English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
goal difference تفاضلگلدرفوتبال
Other Matches
difference اختلاف دو چیز
difference اختلاف
difference تفاضل
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference تفاوت
difference فرق
I cant see much difference in them. فرق زیادی بین آنها نمی بینم
phase difference اختلاف مراحل عملیات
phase difference اختلاف فاز جریان الکتریسیته
phase difference اختلاف فاز
finite difference تفاضل متناهی
logical difference تفاضل منطقی
sensed difference تفاوت محسوس
it makees no difference تفاوتی نمیکند
it makees no difference فرقی نمیکند
it makes a t. difference تفاوت خیلی زیادی نمیکند
just noticeable difference کمترین تفاوت محسوس
just noticeable difference جی ان دی
potential difference اختلاف پتانسیل
potential difference ولتاژ نقوذ یادفیوژن
That's hardly going to make a difference now, is it ! <idiom> این الان که دیگه فرقی نمی کنه [تفاوتی نداره] ! [اصطلاح روزمره]
difference equation رابطه بازگشتی [ریاضی]
make a difference <idiom> شرایط را عوض کردن
split the difference <idiom> واریز اختلاف پول
This is only a slight difference. این فقط یک اختلاف جزیی است
to split the difference میانه را گرفتن مصالحه کردن
to split the difference تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
significant difference تفاوت معنادار
distinction without a difference ترجیح بلا مرجحdistillate
difference of potential اختلاف پتانسیل
difference equation معادله تفاضلی
difference excess مابه التفاوت
difference in easting اختلاف طول
difference in easting اختلاف طول جغرافیایی
difference in northing اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
difference of opinions اختلاف نظر
difference chart جدول تعیین سمت و برد نسبی
difference tone صورت افتراقی
difference chart جدول تعیین بر دو سمت توپ
keep goal دروازه بانی
goal هدف کلی
goal گل زدن هدفی در پیش داشتن
own goal گل به دروازه خودی
goal third گلسوم
in goal دروازه بان
goal گل
goal هدف
goal دروازه بان
goal گل [ورزش]
goal دروازه
goal 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal مقصد
It doesnt make any difference to me . برای من فرقی نمی کند (ندارد)
magnetic potential difference اختلاف پتانسیل مغناطیسی
A fundamental (slight) difference. اختلاف اساسی ( جزئی )
color difference signal پیام اختلاف رنگ
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
Difference of opinion (in taste). اختلا ف عقیده ( سلیقه )
There are many difference between Persian and English . بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
electric potential difference اختلاف پتانسیل الکتریکی
the difference between the consecutive terms اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
set-theoretic difference تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
equally appearing difference تفاوتهای یکسان نما
standard error of difference خطای معیار تفاوت
rank difference correlation همبستگی تفاوت رتبه ها
goal tender دروازه بان
goal circle محدودهگل
touch in goal محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
goal defence دفاعگل
goal shooter گلزن
to make a goal توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
goal-oriented <adj.> هدف گرا
to miss the goal گل نکردن [ورزش]
goal crease محوطه دروازه
goal-oriented <adj.> هدف دار
goal-oriented <adj.> مقصد گرا
goal scorer گلزن [ورزش]
To score a goal . گل زدن ( درفوتبال وغیره )
to miss the goal به گل نزدن [ورزش]
to make a goal یک بازی بردن
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
goal gradient شیب هدف
goal keeper دروازه بان
goal kick ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
goal kick شوت بسوی دروازه
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
goal mouth دهانه دروازه
goal object شیئی هدف
goal oriented مقصد گرا
goal oriented هدف گرا
goal games بازیهای دروازه دار
goal directed هدف گرا
dropped goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal گل از راه دور
field goal گل
field goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
goal average گل اواژ
goal average گل شماری
goal box جعبه هدف
goal crease نیمدایره جلودروازه لاکراس
goal posts پایههای دروازه
tend goal دروازه بانی
penalty goal پنالتی گل شده
tend goal حفظ دروازه
to attain ones goal بمقصد
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
to attain ones goal خودرسیدن
goal attack گلزن
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
to attain ones goal بارزوی خودنائل شدن
goal umpire دروازه بان واترپولو
goal throw پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
goal tending خطای اثر گذاردن روی توپ حلقه
goal programming برنامه ریزی ارمانی
goal area منطقه دروازه
margin of difference of weight in coins حد ترخیص allowance
margin of difference of weight in coins حد ترخص
touch in goal line ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
shot direct at goal شوت مستقیم به دروازه
goal predicates blackness زغال از سیاهی خبر میدهد
goal area line خط دروازه
goal line referee داورخطگل
changing the goal keeper تعویض دروازه بان
to rifle the ball into the goal با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
goal keeper line خط دروازه بان
high goal polo چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
fractional antedating goal response خرده پاسخ انتظار هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com