English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
English Persian
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
Search result with all words
Wrap it up in gift paper. آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Other Matches
wrap up به نتیجه رسیدن
wrap up تمام شدن
wrap up گزارش خلاصه
wrap up خاتمه یافتن
wrap-around دورپیچ
wrap-around قوسدار
wrap-around منحنی
wrap-around لنگمانند
wrap پیچیدن
wrap قنداق کردن پوشانیدن
wrap لفافه دار کردن پنهان کردن
wrap بسته بندی کردن
wrap پتو
wrap خفا
wrap پنهانسازی
wrap up <idiom> لباس گرم پوشیدن
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
wrap around type گونه نوشتار محیطی
word wrap حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
wire wrap سیم پیچ کردن
word wrap سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wrap around one's finger <idiom> مثل موم تودستهای شخص است
wrap round engine موتور توربوجت متشکل ازقسمت مرکزی ان که با کانال رم جت مجزایی احاطه شده است
beam to tighten wrap پادار
gift هدیه دادن
gift دارای استعداد کردن
gift ره اورد
gift عین موهوبه
gift عطیه
gift هدیه
gift بخشیدن به
gift بخشیدن
gift استعداد پیشکش کردن
gift هبه کردن
gift بخشش
gift پیشکشی
gift هبه
gift پیشکش نعمت
This is a gift. این یک هدیه است.
gift موهبت
gift of the gab <idiom> درصحبت کردن ماهر بودن
gift-wrapped کادوپیچیشده
gift of the gab روانی زبان
gift of the gab وراجی
gift of the gab طلاقت لسان پرگویی
gift tax مالیات بر نقل و انتقال بلاعوض
gift of nature نعمت طبیعت
deed of gift هبه نامه
gift tax مالیات برهبه
charitable gift صدقه
greek gift هدیه یونانی
greek gift قربانی فیل شطرنج درخانه اچ 7
liberal gift بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
nuptial gift صداق
nuptial gift مهریه
gift of nature هدیه طبیعت
look a gift horse in the mouth <idiom> شکایت از هدیهای که کامل نیست
Never look a gift horse in the mouth. <proverb> دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
gift made for a consideration هبه معوض
Iranians have a gift of tongues. ایرانیها استعداد زبان دارند
A green leaf is the gift of a dervish . <proverb> برگ سبزى است تیفه درویش .
Please accept this gift as a mark of my friendship. لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com