Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (2 milliseconds)
English
Persian
he stands first in his class
او در کلاس خود
he stands first in his class
اول است
Other Matches
stands
جایگاه تماشاگران
news-stands
جایگاه فروش روزنامه
heart stands still
<idiom>
خیلیوحشت زده بودن
Everybody stands in awe of him.
ازهمه زهر چشم گرفته است
one-night stands
برنامهی یک باره
one-night stands
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands
تک برنامه
music stands
میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
It stands to reason that ...
بدیهی است که...
one-night stands
نمایش یک شبه
it stands metres
قدش 3 متر است
ho stands for water
نماینده اب است O2H
It stands to reason that ...
منطقا
one's hair stands on end
موی تن ادم راست میشود
He stands there like a duck in a thunder storm.
<idiom>
مانند خر در گل گیر کرده.
[اصطلاح مجازی]
She is handicapped by her age . Her age stands in her way .
سنش مانع کار او است ( مانعی درراه اوست )
the th class p
برنامه دانشپایه ششم
first class
طبقه یک
first class
ممتاز
first class
درجه اول
second-class
درجه دوم
first-class
درجه اول
first class
درجه یک
first-class
درخورمردم طبقه یک بهترین
second class
درجه دوم
second class
وسط
second class
درجه دو
second class
دومین درجه
first class
فرست کلاس
second class
دومین مرتبه
second class
درجه 2
second class
فرعی
first class
بهترین
class
رده
class
طبقه بندی کردن رده
class
هماموزگان
class
رسته گروه
class
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class
ردیف
class
قشر
class
دانشپایه
class
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
class
نوع
class
زمره جور
class
طبقه
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
سومین دسته
third class
سومین دسته
class
دسته
class
کلاس
class
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
private first class
سربازیکم
private first class
سرباز یکم
superordinate class
طبقه فراگیر
ruling class
طبقه حاکم
insulation class
کلاس ایزولاسیون
first class brick
اجر درجه یک
non producing class
طبقه نامولد
first class cricket
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
first class lever
اهرم نوع اول
first class brick
اجر قرمز
reception class
اولینکلاسیکهبچههامیروند
first class brick
اجر خوب پخته شده
insulation class
کلاس عایق بندی
intellectual class
طبقه روشنگر
first class brick
اجر ممتاز
laboring class
طبقه کارگر
leisure class
طبقه مرفه
second class lever
اهرم نوع دوم
second class ticket
بلیت درجه دوم
sergeant first class
گروهبان دوم
first-class cabin
قسمتclass_first
evening class
مدرسهشبانه
top-class
عالی بااستانداردبالا
word class
ردهایازلغاتمثلاسم صفت فعل و...
He is at the bottom of the class.
اوشاگرد آخر کلاس است
economy class
درجه توریستی
economy class
اکونومی کلاس
standard class
درجه استاندارد
lower class
سطح پایین
[اجتماع]
lower class
بی کلاس
[در جامعه]
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع
lower class
طبقه سوم
[اجتماع]
lower class
طبقه پایین جامعه
lower class
طبقه اجتماعی کم درآمد
class ring
حلقهطبقهای
high-class
درجه یک
high-class
مرغوب
sergeant first class
استوار دوم
social class
طبقه اجتماعی
soil class
طبقه بندی خاک
spectral class
گونه طیقی
spectral class
طبقه بینابی
subordinate class
طبقه وابسته
lower class
طبقه عوام
third class lever
اهرم نوع سوم
third class road
جاده درجه سه
toiling class
طبقه رنجبر
high-class
بلندپایه
high-class
از طبقات بالا
high-class
والا مقام
high-class
کهبد
lower class
طبقه محروم
class i installation
تاسیسات اماد طبقه 1
class c amplifier
فزون ساز درجه سی
class book
کتاب کلاسی
class barrier
مانع طبقهای
class b amplifier
فزون ساز درجه ب
class b allotment
کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
class ab amplifier
فزون ساز درجه ا ب
class a amplifier
فزون ساز درجه ا
capitalist class
طبقه سرمایه دار
class consciousness
اگاهی طبقهای
class consciousness
شعور طبقهای
class i installation
انبار اماد طبقه 1
class i activity
اجرای اماد طبقه 1
class i activity
فعالیت امادی طبقه 1
class f allotment
کسورات حق مسکن
class e allotment
کسورات اقساط ماهیانه
class distinctions
اختلاف طبقاتی
class d allotment
کسورات بیمه
class culture
فرهنگ طبقهای
bourgeois class
طبقه بورژوا
bourgeois class
طبقه سوداگر
upper class
طبقه مرفه
upper class
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
working class
مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working class
طبقه کارگر
class-consciousness
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
upper class
طبقه بالا
middle class
طبقه متوسط
middle class
طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
age class
رده سالخور
age class
رده سنی
world-class
در سطح جهانی
world class
در سطح جهانی
lower class
طبقه پایین
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
class conscious
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class structure
ساخت طبقاتی
class status
پایگاه طبقهای
class q allotment
کسورات حق مسکن درجه داران
class of suplies
طبقه کالاها
class of suplies
گروه کالاها
class n allotment
کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
feudal class
طبقه فئودال
class mobility
تحرک طبقهای
class interval
فاصله طبقه
class struggle
مبارزه طبقاتی
feudal class
طبقه زمیندار
exploiting class
طبقه بهره کش
exploiting class
طبقه استثمار کننده
exploited class
طبقه بهره ده
exploited class
طبقه استثمار شده
class v supplies
اماد طبقه 5
class system
نظام طبقاتی
class struggle
مبارزه طبقهای
class mobility
تحرک طبقاتی
class limits
حدود طبقه
class ii installation
تاسیسات اماد طبقه 2
class ii property
کالای طبقه 2
class ii property
اموال طبقه 2
class ii supplies
اماد طبقه 2
class ii installation
انبار اماد طبقه 2
class ii activity
اجرای اماد طبقه 2
class ii activity
فعالیت امادی طبقه 2
class i supplies
اماد طبقه 1
class i property
اموال طبقه 1
class inclusion
درون گنجی طبقهای
class interests
منافع طبقاتی
class interval
دامنه طبقه
class interval
حدود طبقه
class i property
کالای طبقه 1
class iv supplies
اماد طبقه 4
member of the middle class
عضو طبقه متوسط
middle-class person
عضو طبقه متوسط
upper middle class
طبقه متوسط بالا
[در اجتماعی]
class a agent officer
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
class iii supplies
اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
class improvement plan
طرح توسعه ناو
class common behaviors
رفتارهای نوعی طبقه
class improvement plan
طرح بهبودناو
class a pay reservation
کسورات مربوط به پس اندازحقوق کسورات قرضه حقوقی
The working (middle,upper)class.
طبقه کارگر (متوسط بالا )
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com