Dictiornary-Farsi | hell and high water | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
hell and high water <idiom>	هر نوع مشکلاتیاسختی


Search result with all words

come hell or high water <idiom>	هیچ فرقی نمیکنه چه اتفاقی بیافته
Other Matches

high water	مد
mean high water	اب بالای میانگین
mean high water	مد میانگین
high water	فراز اب
high water	حداکثر ارتفاع اب مد دریا
high water	طغیان اب
high water	مد دریا
high water	دریا درحال مد
freshet [high water]	طغیان آب
lower high water	پایین ترین پیشرفت اب دریا
freshet [high water]	سیل
high water line	خط مد دریا
mean higher high water	ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
mean high water neaps	متوسط ارتفاع اب دریا
high-water marks	بالاترین داغ اب
high-water mark	بالاترین داغ اب
high water mark	بالاترین داغ اب
hell	دوزخ
go to hell	جهنم شو
what the hell do you want	چه زهر ماری میخواهید
hell	النار
hell	سروصدا راه انداختن
hell	عالم اموات عالم اسفل
hell	جهنم
like hell <idiom>	با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
What the hell do you want?	چه زهر ماری می خواهی ؟
go to hell	بروگم شو
just for the hell of it <idiom>	هویجوری [بیخودی برای سرگرمی]
Where the hell is he?	او [مرد] کدام گوری است؟
hell-bent	منحرف شده
when hell freezes over <idiom>	هرگز
until hell freezes over <idiom>	وقت گل نی
hell fire	اتش دوزخ
can one p a soul out of hell?	ایاکسی میتواندبدعاروحی راازدوزخی بیرون اورد
hell-on-wheels <idiom>	شخص غرغرو وبدخلق
hell cat	زن جادوگر
hell cat	لجاره
hell kite	ستمکاردوزخی
hell cat	ساحره
Politics someone hell.	سیاست پدر ومادرندارد ( نمی شناسد )
To give someone hell.	پدر کسی را درآوردن
raise a hell	اشوب کردن
hell-bent	به بیراهه کشیده شده
hell-bent	گمراه
hell-bent	منحرف
hell-bent	زیاد خمیده
hell bent	منحرف
hell bent	گمراه
hell hound	ادم دیوخویاخبیث
hell hound	سگ دوزخ
to raise hell	اغتشاش کردن
hell bent	به بیراهه کشیده شده
hell bent	منحرف شده
hell bent	زیاد خمیده
angel of hell	فرشته عذاب
raise a hell	شلوغ کردن
The heck(hell) with all the guests.	گور بابای همه میهمانان
hell fire club	باشگاه جوانان بی پروا
to not give a hoot in hell for something	برایشان اصلا مهم نباشد.
(All) hell broke loose. <idiom>	خیلی پر سر وصدا و شلوغ بود.
to ride hell for leather	باتندی هرچه بیشترتاختن
The hell with the company (office).	گور بابای شرکت ( اداره )
(not a) snowball's chance in hell <idiom>	بد شانس مطلق
The fat is in the fire . There was a hell of a stink .	گند کاردر آمد
I had a hell of a time to fix the engine.	پدرم درآمد موتور رادرست کردم
To kick up a row. To raise hell. To make a scene.	داد وبیداد را ؟ انداختن
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone .	نمی دانم کدام گوری رفته است
on high	در بالا
high-up	فردیباقدرتونفوذفراوان
about as high	تقریبا` همان اندازه بلند
high (1 9 to 36)	بلند
on high	در اسمان
high	وافر گران گزاف
high	خشمگینانه
high	خشن متکبر
high	متکبرانه
high	تند زیاد باصدای زیر
high	باصدای بلند
high	بوگرفته
high	اندکی فاسد
high	بالا
high	زیاد
high	متعال رشید
high	بلند پایه
on high	به اسمان
high value	گران قیمت
high value	قیمتی
very high	ارتفاع خیلی بالا
you were then that high	ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
high	فراز
high	بلند
high	مرتفع
high	عالی
high	جای مرتفع
high	واچرخه
high	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high	اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high	روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high	برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high	ت
high	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high	تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high	زبان سطح بالا
high	رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high	فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high	وسیله گران یا با کارایی بالا
high	عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high	معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high	سخت گران
high	ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high	بزرگ
high	عظیم
high	خیلی بزرگ
to keep ones he above water	از زیر بدهی بیرون آمدن
water course	حق الشرب
to p something with water	اب روی چیزی پاشیدن چیزیراخیس کردن
by water	از راه دریا
mean water	میان اب
on the water	در کشتی
of the first water	بهترین
water course	حق المجری
water still	دستگاه تقطیر اب
by water	با کشتی
She let the water out .	آب را ول کرد
water down <idiom>	ضعیف شدن
f.water	عرق رازیانه
first water	بالاترین مقام
water	آب
first water	درجه اول
water course	مجرای اب
water way	راه ابی
water way	ابراهه
water way	مسیل
by water	از راه رودخانه
water	پیشاب
above water <adj.>	روی آب
to water	آب ریختن
water	اب دادن
water	ابگونه
water	اب
to water something	آب دادن [گیاه]
water	مایع
to water	آب دادن
above water <adj.>	شناور
high flown	گزاف
high field	میدان قوی
high flown	پرطمطراق قلنبه
high flown	اغراق امیز
high flier	مرغ یا شخص بلند پرواز
high colour	خجالت
high end	گرانترین محصول یا مدل
high energy	پر انرژی
high explosive	ماده منفجره
high explosive	مواد منفجره قوی
high explosive	سوختار شدید
high explosive	ماده منفجره شدید
high efficiency	ضریب بهره بالا
high flying	بلند پرواز
high flying	بلند خیال
high tension	فشار قوی
high tender	به مزایده گذاشتن
high tender	مزایده
high temperature	دمای بالا
high strung	کوک
high strung	عصبانی
high strung	بسیار حساس
high storage	انباره بالا
high dollar value	قیمتی
to fly high	بلندهمت بودن
high flying	یاوه اندیش
high frequency	دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
high frequency	پربسامد
high frequency	بسامد بالا
high frequency	فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
high frequency	فرکانس بالا
to be in a high feather	سرخلق بودن
high sticking	خطا با ضربه چوب لاکراس
high efficiency	راندمان بالا
high-class	بلندپایه
high wire	سیم بندبازی
high life	نوعی رقص تند
high asia	قسمت بلند و مرکزی امریکا
high life	زندگی پر ریخت و پاش
high life	زندگی شیک و پر تجمل
high jinks	جشن و بیا و برو
high beam	نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
high beam	نور بالای چراغ اتومبیل
high bids	مزایده
high board	سکوی شیرجه 3 متری
high angle	تیر قائم
high altitude	ارتفاع زیاد
sky-high	درارتفاع زیاد
sky-high	خیلی بالا در اسمان
sky-high	منیع
sky high	درارتفاع زیاد
sky high	خیلی بالا در اسمان
sky high	منیع
high ball	شوت کردن بالا توپ [فوتبال]
high wires	سیم بندبازی
high aerial	آنتن مرتفع