Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
English
Persian
goal directed
هدف گرا
Other Matches
directed
راسته
directed
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed
مدیریت یا سازمان دهی
directed
مستقیم یابدون شریک سوم
directed
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
self directed
بهدایت نفس خود
inner directed
درون وابسته
self directed
پیش خودی
directed
اداره کردن
directed
مستقیم راست راهنمایی کردن
directed
: دستور دادن
directed
امرکردن
directed
اداره کردن هدایت کردن
directed
نظارت کردن
directed
: مستقیم معطوف داشتن
directed
متوجه ساختن
directed
قراول رفتن
directed
مستقیم
directed
دستور دادن دستورالعمل دادن
directed
رهبری کردن
directed
هدایت کردن
directed economy
اقتصاد ارشادی
directed economy
اقتصادهدایت شده
directed exercise
تمرین هدایت شده
directed graph
گراف جهت دار
directed net
شبکه توجیه شده مخابراتی
directed net
شبکه هدایت شده
outer directed
برون وابسته
tradition directed
سنت گرا
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
directed area product
ضرب خارجی
[ریاضی]
use chlorine bleach as directed
برطبقدستورازسفیدکنندهکلراستفادهکنید
directed area product
ضرب برداری
[ریاضی]
in goal
دروازه بان
goal
گل زدن هدفی در پیش داشتن
goal third
گلسوم
goal
هدف کلی
goal
هدف
keep goal
دروازه بانی
goal
مقصد
goal
دروازه بان
goal
دروازه
goal
گل
goal
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
own goal
گل به دروازه خودی
goal
گل
[ورزش]
to make a goal
توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
tend goal
دروازه بانی
to make a goal
یک بازی بردن
to miss the goal
به گل نزدن
[ورزش]
to attain ones goal
خودرسیدن
to attain ones goal
بمقصد
to attain ones goal
بارزوی خودنائل شدن
tend goal
حفظ دروازه
goal attack
گلزن
goal circle
محدودهگل
to miss the goal
گل نکردن
[ورزش]
goal-oriented
<adj.>
هدف دار
goal-oriented
<adj.>
مقصد گرا
goal-oriented
<adj.>
هدف گرا
goal scorer
گلزن
[ورزش]
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
goal difference
تفاضلگلدرفوتبال
goal shooter
گلزن
goal defence
دفاعگل
goal area
منطقه دروازه
goal keeper
دروازه بان
goal judge
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
goal gradient
شیب هدف
goal games
بازیهای دروازه دار
goal crease
نیمدایره جلودروازه لاکراس
goal crease
محوطه دروازه
goal box
جعبه هدف
goal average
گل شماری
goal average
گل اواژ
goal tender
دروازه بان
field goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
گل
field goal
گل از راه دور
dropped goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
goal kick
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
goal kick
شوت بسوی دروازه
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
goal throw
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
goal umpire
دروازه بان واترپولو
mallet goal
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
penalty goal
پنالتی گل شده
goal oriented
هدف گرا
goal oriented
مقصد گرا
goal object
شیئی هدف
goal mouth
دهانه دروازه
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
goal posts
پایههای دروازه
goal tending
خطای اثر گذاردن روی توپ حلقه
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
high goal polo
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
to rifle the ball into the goal
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
touch in goal line
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
shot direct at goal
شوت مستقیم به دروازه
goal line referee
داورخطگل
goal keeper line
خط دروازه بان
goal area line
خط دروازه
fractional antedating goal response
خرده پاسخ انتظار هدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com