English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
hedge school اموزشگاه پست
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
Other Matches
hedge راه بند
hedge in <idiom> بیرون نگه داشتن
hedge بازداشت
hedge داد وستد تامینی کردن
hedge کسب مصونیت نمودن
hedge حصار
hedge چپر
hedge خارپشته
hedge پرچین حصار
hedge خرید و فروش تامینی
hedge مانع
hedge پرچین ساختن
hedge خاربست درست کردن
hedge احاطه کردن
hedge در رفتن
hedge از زیر
hedge طفره زدن
to hedge off دورکردن
to hedge off دفع کردن
hedge sparrow سسک
hedge priest اخوندبی سواد
hedge priest کشیش روستا
hedge priest کشی بی سواد
hedge mustard قدومه شیرازی تودری
hedge mustard قدومه
hedge marriage عروسی زیرجلی
hedge hyssop غراتیولا
hedge hyssop غراسیولا
hedge hog ماشین لاروبی ادم ناسازگار
hedge hog ارمجی جوجه تیغی
hedge hog خارپشت
hedge garlic یکجورخردل بیابانی که بوی سیرمیدهدودرطب انرابکارمیبرند
hedge trimmer پیرایشگرحصار
dead hedge پرچین گیاهان خشک
school تربیب کردن
first school پایهدبسبان
first school -مخصوصبچههایبین5تا9سال
school تدریس درمدرسه
school بمدرسه فرستادن درس دادن
school دبیرستان
school اموزشگاه
school مکتب دبستان
school گروه
school مکتب علمی یافلسفی
school دسته
school گروه پرندگان
school دسته ماهی
school دانشکده
school جماعت
school مرکز اموزش نظامی
school جماعت همفکر
school تربیت اسب
school مکتب نحله
to go to school درس خواندن
school تادیب یا تربیت کردن
go to school خواننده میله نوری
school تحصیل در مدرسه
school رام کردن وعادت دادن
school مدرسه
the school is out مدرسه تعطیل است
to go to school باموزشگاه رفتن
school مکتب
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
to leave school ترک تحصیل کردن
vocational school اموزشگاه حرفهای
vienna school مکتب وین
training school کاراموزگاه
training school اموزشگاه حرفهای
to leave school ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
technical school هنرستان دبیرستان فنی
theological school مدرسه علوم دینی
school mate هم شاگردی
school report گزارش اموزشگاه
school phobia مدرسه هراسی
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school of tecnology مدرسه عالی فنی
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
school miss دخترکم رو یانا ازموده
school figures حرکات اسب
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school mate هم مدرسه
school psychologist روانشناس اموزشگاهی
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
school readiness امادگی ورود به مدرسه
technical school مدرسه فنی
technical school اموزشگاه فنی
special school اموزشگاه استثنایی
secondery school مدرسه متوسطه
secondery school دبیرستان
school year سال تحصیلی
school truancy مدرسه گریزی
school teacher اموزگار
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
school fellow هم شاگردی
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
school friend دوستمدرسهای
school-leaver کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
The last school day. آخرین روز مدرسه
Since I left school. ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school . باید بچه راببرم مدرسه
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
school shooting تیراندازی در مدرسه
driving school آموزشگاهرانندگی
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
zurich school مکتب زوریخ
day school مدرسهی روزانه
day school مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
old school tie سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school شیرخوارگاه
pre-school مهدکودک
pre-school وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school پیش دبستانی
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age سن آغاز تحصیل
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
school age سن مدرسه
school age سالهای تحصیل
Sunday School مدرسهی یکشنبه
school zone قلمرومدرسه
to leave school ازتحصیل دست کشیدن
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
summer school کلاس تابستانی
grade school مدرسه ابتدایی
grammar school مدرسه ابتدایی
association school مکتب تداعی
austrian school یزر و بوهم باورک
austrian school مکتب اتریشی
banking school مکتب بانکداری
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
foundation school اموزشگاه موقوف
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
school of law دانشکده حقوق
leipzig school مکتب لایپزیک
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
manchester school مکتب منچستر
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
summer school مدرسه تابستانی
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school اموزشگاه امادگی
comprehensive school اموزشگاه جامع
middle school دبیرستان
junior school دوره اول دبیرستان
secondary school دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
high school دبیرستان
elementary school دبستان
primary school دبستان
infant school کودکستان
nursery school کودکستان
nursery school مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
night school اموزشگاه شبانه
trade school مدرسه حرفهای
private school مدرسه ملی
private school اموزشگاه خصوصی
maternal school کودکستان
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
reform school دارالتادیب نوجوانان
roman school مکتب رفائیل
raphael school مکتب رفائیل
school divine طلبه
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
principal of a school مدیر اموزشگاه
preliminary school مدرسه ابتدائی
parochial school اموزشگاه کلیسایی
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
school drop out افت تحصیلی
school drop out ترک تحصیل کرده
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine اموزگارالهیات
school counselor مشاور مدرسه
school center مرکز اموزش
school fellow هم مدرسه
salpetriere school مکتب سالپتریر
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
nancy school مکتب نانسی
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
normal school دانش سرا
normal school دارالمعلمین
monetary school مکتب پولی
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school مکتب ریاضی
one of the sunni school Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com