Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
ghost signal
تصویر دوگانه
Other Matches
ghost
تجسم روح
ghost
نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghost
شبح
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghost
جان خیال
ghost
روان
ghost
روح
give up the ghost
<idiom>
مردن ،دست کشیدن از کار
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost towns
شهر متروک
ghost town
شهر متروک
Holy Ghost
روح القدس
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
To give up the ghost
قالب تهی کردن
ghost-write
کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
ghost dance
رقص ارواح
ghost lines
نوارهای فسفردار
ghost signals
علایم راداری سرگردان
ghost word
لغت غیر مستعمل
ghost word
کلمه غیرمصطلح
to give up the ghost
جان دادن
to give up the ghost
جان تسلیم کردن روح تسلیم کردن
to give up the ghost
مردن
to lay a ghost
روحی راناپدیدکردن
to raise a ghost
روحی راحاضرکردن
(not a) ghost of a chance
<idiom>
حتی یک شانس کوچکی
q signal
پیام کیو
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
i signal
پیام ای
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
signal
خبردادن
signal
رسته مخابرات
signal
نشان راهنما
signal
علامت
signal
سیگنال
signal
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت نشانه
signal
مخابره کردن علامت دادن
signal
اخطار
signal
اشکار مشخص
signal
نشانه
signal
پیام
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
علامت دادن
signal
با اشاره رساندن
signal
با علامت ابلاغ کردن
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal
مخابره کردن
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
سیگنال علامت دادن
signal
نشان
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal generator
علامت زا
signal generator
سیگنال ژنراتور
signal lamp
لامپ سیگنال
signal lamp
لامپ خبر دهنده
signal letters
معرف
signal level
سطح علامت
signal generator
پیام ساز
signal generator
سیگنال مولد
signal flag
پرچم مخابراتی
signal fidelity
وفاداری علائم
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
signal axis
محور مخابرات
signal axis
محورارتباطات
signal bridge
پل مخابره ناو
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal center
مرکز مخابرات
signal center
مرکزارتباطات
signal center
مرکز پیام
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal communications
ارتباطات مخابراتی
signal corps
رسته مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
signal detection
علامت یابی
signal distance
فاصله علامتی
second signal system
دستگاه علامتی دوم
signal electrode
الکترد پیام ساز
signal element
عنصر علامتی
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
signal level
سطح سیگنال
video signal
سیگنال ویدئویی
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
پیام ویدئو
traffic signal
نشانه روشن
traffic signal
چراغ راهنمایی
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
telegraph signal
علامت تلگرافی
visual signal
علامت بصری
visual signal
علایم بصری
sound signal
علائم صدا
signal gantry
علامتزیرپلی
signal ahead
چراغراهنماپیشرویشماست
points signal
نقاطعلامتدار
light signal
علامتنور
warning signal
علامت خطر
warning signal
علامت اعلام خطر
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
start signal
علامت شروع
signal security
تامین مخابراتی
signal regeneration
باززایی علائم
signal panel
پرده مخابرات
signal of distress
شلیک خطر
signal man
دیدبان
signal man
متصدی علائم
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services
خدمات مخابراتی
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal voltage
ولتاژ سیگنال
signal voltage
ولتاژ دریافتی
signal voltage
ولتاژ ورودی
signal transformation
ترادیسی علائم
signal tracing
ردگیری پیام
signal strength
شدت صوت
signal services
قسمتهای مخابراتی
signal normalization
هنجارسازی علامت
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
control signal
علامت کنترل
cut off signal
علامت قطع
danger signal
اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal
اژیرخطر
dial signal
بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal
علامت رقمی
digital signal
سیگنال دیجیتالی
disconnect signal
علامت انفصال
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal
علامت توانا سازی
error signal
سیگنال خطا
communication signal
سیگنال مخابراتی
first signal system
دستگاه علامتی اول
flash signal
علامت فلاش
command signal
علامت فرمان
clock signal
علامت زمان سنجی
chrominance signal
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
acoustic signal
سیگنال صوتی
acoustic signal
علامت صوتی
advisory signal
علامت هشدار
advisory signal
علامت یادآوری کننده
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
alarm signal
علامت اژیر خطر
analog signal
علامت قیاسی
audible signal
علامت سمعی
blanking signal
پیام خاموشی
brightness signal
پیام روشنایی
busy signal
علامت اشغال
buzzer signal
علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal
ایمپولز شماره گیری
chrominance signal
پیام رنگ تابی
flash signal
سیگنال فلاش
flashlight signal
سیگنال چراغ قوه
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
implusing signal
سیگنال ضربهای
input signal
سیگنال ورودی
input signal
سیگنال اولیه
intelligence signal
پیام خبری
picture signal
سیگنال تصویر
operating signal
سیگنال دستگاه
morse signal
سیگنال مورس
monochrome signal
پیام تکرنگ
signal box
توقف گاه متصدی علائم
main signal
سیگنال اصلی
picture signal
علامت تصویر
line signal
سیگنال خط
grid signal
سیگنال شبکه
fog signal
علامت مه
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
guard signal
علامت نگهبان
request signal
علامت درخواست
fog signal
علایم مه
reference signal
سیگنال مرجع
railroad signal
علامت یا سیگنال راه اهن
hooting signal
سیگنال اتومبیل
identify signal
علامت یا سیگنال مشخصه
carrier color signal
پیام رنگ تابی
low level signal
سیگنال ضعیف
carrier color signal
پیام رنگی حامل
carrier chrominance signal
پیام رنگ تابی
To give a signal ( sign) .
علامت دادن
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
signal background plate
صفحهپشتعلامت
area signal center
مرکز مخابرات منطقه
minus color signal
پیام رنگی منفی
Signal a car to stop .
علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
area signal center
مرکزمخابرات منطقهای
line clear signal
علامت ازاد
composite television signal
پیام مرکب تلویزیونی
criminal inattention to signal
بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com