
gauge glass درجه اب
gauge cock اندازه نما
ppi gauge معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
gage=gauge درجه
gage=gauge پیمانه اندازه
gage=gauge شابلون
line gauge خط کش مدرج
temporary gauge اشل موقت
bevel gauge گونیای فارسی
wire gauge مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
wire gauge معیار ضخامت سیم
exterior gauge درجهبازی
dial gauge قطر
gauge lamp لامپ داشبورد
tape gauge اشل زنجیری
broad gauge ریل راه اهن خیلی دور از هم
gauge rod چوباندازهگیری
mitre gauge فشارسنج
seam gauge اندازهگیریدرزلباس
temperature gauge صفحهدما
tuning gauge دریچهصدا
wind gauge دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
wind gauge بادسنج
tide gauge جزرو مد نما
thickness gauge ضخامت سنج
to gauge a vessel مظروف فرفی راپیمودن یااندازه گرفتن
to gauge rainfall مقداربارندگی راسنجیدن یااندازه گرفتن
to gauge a person گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
to gauge wind نیروی بادراسنجیدن
water gauge اندازه اب نما
water gauge اب پیم
temporary gauge اشل موقتی
liquid fuel سوخت مایع
thickened fuel سوخت جامد
thickened fuel سوخت تغلیظ شده
type of fuel نوعسوخت
jet fuel سوختجت
fuel rod میلهسوخت
fuel pellet ساچمهسوخت
raw fuel سوخت خام
rocket fuel سوخت موشک
fuel bundle متمرکزکنندهسوخت
unusable fuel سوخت غیرقابل استفاده
fuel control کنترلسوخت
power fuel سوخت
peptized fuel سوخت تغلیظ شده
fuel injector انژکتورسوخت
fuel lines خطوطسوخت
rocket fuel سوخت راکت
fuel endurance میزان تکافوی سوخت
fuel engineering مهندسی سوخت
fuel filter صافی سوخت
fuel filter صافی بنزین
fuel gas گاز
fuel gas سوخت گازی
fuel grade درجه سوخت
fuel injection سوخت رسانی
fuel endurance قدرت پایداری سوخت
fuel economy اقتصاد سوخت
fossil fuel سوخت سنگوارهای
bunker fuel سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
chemical fuel سوخت شیمیایی
solid fuel سوخت جامد
domestic fuel سوخت خانگی
fuel cell پیل سوختی
fuel consumption مصرف سوخت
aviation fuel سوخت هواپیما
fuel manifold چندراهی سوخت
fuel tap شیر سوخت
gas fuel سوخت گازی
fuel tank باک
fuel tank مخزن سوخت
fuel storage انبار سوخت
fuel oil نفت کوره
fuel pump پمپ سوخت
fuel meter سوخت سنج
fuel pump پمپ بنزین
hypergolic fuel سوخت فوق حساس
fuel oil مازوت
fuel oil نفت سیاه
hypergolic fuel سوخت خیلی حساس به اشتعال
mitre gauge slot شکاففشارسنج
water pressure gauge اندازهفشارآب
automatic tank gauge تانکردرجهدارخودکار
gas level gauge دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
birmingham wire gauge اندازه بیرمنگامی سیم
cylinder pressure gauge فشارسنجسیلندر
stubs wire gauge اندازه بیرمنگامی سیم
inductance strain gauge تغییر بعدسنج القائی
To gauge the situation and act accordingly. حساب کار خود را کردن
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
tank gauge float درجهشناورتانکر
propellant level gauge درجهسطحپروانه
american wire gauge اندازه امریکایی سیم
rain gauge recorder اندازه بارش ثبت شده
working pressure gauge استخراجدرجهفشار
rain gauge station ایستگاه باران سنجی
air/fuel ratio نسبت هوا به سوخت
fuel tank flap درباکبنزین
fuel transfer pipe لولهانتقالسوخت
fuel: enriched uranium سوختاورانیم
fuel: natural uranium سوختاورانیمطبیعی
spent fuel port قسمتسوختمصرفشده
specific fuel consumption مصرف سوخت ویژه
to add fuel to fire آتش را دامن زدن
new fuel storage room اتاقذخیرهسوختجدید
fuel injection system سیستم تزریق سوخت
fuel air pump بوستر سوخت
fuel tank vent هواکش تانک سوخت
fuel control unit واحد کنترل سوخت
fuel supply pump پمپ سوخت رسانی
fuel supply line لوله سوخت رسانی
fuel reserve tank مخزن ذخیره سوخت
to add fuel to fire نمک بر زخم پاشیدن
fuel oil mixture مخلوط روغن و سوخت
flexible fuel tubing لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
fuel handling sequence سکونساستعمالسوخت
air/fuel mixture مخلوطهواوسوخت
failed fuel canning قوطیکردنسوختمصرفشده
canned failed fuel لولهسوختزائد
failed fuel bay صفحهسوختمصرفشده
external fuel tank مخزنسوختبیرونی
measurement of snowfall: snow gauge اندازهگیریمقداربارشباران
direct-reading rain gauge اندازه مقدار بارش مستقیم
brown & sharpe wire gauge اندازه براون- شارپ سیم
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
To add fuel to (fan) the flames. آتش را دامن زدن
spent fuel storage bay صفحهذخیرهسوختمصرفشده
low fuel warning light چراغهشدارکمبودبنزین
bladder type fuel call باک لاستیکی
bladder type fuel cell باک لاستیکی
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
diesel fuel oil filter صافی سوخت موتور دیزل
fuel air mixture ratio نسبت مخلوط سوخت و هوا
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com