English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
goods wagon واگنحملکالا
Other Matches
wagon ارابه بارکش
wagon واگن
wagon با واگن حمل کردن
well wagon واگنفرورفته
on the wagon <idiom> الکل ننوشیدن
off the wagon <idiom> دوباره شروع به خوردن الکل کردن
wagon tent چادرواگنی
tank wagon واگنمخزندار
station wagon استیشن واگن
station wagon ماشین کبریتی
fall off the wagon <idiom> دوباره به موادمخدر روی آوردند
patrol wagon ماشین مخصوص حمل زندانیان
wagon vault طاق اهنگ
sag wagon وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
railway wagon واگن راه اهن
dinner wagon میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند
tower wagon اتومبیل مجهز به جرثقیل یانردبان
patrol wagon اتومبیل پلیس
wagon lit واگون لی
wagon lit اطاق ترن دارای خوابگاه
wagon master مسئول واگن
wagon master رئیس قطار
wagon vault طاق گهوارهای
chuck wagon واگن اشپزخانه و وسایل اشپزی ترن
hitch one's wagon to a star <idiom> دنبال هدف رفتن
hopper tank wagon واگنمخزنگردمانند
hopper ore wagon واگنحملسنگمعدن
wood chip wagon واگنتراشهچوب
bogie tank wagon واگنتانکر
goods کالا
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
goods جنس
goods اجناس
goods کالاها
available goods کالاهای موجود
get the goods on someone <idiom> فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
goods امتعه
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer's goods مواد تولیدی
prohibited goods کالاهای ممنوعه
prohibited goods اشیاء ممنوع
producer's goods کالاهای مولد
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
prohibited goods کالاهای منع شده
smuggled goods کالای قاچاق
secondhand goods کالاهای دست دوم
inwards goods کالاهای وارداتی
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
knit goods کش بافت
knit goods کالای کش بافت
public goods کالاهای عمومی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
proprietary goods کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
producer goods کالاهای سرمایهای
producer goods کالاهای تولیدی
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
narrow goods کاذی باریک
mixed goods کالاهای مختلط
merit goods کالاهای ایده ال
merit goods کالاهای مطلوب
on receipt of the goods بوصول کالا
narrow goods نوار قیطان
on receipt of the goods برسیدن کالا
order for goods سفارش کالا
overdue goods کالاهای تحویل نشده
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
lien on goods حق حبس کالا
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods perishables
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
nondurable goods کالاهای بی دوام
valuable goods اشیاء باارزش
we ran out of these goods این کالای ما تمام شد
white goods پارچه سفید نخی
white goods حوله سفید ملافه
yard goods اجناس ذرعی
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
manufactured goods کالایکارخانهساز
Contraband goods. کالای قا چاق
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
substandard goods اجناس بنجل
transport of goods رفت و آمد بار
transport of goods حمل و نقل بار
valuable goods اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
soft goods کالاهای بی دوام
soft goods کالاهای مصرف شدنی
spot goods کالاهای موجود
spot goods کالاهای اماده تحویل
staple goods کالای بسیار ضروری
stolen goods اموال مسروقه
stolen goods مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods مال مسروقه
stolen goods کالای مسروقه
substitute goods کالاهای جانشین
supporting goods کالاهای حمایتی
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
the goods are on order کالا را سفارش داده ایم
the goods in question کالای موردبحث
to boycott goods تحریم کردن کالا
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
durable goods کالاهای بادوام
complementary goods کالاهای مکمل
competitive goods کالاهای مورد رقابت
common goods کالای مورد نیاز عموم
collective goods پارک و غیره
collective goods مانند جاده
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods کالاهای جمعی
collection of goods دریافت کالا
checking of goods بررسی امتعه
carriage of goods حمل و نقل کالا
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
dress goods قماشهای زنانه
discount of goods تخفیف روی کالا
d. in second hand goods دست فروش
d. in second hand goods سمسار
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
consumption goods کالاهای مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
capital goods دارایی ثابت
consumer goods کالاهای مصرفی
consumer goods اشیاء مصرفی
luxury goods کالاهای تجملی
luxury goods کالاهای تشریفاتی
goods trains قطار حمل کالا
goods trains قطار باربری
goods train قطار حمل کالا
goods train قطار باربری
consumer goods کالای مصرفی
acceptance of goods قبول کردن کالا
acceptance of goods پذیرفتن کالا
capital goods کالاهای سرمایهای
business goods کالای تولیدی
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods فهرست تجارتی
bill of goods صورت کالا
attractive goods کالاهای جذاب
dry goods خشکبار
appropriation of goods ضبط مال التجاره
dry goods اجناس خشک
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
hard goods اجسام سخت
goods receiving کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای دریافتی
goods intake کالاهای درحال تحویل
heavy goods کالاهای سنگین
goods in transit کالاهای عبوری
goods in pledge کالای گروی
goods and services کالاها و خدمات
household goods her by girl married anewly to given parents جهیزیه
goods receiving کالاهای درحال تحویل
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
hazardous goods کالاهای خطرناک
hazardous goods امتعه خطرناک
hard goods اجسام پایدار ومقاوم
handling of goods جابجایی امتعه
handling of goods جابجایی کالا
heavy goods محصول صنایع سنگین
heavy goods ماشین الات سنگین
goods on consignment کالاهای امانی
goods and chattels اموال و دارائیهای منقول
goods afloat کالای در راه
goods intake کالاهای دریافتی
final goods کالای نهائی
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
intermediate goods کالاهای واسطهای
fate of goods وضعیت کالا
investment goods کالاهای سرمایهای
intermediate goods کالاهای واسطه
final goods کالا برای مصرف نهائی
finished goods کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای اماده فروش
fancy goods کالاهای تجملی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
mass production of goods تولید توده وار کالا
indent upon a person for goods درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
labor intensive goods کالاهای کاربر
transportation of goods [American E] حمل و نقل بار
goods traffic [British E] حمل و نقل بار
goods traffic [British E] رفت و آمد بار
transportation of goods [American E] رفت و آمد بار
man made goods کالاهای ساخت بشر
mass production of goods تولید انبوه کالا
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
receiver of stolen goods خریدار مال مسروقه
conclearer of stolen goods مخفی کننده اموال مسروقه
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
the goods are orlie in pledge کالا در گرو اوست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com