Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
game management
شکارداری
game management
شکاربانی
Other Matches
management
property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management
سازماندهی
management
برنامه ریزی
management
اجرا و نگهداری شبکه
management
هدایت یا سازماندهی
management
اداره
management
سرپرستی
management
حیله
management
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
ترتیب
management
مدیریت
management
مدیران کارفرمایی
management
ship leader
management
حل و عقد
data management
مدیریت داده ها
database management
مدیریت پایگاه داده ها
demand management
مدیریت تقاضا
memory management
مدیریت حافظه
materiel management
مدیریت اماد
facilities management
مدیریت امکانات
file management
مدیریت پرونده ها
configuration management
مدیریت پیکربندی
concurrency management
مدیریت همزمانی
monopoly management
مدیریت انحصاری
operational management
مدیریت عملیاتی
ownership and management
مالکیت و مدیریت
management coding
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
personnel management
مدیریت استخدام
career management
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
career management
مدیریت مشاغل
personnel management
مدیریت پرسنلی
file management
مدیریت پرونده
file management
مدیریت فایل
inventory management
مدیریت موجودی
job management
مدیریت برنامه
management accounting
تهیه حساب جهت مدیران
production management
مدیریت تولید
management expenses
مخارج مدیریت
management expenses
مخارج اداری
management graphics
مدیریت گرافیک
management report
گزارش مدیریت
management science
علم مدیریت
management system
سیستم مدیریت
management system
سیستم اداره
materials management
مدیریت مواد
materiel management
مدیریت اقلام
financial management
مدیریت مالی
industrial management
مدیریت صنعتی
personnel management
اداره کردن پرسنلی
wildlife management
مدیریت حیات وحش
watershed management
ابخیزداری
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management
انجیرداری
task management
مدیریت وفیفه
task management
مدیریت کار
resource management
مدیریت منبع
scientific management
مدیریت علمی
management board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
supply management
مدیریت عرضه
management group
ائتلاف تجاری
record management
مدیریت مدارک
memory management
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
board of management
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
record management
مدیریت رکوردها
management group
ائتلاف چند شرکت
file management program
برنامه مدیریت فایل
home management software
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
database management program
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
information management system
سیستم مدیریت اطلاعات
top level management
مدیریت سطح بالا
information resource management
مدیریت منبع اطلاعات
management information system
سیستم مدیریت اطلاعات
management information system
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
paged memory management
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
lower level management
مدیریت سطح پایین
spatial data management
مدیریت داده فضایی
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
memory management program
برنامه مدیریت حافظه
middle level management
مدیریت سطح متوسط
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data base management
مدیریت پایگاه داده
command management system
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
project management system
سیستم مدیریت پروژه
project management program
برنامه مدیریت پروژه
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
association for system management
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
data management programs
برنامههای مدیریت داده ها
data management system
سیستم مدیریت داده ها
data processing management
مدیریت پردازش داده
database management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
relational database management system
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
action oriented management report
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
record oriented database management
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
computer aided factory management
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data processing management association
انجمن مدیریت پردازش داده
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
hierarchical data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
i was very u. at that game
خیلی در ان بازی بد اوردم
the game is on
بازی دایر است
the best game out
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
the game is up
بازی تمام شد
the game is up
بازی باخت
name of the game
<idiom>
قسمت اصلی یک موضوع
game
شکار
game
چلاق
game
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game
بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game
شکار گرفته شده
game
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
game
هرنوع ورزش بامقررات
game
سرگرمی دوربازی بازی کردن
game
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game and game
یکدست ویکدست
game and game
یک بیک
game
تفریح کردن
game
اهل حال
game
سرحال
game
معیوب
game keep
شکاربان
game
مسابقه
game
بازی
game
جانور شکاری
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
game
یک دوربازی
game
سرگرمی شکار
game
شوخی
game
دست انداختن
game
کامپیوتر مخصوص
game keep
قرق چی
game keep
پاسبان شکار
game
مسابقههای ورزشی
to make game of
مسخره کردن ریشخند کردن
to make game of
دست انداختن
two pawns game
بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
to kill game
شکارزدن
to spoil ones game
نقشه یاکارکسیراخراب کردن
to play the game
رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
to game away one's money
درقمارپول ازدست دادن
three knights' game
بازی سه اسب
suspension of the game
تعویق و تاخیر بازی
team game
بازی گروهی
stoppage of the game
توقف بازی
power game
بازی قدرتی
spanish game
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
small game
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
to die game
مردانه جان دادن
two person game
بازی دو نفره در تئوری بازیها
upland game
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
fair game
دست انداختنی
fair game
مسخره کردنی
waiting game
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
game cartridge
محلورودیبازی
parlour game
بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
Do you know how to play this game ?
این بازی رابلد هستید ؟
fair game
<idiom>
موضوع تهاجم
ball game
گوبازی
football game
بازی فوتبال
board game
بازی روی تخته
a whole new ball game
<idiom>
یک ماجرای کاملا متفاوت
Now that you're here, it's a whole new ball game.
حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
fair game
طعمهی حاضر و آماده
fair game
آماج روا
fair game
شکار قانونی
vienna game
بازی وینی شطرنج
war game
جنگ ازمون
war game
مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game
اجرای بازی جنگ
war game
بازی جنگ کردن
war game
بازی جنگ
ball game
شرایط وضعیت
zero sum game
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
ball game
ورزش یا بازی با توپ
ball game
مسابقه
ball game
هماورد
losing game
بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
fair game
شکار مجاز
small game
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
game point
امتیاز پایانی
game fish
ماهی مجاز برای صیادی
game cycle
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
دوره بازی
game cock
خروس جنگی
game clock
ساعت ورزشگاه
game bird
پرنده موردنظر درشکار
game bird
یک امتیاز
game ball
توپ بازی
game bag
خرجین شکاری
four knight's game
بازی چهار اسب
four handed game
بازی چهارنفره
exhibition game
بازی نمایشی به نفع خیریه
enter the game
وارد بازی شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com