English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
English Persian
gasoline drum بشکه بنزین
Other Matches
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
gasoline سوخت
gasoline بنزین
gasoline can قوطی بنزین
gasoline گازولین
aviation gasoline بنزین هواپیما
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
gasoline driven محرکه بنزینی
gasoline gels بنزین تغلیظ شده
gasoline gels سوخت تغلیظ شده
gasoline brick بنزین بااکتان بالا
Gasoline is volatile . بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
gasoline brick بنزین خوش سوز
gasoline consumption مصرف بنزین
gasoline barrel بشکه بنزین
gasoline dump باک بنزین
gasoline engine موتور بنزینی
gasoline electric بنزین الکتریکی
gasoline engine اتوموتور
They were falling over one another to get petrol(gasoline). برای خرید بنزین سرودست می شکستند
drum ی
drum طبله
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
to drum out بیرون کردن
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum طبلک بخار طبلک
drum چلیک
drum درام سیلندر استوانه
drum گردونه دوار
drum طوقه
drum طبل زدن
drum فرف استوانه شکل
drum دهل
drum طبل
drum up <idiom> اختراع کردن
drum [ستون استوانه شکل]
drum ساقه گنبد
drum غلطک
drum نورد
drum طبلک
drum طبل کوس استوانه
drum استوانه
range drum طبله بستن مسافت به توپ
log drum طبله واقعه نگاره
guide drum طبلک راهنما
grooved drum قرقره شیاردار
drum brake ترمزحلقوی
tenor drum طبلتنور
snare drum زهطبل
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
magnetic drum طبله مغناطیسی
magnetic drum درام مغناطیسی
drum rolls ضربات مداوم
drum roll تندزنی
drum roll ضربات مداوم
winding drum قرقره سیم پیچی
to drum at a door درکوبیدن
to drum at a door درزدن
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
smoked drum گردونه ثبت کننده
rotary drum طبلک گردان
revolving drum طبله چرخان
range drum طبله مسافت
print drum طبله چاپ
memory drum گردونه یاد
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
drum rolls تندزنی
drum armature ارمیچر استوانهای
drum major طبل بزرگ
beat of drum ضربه طبل
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum controller نافم استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum beat صدای کوس
drum controller کنترل کننده درام
drum head پوست طبل
bass drum کوس
bass drum طبل بزرگ
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
kettle drum دهل
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
drum major فرمانده طبالان
at beat of drum بصدای کوس
drum magazine مخزن استوانهای
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum printer چاپگر طبلهای
drum printer چاپگراستوانهای
drum printer چاپگر طبله
drum pump پمپ استوانهای شکل
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum storage drum magnetic
drum switch جابجاگر استوانهای
drum switch کلید غلطکی
drum turret سر رولور استوانهای
drum plotter کشنده طبله
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
drum plotter رسام طبله
drum plotter رسام استوانهای
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com