Dictiornary-Farsi | he rows 0 to the minute | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 71 (1 milliseconds)

English	Persian
he rows 0 to the minute	او دقیقهای سی پارو میزند


Other Matches

rows	پارو زدن
rows	قطار راسته
rows	صف
rows	نزاع
rows	سری
rows	1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows	سطر
rows	ردیف مین
rows	راندن
rows	ردیف سطر
rows	رج
rows	قطار
rows	راسته صف
rows	ردیف چند خانه
rows	ردیف کردن
rows	قرار دادن
rows	بخط کردن قیل و قال
rows	ردیف
adjacent rows	ردیف های مجاور [رج های مجاور]
This will only take a minute.	خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
minute	دقیقه
minute	صورت جلسه
to minute down	یاد داشت کردن
last-minute	آخرینلحظه
up-to-the-minute	تازهتریناطلاعات - اطلاعاتدقیقهآخر
This will only take a minute.	خیلی وقتتان را نمی گیرم.
minute	نسخه دوم پیش نویس
minute	یادداشت وقایع
minute	خلاصه مذاکرات
minute	مسوده یادداشت
minute	پیش نویس
minute	ان لحظه
minute	گزارش وقایع
minute	خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
minute	پیش نویس کردن
minute	: دقیقه
minute	دم
minute	کوچک
minute	: بسیارخرد
minute	ریز
minute	جزئی
revs per minute	گردش بر دقیقه
Wait a minute .	یک دقیقه مهلت بده
Wait a minute .	یکدقیقه صبر کن
last-minute hitch	گیریی در لحظه آخر
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
revolutions per minute	دور بر دقیقه
revs per minute	چرخش بر دقیقه
revolutions per minute	گردش بر دقیقه
revs per minute	دور بر دقیقه
minute book	دفتر وقایع
revolution per minute	دور در دقیقه
five minute chess	بازی شطرنج 5 دقیقهای
line per minute	خط در دقیقه
minute of angle	فاصله یک اینچی روی صفحه هدف
minute hand	عقربه دقیقه شمار ساعت
minute gun	توپی که به فواصل معین به احترام مرگ کسی شلیک میکند
minute gun	توپ سلام
minute glass	ساعت ریگی دقیقهای
minute book	دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
to make a minute of	یاد داشت کردن
to make a minute of	پیش نویس کردن
watt minute	وات- دقیقه
wait a minute	اندکی صبر کنید
wait a minute	یک دقیقه صبر کنید
ampere minute	امپر- دقیقه
180 strokes a minute	۱۸۰ ضربه در دقیقه
maximal oxygen consumption per minute	حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
From moment to moment . Every minute.	آن به آن ( هر دقیقه )

he rows 0 to the minute

او دقیقهای سی پارو میزند