Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
English
Persian
handwriting recognition
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند
handwriting recognition
تشخیص دست خط
Other Matches
handwriting
دستخط
handwriting
نسخه خطی
handwriting
خط
handwriting
دست نوشته
handwriting scale
مقیاس دستخط
handwriting on the wall
<idiom>
The letter is in his own handwriting .
نامه بخط خودش است
handwriting analysis
تحلیل دستخط
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
امضا یادگاری
recognition
تخصیص
recognition
نرم افزار منط قی که درOCR,AL,...استفاده میشود
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
recognition
و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
recognition
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
recognition
و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
recognition
شناختگی
recognition
تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
recognition
تصدیق
recognition
بازشناسی
recognition
تشخیص بازشناخت
recognition
به رسمیت شناختن
recognition
شناسایی
recognition
شناخت
recognition
اعتراف
recognition test
ازمون بازشناسی
recognition vocabulary
واژگان بازشناختی
vision recognition
تشخیص بصری
voice recognition
بازشناسی صدا
voice recognition
تشخیص صوتی
voice recognition
تشخیص صدا
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition
تشخیص الگو
character recognition
دخشه شناسی
character recognition
تشخیص کاراکتر
de jure recognition
شناسایی قانونی
de jure recognition
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
defacto recognition
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
defacto recognition
به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
false recognition
بازشناسی کاذب
defacto recognition
شناسایی عملی
recognition span
فراخنای بازشناخت
pattern recognition
الگو شناسی
To accord recognition to a new government.
دولت جدیدی را برسمیت شناختن
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com