English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (2 milliseconds)
English Persian
guarantee fund سپرده تضمینی
Other Matches
guarantee تکفل کردن متعهد له
guarantee مضمون له
guarantee جیرو کردن
guarantee مضمون به
guarantee وثیقه
guarantee متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantee وثیقه
guarantee ضمانت
This is the only way to guarantee that ... تنها راه برای تضمین این است که ...
guarantee تضمین
guarantee تامین کردن
guarantee تامین تضمین کردن
guarantee تعهد
guarantee ضمانت
guarantee ضامن
guarantee وثیقه سپرده
guarantee ضمانت کردن
guarantee تعهدکردن
guarantee عهده دار شدن
guarantee ضمانت نامه تضمین کردن
guarantee تضمین
guarantee سپرده
guarantee کفالت وثیقه
guarantee ضامن متعهد
guarantee شخص ضمانت شده
contract guarantee ضمانتنامه قرارداد
contract guarantee ضمانت قرارداد
contract of guarantee ضمان عقدی
contract of guarantee عقد ضمان
delayed guarantee ضمان موجل
tender guarantee ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
collective guarantee مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
claim under a guarantee مطالبه تحت ضمانتنامه
bill of guarantee ضمانتنامه
bid guarantee ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bank guarantee ضمانت نامه بانکی
bank guarantee ضمانت بانکی
automatic guarantee ضمان قهری
guarantee period دوره ضمانت
guarantee period مدت تضمین
to discharge a guarantee ضمانتی را ازاد کردن
sight guarantee ضمان حال
return of guarantee عودت ضمانتنامه
return of a guarantee عودت ضمانتنامه
repayment guarantee ضمانت استرداد پیش پرداخت
sight guarantee ضمان موجل
performance guarantee ضمانت حسن انجام کار
payment under a guarantee پرداخت تحت ضمانتنامه
mutual guarantee guarantee
joint and several guarantee ضمانت تضامنی
issue a guarantee صدور ضمانتنامه
i guarantee his appearance من ضمانت می کنم که حاضرشود
to guarantee a contract اجرای قراردادی راضمانت کردن
guarantee a contract اجرای قراردادی را ضمانت کردن
claim guarantee form مطالبه پرداخت ضمانتنامه
good performance guarantee ضمانت حسن انجام کار
fund موجودی سرمایه
fund ذخیره
fund اعتبار
fund موجودی دارائی
fund تهیه وجه کردن
fund پشتوانه
fund سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund سرمایه گذاری کردن
fund تنخواه قرضه دولتی سهام
fund صندوق
fund وجوه
fund سرمایه
fund وجه
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund اعتبار مالی
fund دارائی
point fund پاداش پایان فصل
relief fund وجوه اعانه
provident fund وجوه احتیاطی
reserve fund سرمایه احتیاطی
reserve fund وجوه ذخیره
reserve fund وجوه اندوخته
depositary for a fund سپرده برای یک صندوق
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
benevolent fund کمکبهانجمنخیریه
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising گردآوری اعانه
unemployment fund صندوق تامین بیکاری
sustentation fund اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund دخیره استهلاک دین
sinking fund ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund وجه استهلاکی
sinkin fund وجوه استهلاکی
revolving fund اعتبار در گردش
revolving fund تنخواه گردان
mutual fund شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
current fund نقدینه
trust fund وجوه سپرده
current fund اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
trust fund سپرده امانی
consolidated fund سرمایه ذخیره
contingency fund وجوه احتیاطی
trust fund سپرده
trust fund وجه امانی
trust fund سرمایه امانی
trust fund وجوه متراکم شده
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
trust fund وجوه پس انداز شده
emergency fund وجوه اضطراری
imprest fund اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
capital fund وجوه سرمایه
loan fund صندوق وام
imprest fund اعتبار مساعده
aid fund صندوق تعاون
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
fund code کد اعتبارات
blended fund سرمایههای بهم منظم شده
pension fund صندوق بازنشستگی
amortization fund وجه استهلاک
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
international monetary fund صندوق بین المللی پول
chaplain activities fund اعتبارمسجد
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
personal deposit fund اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
exchanged stabilization fund صندوق تثبیت ارز
european monetary fund صندوق پولی اروپا
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
deposit fund account حساب تشکیل سرمایه
deposit fund account اعتبار تشکیل سرمایه
army deposit fund پس انداز انفرادی افراد
social insurance fund صندوق بیمههای اجتماعی
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com