Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
high low jack
پاسور
Search result with all words
high jack
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
Other Matches
jack up
<idiom>
jack
ژاک برق
jack
فیش برق
jack
جک
jack
انبر اتصال
jack
جک زدن
jack
سرباز
jack
جک اتومبیل
jack
خرک
jack
پرچم سینه ناو
jack up
بالا بردن
jack
جک چکمه کش
jack
ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack
پرچم کوچک ماشین
jack
پایه
jack
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack
باربردار قلاب گوشی
jack
بالا بردن
jack
گوی اصلی یا هدف
jack
گوی جک
jack
خرک پیچدار
hammer jack
جکچکش
headphone jack
جایورودهدفن
banana jack
مادگی در رادیو برای دوشاخه
articulated jack
جک مفصلی
apple jack
عرق سیب
jack-knives
چاقوی بزرگ جیبی
car jack
جک اتومبیل
cheap jack
دوره گرد
every man jack
هرکس
jack field
فضایجک
built in jack
جک مخصوص نصب
every man jack
همه کس
jumping jack
عروسک خیمه شب بازی
firing jack
جک تیر
firing jack
جک اتش
yellow jack
پرچم قرنطینه کشتی
jack-knifing
چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes
چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed
چاقوی بزرگ جیبی
jack-in-the-box
نوعی اتش بازی
jack in the box
نوعی اتش بازی
jack in the box
علی ورجه
jack-in-the-box
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
boot jack
محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
jack-in-the-box
علی ورجه
jack-in-the-boxes
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes
نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes
علی ورجه
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
floor jack
اهرم فرعی
Union Jack
پرچم ملی انگلیس
Union Jack
پرچم سینه
jack of all trades
همه کاره
jack of all trades
همه فن حریف
jack-knife
چاقوی بزرگ جیبی
jack in the box
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
yellow jack
تب زرد
hydraulic jack
جک هیدرولیکی
jack in office
رسیده است
jack johnson
د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack ketch
دارزن
jack knife
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack mackerel
ماهی ازاد کالیفرنیا
jack o' lantern
نور کاذب
jack o' lantern
دروغ نور
jack o' lent
تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack o' lent
هدف
jack on both sides
شریک دزدورفیق قافله
jack plane
رنده دستگاه
jack plane
رنده بزرگ
jack plane
رنده درشت تراش
jack in office
ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack hammer
مته ضربهای مته چکشی
jack a dandy
ادم خودساز
jack a dandy
جلف
jack a dandy
کج کلاه
jack and gill
دونامه نماینده ........
jack arch
طاق افقی
jack boot
چکمه ساق بلند
jack box
جعبه اتصال
jack box
جعبه تقسیم تلفن
jack frost
لولوی زمستانی
jack frost
بابایخی
jack hammer
مته چکشی
jack hammer
این مته با هواکار میکند
jack hammer
مته دجبر
jack pot
دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
jack pudding
لوده
lifting jack
جک بالابر
man jack
نفر
man jack
شخص
man jack
فرد
motorcar jack
بالابر یا جک اتومبیل
power jack
جک
roasting jack
سیخ کباب گردنده
sawyer's jack
خرک اره کشی
sawyer's jack
خرک چوب بری
screw jack
جک پیچی
smoke jack
سیخ گردان
telephone jack
جک تلفن
jiffy jack
جک ازمایشگاهی
jack towel
حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
jack pudding
مسخره
jack ring
طوق جک
jack ring
خاموت
jack roll
چرخ چاه
jack salmon
اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack screw
پیچ بالابرنده
jack screw
پیچ تنظیم
jack screw
پیچ بالابر
jack snipe
نوک درازه
jack snipe
یلوه
jack staff
میله پرچم سینه
jack tar
ملوان
jack tar
ملاح
telephone jack
مادگی تلفن
jack plug
توپکفیشبرق
jack screw
خرک پیچدار
to jack up a car
خودرویی را جک زدن
pallet jack
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
output jack
جکخروجی
jack-up platform
سکویبالابر
jack spring
فنرجک
jack-of-all-trades
<idiom>
jack ketch
طناب انداز
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
jack knife bridge
پل متحرک تاشو
motor coach jack
جک اتومبیل
Jack of all trades , master of none .
همه کاره وهیچ کاره
Jack of all trades and master of none..
<proverb>
همه کاره هیچ کاره است .
to lift a car by jack
خودرویی را جک زدن
He is a jack of all trades, but master of none.
<idiom>
او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
flap hydraulic jack
جکهیدولیکبالههواپیما
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
He is jack of all trades . he can cope with any thing .
همه فن حریف است
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
high
ت
high
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
on high
به اسمان
high
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
very high
ارتفاع خیلی بالا
on high
در بالا
high
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high
زبان سطح بالا
high
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
on high
در اسمان
high
خیلی بزرگ
high
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high
باصدای بلند
high
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
خشن متکبر
high
خشمگینانه
high
وافر گران گزاف
high
زیاد
high
متعال رشید
high
بلند پایه
high
جای مرتفع
high
عالی
high
مرتفع
high
بلند
high
فراز
high value
قیمتی
high
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
متکبرانه
high
تند زیاد باصدای زیر
high
واچرخه
high
عظیم
high
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
سخت گران
high
بزرگ
high
بالا
high
بوگرفته
high value
گران قیمت
high (1 9 to 36)
بلند
high
اندکی فاسد
about as high
تقریبا` همان اندازه بلند
you were then that high
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
high-up
فردیباقدرتونفوذفراوان
high polymer
بسپار سنگین
high precison
دقت زیاد
high precison
دقت بالا
high pressure
دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
high pressure
قوی
high pressure
فشار زیاد
high priced
گران بها
high priced
پر قیمت
high power
تفنگ شکاری بزرگ
high water
مد
high resistance
پر مقاومت
high polymer
بسپار بزرگ
high port
حالت دست فنگ
high port
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
high potential
فشار قوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com