Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
gear housing
پوششچرخدنده
Search result with all words
steering gear housing
بدنه جعبه فرمان
hand brake gear housing
دستهترمزموتورکابین
Other Matches
housing
پوشش سخت
housing
محفظه
housing
چارچوب قسمت ساکن دستگاه
housing
بدنه
housing
استاتور
housing
تهیه جا
housing
خانه ها
housing
مسکن
housing
خانه سازی
housing
ایجاد مسکن
housing estates
محوطهی خانه سازی
housing economics
اقتصاد مسکن
engine housing
جایگاهموتور
fan housing
محلقرارگرفتنخنککننده
spring housing
محلارتجائی
housing association
انجمنخانهیابیبهقیمتنازلتر
housing development
محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
housing project
تهیهمسکن
magnet housing
بدنه اهنربا
housing estate
محوطهی خانه سازی
roll housing
پایه دستگاه نورد
clutch housing
جایگاهکلاج
troop housing
کوی سربازان
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
exhaust valve housing
حوضینگ شیر خروجی
front axle housing
پوسته اکسل جلو
drop worm housing
پوسته حلزونی سقوطی
double housing planner
دستگاه رنده با دو قسمت ساکن
front sight housing
چشمیهدفگیر
insulated bearing housing
پوسته یاطاقان عایق شده
to gear up
باعوض کردن دنده تندکردن
to gear down
باعوض کردن دنده کندکردن
to go out of gear
خراب شدن
to go out of gear
مختل شدن ازکارافتادن
out of gear
ازهم سواشده
out of gear
ازدنده بیرون افتاده
gear in
درگیری دو چرخ دنده
gear in
درگیر شدن
out of gear
خراب
in gear
اماده
gear
انتقال دادن
gear
ابزار وسایل لباس مخصوص
gear
جعبه دنده
gear
پوشانیدن
gear
کردن اماده کارکردن
gear
پوشش دنده دار
gear
الات جامه
gear
افزار
gear
ادوات
gear
اسباب لوازم
gear
مجموع چرخهای دنده دار
gear
چرخ دنده
in gear
اماده حرکت
get in gear
[get into gear]
<idiom>
بعد از مدتی دوباره سررشته امور را به دست گرفتن.
gear
دنده
in gear
دایر
reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear
چرخ دنده کاهنده
loose gear
چرخ دندانه هرزگرد
rocker gear
تنظیم جاروبک
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
mess gear
وسایل غذاخوری
low gear
دنده کندکن
running gear
قسمت حرکت کننده ماشین
spur gear
چرخ دندانه دار
spur gear
دنده ملخی
reduction gear
جعبه دنده تبدیل سرعت
planetary gear
چرخ دنده سیارهای
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
pull gear
چرخ دنده بالابر
mess gear
جعبه فروف سرباز یا مسافر
planetary gear
دنده خورشیدی
planetary gear
جعبه دنده خورشیدی
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
mess gear
وسایل نظافت نهارخوری
landing gear
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear
ارابه فرود
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
steering gear
دنده فرمان
gear cable
کابلچرخدنده
gear wheels
چرخ های دندانه دار
riot gear
نوعیلباسخاصپلیسضدآشوب
get one's rear in gear
<idiom>
عجله کردن
high gear
<idiom>
آخر سرعت
gear box
جعبه دنده گیرباکس
gear shift
دسته دنده اتومبیل
gear lever
دسته دنده اتومبیل
gear stick
دسته دنده اتومبیل
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
bathing gear
لباس شنا
[حمام]
gear wheels
چرخ دنده ها
worm gear
چرخ دنده حلزونی
worm gear
دنده حلزونی پیچ حلزونی
worm gear
دنده مورب
steering gear
دنده سکان
steering gear
جعبه دنده فرمان
steering gear
جعبه فرمان
step up gear
چرخ دنده افزاینده
sun gear
چرخ دنده خورشیدی
switch gear
وسیله اتصال
synchromesh gear
گیربکس سنکرون
timing gear
چرخ دنده میل بادامک
training gear
گردونه در سمت
transmission gear
چرخ دنده انتقال
tumble gear
چرخ واسطه
tumble gear
چرخ دنده واسطه
valve gear
مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
worm gear
دنده مارپیچی
high gear
دنده قوی خودرو
breathing gear
ماسک تنفسی
external gear
تاج دندانه خارجی
fishing gear
اسباب ماهیگیری
flight gear
لباس پرواز
four gear drive
گیربکس چهار دنده
beaching gear
وسایل به ساحل کشیدن ناو
foxer gear
صداساز
foxer gear
وسیله تولید صدا
fuse gear
متعلقات فیوز
gear arrangment
نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
gear assembly
مجموعه چرخ دنده ها
gear blank
چرخ دنده کار نکرده
gear box
جعبه دنده
gear box
گیربکس
beaching gear
سرسره قایق
gear brake
ترمز سیستم انتقال
bell gear
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
elevator gear
گردونه در ارتفاع
breathing gear
وسیله تنفسی
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
chaffing gear
وسایل ضد ساییدگی
chaffing gear
وسایل ضد سایش
change gear
چرخ دندانه تبدیل
bevel gear
چرخ دندانه مخروطی
compasition gear
چرخ دنده مرکب
control gear
دستگاه کنترل
bevel gear
چرخ دنده مخروطی
crank gear
چرخ دنده سر میل لنگ
crown gear
چرخ دنده محدب
differential gear
دنده عقب اتومبیل
bevel gear
دنده کرامویل
bevel gear
دنده مورب
driving gear
چرخ دنده محرک
elevating gear
چرخ دندانه بالابر
gear case
جعبه دنده
herringbone gear
چرخ دندانه جناغی
gear quadrant
ماهک جعبه دنده
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
spiral gear
چرخ دنده حلزونی
arrester gear
سیم نگهدارنده
gear ratio
نسبت چره دنده ها
exhaust gear
چرخ دندانه خروجی
gear ratio
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gear wheel
چرخ دندانه دار
gear wheel
چرخ دنده
reverse gear
دنده معکوس
head gear
پوشش سر
head gear
روسری
head gear
کلاه تمرین بوکس
helical gear
چرخ دنده حلزونی
gear pump
پمپ روغن دندهای
gear pump
پمپ دندهای
gear case
پوسته جعبه دنده
back gear
یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
gear cluster
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
gear cutter
فرز
gear cutter
دنده تراش
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
gear friction
اصطکاک چرخ دنده
gear level
دسته دنده
gear grinder
ماشین پرداخت چرخ دنده
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
gear level
تبدیل کردن
arresting gear
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
hour angle gear
ساعتدندهدارگوشهای
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
bevel gear drive
جعبه دنده مخروطی
The car is in the reverse gear.
اتو موبیل توی دنده عقب است
main landing gear
ترمزاصلیفرود
fixed-gear bicycle
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
nose landing gear
ترمزفروددماغه
back gear shaft
محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
automobile gear transmission
گیربکس اتومبیل
bevel gear generator
ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder
دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear hob
دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
switch gear cabinet
شالت شرانک
gear transmission ratio
نسبت دنده گیربکس
starter gear ring
چرخ دنده استارتر
speed reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
magnetic gear shift
دسته دنده مغناطیسی
gear change box
جعبه تعویض دنده
gear change box
گیربکس
gear friction losses
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
low supercharger gear
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
eight speed gear drive
گیربکس هشت دنده
gear lubricant oil
روغن گیربکس
front landing gear
ترمزجلوییفرود
bevel gear planer
دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com