English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
fuel storage انبار سوخت
Search result with all words
new fuel storage room اتاقذخیرهسوختجدید
spent fuel storage bay صفحهذخیرهسوختمصرفشده
Other Matches
fuel سوخت
fuel سوخت گیری کردن
fuel سوخت ماده قابل اشتعال
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
bi fuel کار کند
fuel سوخت موتور
fuel غذا
fuel اغذیه
fuel تقویت سوخت گیری کردن
fuel سوخت دادن
fuel تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel بنزین
fuel consumption مصرف سوخت
fuel economy اقتصاد سوخت
fuel endurance قدرت پایداری سوخت
fuel endurance میزان تکافوی سوخت
fuel engineering مهندسی سوخت
fuel filter صافی سوخت
fuel filter صافی بنزین
fuel gas گاز
fuel gas سوخت گازی
fuel grade درجه سوخت
fuel cell پیل سوختی
thickened fuel سوخت جامد
aviation fuel سوخت هواپیما
fuel control کنترلسوخت
fuel injector انژکتورسوخت
fuel lines خطوطسوخت
fuel pellet ساچمهسوخت
fuel rod میلهسوخت
chemical fuel سوخت شیمیایی
jet fuel سوختجت
bunker fuel سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
domestic fuel سوخت خانگی
unusable fuel سوخت غیرقابل استفاده
fuel gauge نمایشبنزین
type of fuel نوعسوخت
fuel bundle متمرکزکنندهسوخت
fuel injection سوخت رسانی
hypergolic fuel سوخت فوق حساس
rocket fuel سوخت راکت
rocket fuel سوخت موشک
power fuel سوخت
fuel tank مخزن سوخت
gas fuel سوخت گازی
fuel tank باک
thickened fuel سوخت تغلیظ شده
fuel tap شیر سوخت
peptized fuel سوخت تغلیظ شده
liquid fuel سوخت مایع
hypergolic fuel سوخت خیلی حساس به اشتعال
raw fuel سوخت خام
fuel oil مازوت
fuel pump پمپ بنزین
fuel oil نفت کوره
fuel meter سوخت سنج
fuel pump پمپ سوخت
fuel manifold چندراهی سوخت
solid fuel سوخت جامد
fossil fuel سوخت سنگوارهای
fuel oil نفت سیاه
air/fuel mixture مخلوطهواوسوخت
fuel handling sequence سکونساستعمالسوخت
fuel: natural uranium سوختاورانیمطبیعی
failed fuel bay صفحهسوختمصرفشده
fuel: enriched uranium سوختاورانیم
fuel transfer pipe لولهانتقالسوخت
fuel tank flap درباکبنزین
specific fuel consumption مصرف سوخت ویژه
failed fuel canning قوطیکردنسوختمصرفشده
external fuel tank مخزنسوختبیرونی
fuel air pump بوستر سوخت
air/fuel ratio نسبت هوا به سوخت
flexible fuel tubing لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
fuel supply pump پمپ سوخت رسانی
to add fuel to fire نمک بر زخم پاشیدن
fuel supply line لوله سوخت رسانی
fuel reserve tank مخزن ذخیره سوخت
fuel tank vent هواکش تانک سوخت
to add fuel to fire آتش را دامن زدن
fuel control unit واحد کنترل سوخت
spent fuel port قسمتسوختمصرفشده
fuel oil mixture مخلوط روغن و سوخت
fuel injection system سیستم تزریق سوخت
canned failed fuel لولهسوختزائد
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
diesel fuel oil filter صافی سوخت موتور دیزل
fuel air mixture ratio نسبت مخلوط سوخت و هوا
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
To add fuel to (fan) the flames. آتش را دامن زدن
low fuel warning light چراغهشدارکمبودبنزین
bladder type fuel call باک لاستیکی
bladder type fuel cell باک لاستیکی
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
storage نگهداری
storage ذخیره کردن
storage چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage دیسک برای ذخیره داده
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage می نیست
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage ذخیره سازی
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage ذخیره کردن ذخیره
storage خزانه
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage مشابه 9641
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
storage که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage مخزن
storage اندوزش
storage انباره
storage انبار کردن
storage انبار
storage انبارش
storage ذخیره سازی انبار کالا
storage compaction فشردگی انباره
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
seasonal storage مخزن فصلی
secondary storage انباره ثانویه
secondary storage حافظه ثانویه
secondary storage انباره ثانوی
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
storage costs هزینههای انبارداری
storage cycle چرخه انباره
storage cycle سیکل انباره
real storage انباره واقعی
storage interleaving برگ برگ سازی انباره
storage granules دانههای اندوزش
storage fragmentation تکه تکه شدن انباره
storage dump روبرداری حافظه
storage device دستگاه انباره
storage device انباره
storage device دستگاه ذخیره سازی
storage device دستگاه ذخیره
sequential storage انباره ترکیبی
regenerative storage انباره باززا
storage device دستگاه انبارش
serial storage انباره نوبتی
storage battery باتری بارشدنی
storage block بلوک ذخیره
storage buffer میانگیر انباره
storage bunker انبار
storage bunker دخیره
storage circuit مدار ذخیره
storage cell سلول انباره
storage cell باتری
storage cell پیل باتری
storage cell یاخته انباره
storage battery اکولاموتور
storage battery انباره
serial storage انباره سری
static storage انباره ایستا
storage capacity فرفیت انباره
storage allocation تخصیص انباره
storage allocation تخصیص حافظه
storage area ناحیه انبارش
storage array ارایه انباره
storage battery باتری انبارهای
storage capacity گنجایش انباره
storage interleaving درمیان انباره جای دادن
scenery storage چشماندازانبار
useable storage ذخیره مفید
storage space فضایذخیره
storage tray سینیذخیره
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
temporary storage انباره موقتی
temporary storage حافظه موقت
temporary storage می نیست
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage انباره موقت
vault storage محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
virtual storage انباره مجازی
cold storage سردخانه
working storage انباره کاری
working storage حافظه کاری
winter storage مخزن زمستانه
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
storage compartment قسمتذخیره
wet storage تر داری
weekly storage مخزن هفتگی
volatile storage حافظه فرار
volatile storage انباره فرار
virtual storage حافظه مجازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com