English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English Persian
functional programming برنامه نویسی تابعی
Other Matches
functional <adj.> اجرا شدنی
functional <adj.> مفید
functional <adj.> باصرفه
functional <adj.> دارای مزیت
functional <adj.> بدرد خور
functional مربوط به نحوه کار چیزی
functional سخت افزار یا نرم افزاری که آن طور که باید کار میکند
functional رسم امور داخلی و فرآیندهای ماشین یا نرم افزار
functional مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
functional <adj.> هدفمند
functional <adj.> شایسته
functional <adj.> به درد بخور
functional <adj.> کارکردی
functional <adj.> مناسب
functional <adj.> عملی
functional <adj.> قابل اجرا
functional <adj.> قابل استفاده
functional <adj.> سودمند
functional <adj.> درست
functional اصول مبادی
functional اصلی
programming GOLORP
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming برنامه نویسی کامپیوتر
programming برنامه نویسی
programming برنامه ریزی
programming نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming نوشتن داده در وسیله PROM
functional اساسی
functional تابعی
functional کارکردی
functional در حال کار
functional تابعی وفیفه مندی
functional وفیفه دار
functional وابسته به شغل وپیشه
functional وابسته به وفایف اعضاء وفیفهای
non numeric programming برنامه ریزی غیر عددی
nonlinear programming برنامه ریزی غیر خطی
optimm programming برنامه نویسی بهینه
optimum programming برنامه نویسی بهینه
programming aids ادوات برنامه نویسی
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
integer programming برنامه سازی صحیح
interactive programming برنامه سازی فعل و انفعالی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming برنامه ریزی خطی
linear programming برنامه نویسی خطی
logic programming برنامه نویسی منطقی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
integer programming برنامه ریزی عدد صحیح
programming aids کمک برنامه نویسی
programming language زبان برنامه نویسی
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
system programming برنامه نویسی سیستم
systems programming برنامه نویسی سیستم
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
functional analysis آنالیز تابعی [ریاضی]
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming برنامه ریزی کمی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
programming methods روشهای برنامه ریزی
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming statement حکم برنامه نویسی
quadratic programming برنامه ریزی غیرخطی
quadratic programming تابع هدف درجه دوم است
programming team تیم برنامه نویسی
dynamic programming برنامه سازی پویا
functional distribution توزیع اساسی
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
dynamic programming برنامه ریزی پویا
functional finance سیاست مالی اصولی
functional finance سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
functional fixedness تثبیت کارکردی
functional group گروه عاملی
functional maps نقشههای کارکردی
discrete programming برنامه سازی گسسته
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
functional disorders اختلالهای کارکردی
functional diagram نمودار وفیفه مندی
dynamic programming برنامه نویسی پویا
elegant programming نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
functional autonomy خود مختاری کارکردی
functional blindness نابینایی کارکردی
functional character دخشه وفیفه بندی
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
functional deafness ناشنوایی کارکردی
functional defect نقص کارکردی
functional description شرح وفیفهای
functional design طرح وفیفه مندی
functional psychology روانشناسی کارکردی
functional psychosis روان پریشی کارکردی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
functional design طرح وفیفهای
functional unit واحد در حال کار
functional unit واحدعملیاتی
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
application programming برنامه نویسی کاربردی
functional validation اعتباریابی کارکردی
goal programming برنامه ریزی ارمانی
functional relationship رابطه تابعی
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
functional unit واحد وفیفه مند
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
functional relation رابطه تابعی
bottom up programming ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
functional specification مشخصه عملیاتی
functional team تیم اجرایی
functional team تیم عمل کننده
conversational programming برنامه سازی محاورهای
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
certificate in computer programming CCP
functional principle [Technology] عاملیت
functional principle [Technology] کارکرد
functional units of a computer واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
functional residual capacity فرفیت باقیمانده عملی
object language programming برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
planning programming budgetting system
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
activating effect of functional group گروه زیاد کننده فعالیت
activating effect of functional group گروه فعال ساز
mail application programming interface مجموعه استانداردها
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
low level programming language زبان برنامه نویسی سطح پایین
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
object oriented programming language زبان برنامه نویسی موضوعی
directive effect of functional groups اثر جهت دهندگی گروههای عاملی
high level programming language زبان برنامه نویسی سطح بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com