English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
fuse switch کلید فیوزدار
Search result with all words
fuse cut out switch کلید قطع مجهز به فیوز
Other Matches
fuse ذوب شدن
fuse روان شدن
fuse آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fuse وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fuse رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
re fuse دوباره گداختن
fuse ماسوره
fuse فیوز
fuse فیوزدارکردن امیختن
fuse فتیله مواد منفجره فیوز
fuse فتیله گذاشتن در
fuse سیم گذاشتن
fuse امیختن
fuse ترکیب کردن یا شدن ذوب شدن
fuse گداختن
detonating fuse فیوز انفجاری
fuse gear متعلقات فیوز
fuse element واحد فیوز
cartridge fuse فیوز فشنگی
fuse cutout فیوز جهنده
to blow a fuse فیوزی سوزاندن
blow out fuse فیوز انفجاری
blasting fuse اتشباری انفجاری
fuse link رابط فیوز
fuse link فیوز باز
fuse link فشنگ فیوز
automobile fuse فیوز اتومبیل
fuse key کلید ماسوره
fuse holder نگهدارنده فیوز
fuse holder فیوز
proximity fuse فیوزمجاور
fuse puller انبرمخصوصفیوز
fuse body بدنهفیوز
fuse block قالب فیوز
fuse block بلوک فیوز
fuse block خانه فیوز
fuse block چینی فیوز
fuse base پایه ی فیوز
enclosed fuse فیوز محفوظ
time fuse ماسوره زمانی
fuse board تخته فیوز
fuse carrier نگهدارنده فیوز
fuse carrier فیوزگیر
charging fuse فیوز پر کردن
fuse cut out قطع فیوز
fuse clip گیره فیوز
fuse cartridge فشنگ فیوز
connection fuse ماسوره اتصال دهنده
connection fuse فیوزاتصال
wire fuse فیوز ذوب شونده
fuse plug فیوز فشنگی
electrical fuse فیوز برق
intermediate fuse فیوز میانی
fuse boxes جعبه فیوز
safety fuse فیوز اطمینان
safety fuse فیوز
link fuse فیوز باز
renewable fuse فیوز تعویض پذیر
main fuse فیوز اصلی
mains fuse فیوز شبکه
quick fuse ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
protect fuse فیوز محافظ
protect by fuse حفافت با فیوز
fuse wire سیم فیوز
fuse box جعبه فیوز
fuse wire رابط فیوز
strip fuse فیوز نواری
plug fuse فیوز فشنگی
fuse socket پایه فیوز
fuse post اتصال فیوز
fuse post برن فیوز
fuse post پست فیوز
fuse setter ماسوره بند
fuse socket سوکت فیوز
fuse plug سرریز خاکی
fuse strip فیوز نواری
fuse panel پانل فیوز
safety fuse فیوز ایمنی
telephone fuse فیوز تلفن
fuse unit رابط فیوز نگهدارنده فیوز
fuse unit واحد فیوز
fuse strip نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fuse panel تابلوی فیوز
fuse plug توپی فیوز
variable time fuse ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
high tension fuse فیوز فشار قوی
oil break fuse فیوز روغنی
quick break fuse فیوز قطع سریع
fuse mounting strip نوار باریک فیوز
low voltage fuse فیوز فشار ضعیف
open link fuse فیوز باز
high voltage fuse فیوز فشار قوی
double acting fuse فیوز دوبل
delay action fuse فیوز تاخیری
ten-amp fuse ماسوله ده آمپری
time-lag fuse فیوز تاخیری
He has a short fuse. [American E] او [مرد] فیوزش زود می پرد. [اصطلاح روزمره]
He has a short fuse. [American E] او [مرد] زود از کوره در می رود. [اصطلاح روزمره]
knife-blade cartridge fuse فیوزفشنگیتیغهدار
switch راه گزین
switch سوزن دوراهی
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch over تعویض کردن برق
switch چوب زدن
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch یچ
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch ثیر قرار میدهد
switch گزینه
switch off قطع جریان برق
switch راه گزیدن
switch گزینه راه گزین
switch تعویض
switch سویچ برق سویچ زدن
n way switch گزینه N راهی
switch ترکه
on off switch گزینه قطع و وصل
one way switch کلید یکراهه
switch کلید
switch سویچ
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch وصل کردن برق
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch تعویض جا
switch نافم حرکت
switch تغییر جهت دادن
one way switch کلید یک پل
switch جریان را عوض کردن
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
the switch is on برق جریان دارد
two way switch کلید دو راهه
to switch off خاموش کردن
four way switch کلید صلیبی
the switch فن رو دست
to switch on اتصال دادن جریان دادن
tr switch کلید فرگیر
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
the switch is on چراغ برق روشن است
to switch off قطع کردن اتصال
three way switch کلید تبدیل
to switch on روشن کردن
to switch off رابادیگری قطع کردن
on/off switch دکمهروشنوخاموش
on-off switch دکمهروشنوخاموش
the switch is on کلید برق باز است
to switch on طرف صحبت کردن
rotary switch کلید گردان
three phase switch ترنرسه فاز
rotary switch گزینه چرخشی
rotary switch کلید دورانی
rotary switch کلید دوار
rotary switch کلیدگردان
three phase switch کلید جداکننده سه فاز
toggle switch سویچ چند وضعیتی
scanning switch کلید انتن
selection switch گزینه
selection switch گزینه انتخاب
ribbon switch مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
protective switch کلید محافظ
plug switch کلید دو شاخهای
switch plug کلید دو شاخهای
progarm switch سوئیچ برنامه
programmer's switch سوئیچ برنامه
program switch گزینه برنامه
timer switch سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
programmed switch گزینه برنامه ریزی شده
timer switch کلید زمانی
pump switch کلید پمپ
toggle switch گزینه ضامنی
rail switch دوراهی
throw over switch کلید لولایی
toggle switch کلید اهرمی
regulating switch کلید تنظیم
three pole switch کلید سه پل
reversing switch کلید برگشتی
switch board تابلوی برق
selector switch گزینه
asleep at the switch <idiom> متوجه فرصت نبودن ،روی بخت خوابیدن
switch register ثبات راه گزین
switch position موضع دفاعی بینابین
switch position موضع رابط دفاعی
switch point سوزن
tumbler switch قطع و وصل کن قپانی
transformer switch کلید ترانسفورماتور
transfer switch کلید انتقال
switch line خط گزیده شده
switch storage انباره گزینهای
switch theory نظریه راه گزینی
trigger switch دکمهبهراهانداختن
stepping switch گزینه پلهای
switch lock دکمهقفل
start switch دکمهشروعبهکار
lock switch کلیدقفل
dimmer switch کلیدخاموشکردنبرق
autofocus on/off switch دکمهخاموشوروشنزون
thermal switch سویچ حرارتی
switch indicator گزینه نما
switch horn سویچ مین شاخک دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com