Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
high voltage network
شبکه ی فشار قوی
Other Matches
low voltage network
شبکه ی فشار ضعیف
high voltage
ولتاژ بالا
high voltage cable
کابل فشار قوی
high-voltage tester
تسترفشارالکتریکیبالا
high voltage switch
کلید فشار قوی
high voltage capacitor
خازن فشار قوی
high frequency voltage
ولتاژ فرکانس بالا
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
high direct voltage
فشار قوی جریان دائم
high voltage winding
سیم پیچی فشار قوی
high voltage line
خط فشار قوی
high voltage plant
نیروگاه فشار قوی
high voltage battery
باطری فشار قوی
high voltage fuse
فیوز فشار قوی
high inverse voltage rectifier
یکسوکننده با برگشت قوی
intermediate high voltage line
خط فشار متوسط
high voltage transmission line
خط انتقال فشار قوی
network
شبکه
network
نمودار
network
وابسته به شبکه
network
شبکه ارتباطی
network
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
اتصال
network
شبکه سیم کشی
network
شبکه توری
y network
شبکه ستاره
sub network
شبکه فرعی
heterogeneous network
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
distribution network
شبکه پخش
network communication
ارتباطشبکهای
distributed network
شبکه توزیعی
network analysis
تحلیل شبکه
distributed network
شبکه توزیع شده
network architecture
معماری شبکه
network chart
نمودار شبکه
telecommunication network
پبکه ارتباطات
synchronous network
شبکه همزمان
network circuit
مدار شبکه
switching network
شبکه راه گزینی
network circuit
اتصال شبکه
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
telecommunication network
شبکه مخابرات
value added network
ارزش اضافی شبکه
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
two terminal network
شبکه دو قطبی
tree network
شبکه درختی
research network
شبکه پژوهشی
four terminal network
شبکه چهار قطبی
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
filter network
شبکه ی صافی
feedback network
شبکه فیدبک
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
telephone network
شبکه تلفن
network of pipes
شبکه لوله کشی
network server
خدمتگزار شبکه
network stracture
ساختار شبکه
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
ring network
شبکه حلقهای
closed network
شبکه بسته
communication network
شبکه ارتباط
communication network
شبکه مخابراتی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
شبکه ارتباطی
company network
شبکه شرکت
computer network
شبکه کامپیوتری
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
cooperative network
شبکه همیاری
star network
شبکه ستارهای
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
ring network
شبکه حلقوی
regional network
شبکه منطقهای
network structure
ساختار شبکهای
network theory
نظریه شبکه
network topology
توپولوژی شبکه
network topology
چگونگی استقرار شبکه
network topology
جانمایی شبکه
network version
نسخه شبکه
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
neural network
شبکه عصبی
novell network
شبکه نوول
company network
شبکه همکار
despotic network
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
public network
شبکه عمومی
radar network
شبکه ی رادار
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
ladder network
شبکه نردبانی
local network
شبکه محلی
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
lattice network
شبکه توری منظم
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
logic network
شبکه منطقی
network analyser
شبکه کاو
network administrator
سرپرست شبکه
network analyser
تحلیل کننده شبکه
multisystem network
شبکه چند سیستمی
multistar network
شبکه چند ستارهای
client server network
شبکه خدمتگزار- مشتری
centralized network configuration
ساختار شبکهای متمرکز
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
back end network
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
automatic voice network
شبکه صوتی خودکار
automatic digital network
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
three phase supply network
شبکه سه فاز
token bus network
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
wide area network
شبکه بلند پوشش
decentralized computer network
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
wide area network
شبکه راه دور
star network topology
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
systems network architecture
معماری شبکه سیستم ها
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
frequency dividing network
شبکه تقسیم فرکانس
wide area network
شبکه گسترده
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
national broadcasting network
شبکهجهانیپخشبرنامه
local area network
شبکه کوتاه پوشش
distribution by cable network
پخشبوسیلهسیستمکابلی
local area network
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
multiple access network
شبکه با دسترسی چندگانه
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
local area network
شبکه محلی
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
شبکه ناحیه محلی
long haul network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
frequency dividing network
اتصال مقسم فرکانس
network operating system
سیستم عامل شبکه
private broadcasting network
شبکهپیشبینیخصوصی
network interface card
کارت میانجی شبکه
power fed into the distribution network
سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
european academic research network
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
voltage
نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
useful voltage
ولتاژ موثر
voltage
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
y voltage
ولتاژ ستاره
voltage
ولتاژ
voltage
فشار الکتریکی
voltage
ولتاژ تانسیون
voltage
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltage
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
idle voltage
ولتاژ کور
voltage amplification
فزون سازی ولت
voltage amplification
تقویت ولتاژ
transformer voltage
ولتاژ ترانسفورماتور
voltage amplifier
امپلیفایر ولتاژ
total voltage
ولتاژ کل
voltage amplifier
تقویت کننده ولتاژ
voltage balance
میزان ولتاژ
voltage multiplier
چند برابر کننده ولت
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
impedance voltage
ولتاژ اتصال کوتاه
transient voltage
ولتاژ ضربهای
tube voltage
ولتاژ لامپ
voltage divider
مقسم ولتاژ
ignition voltage
ولتاژ احتراق
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
transient voltage
فشارالکتریکی ناپایدار
voltage peak
پیک ولتاژ
hum voltage
ولتاژ نویز
imaginary voltage
ولتاژ راکتیو
transient voltage
ولتاژ گذرا
transient voltage
ولتاژ لحظهای
ignition over voltage
فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
voltage measuring
سنجش ولتاژ
voltage loss
گمگشتگی فشارالکتریکی
voltage limiter
محدود کننده ولتاژ
voltage level
سطح فشارالکتریکی
voltage level
سطح ولتاژ
voltage doubler
تضعیف گر ولت
voltage doubler
دو برابر کننده ولتاژ
voltage drop
افت ولت
input voltage
ولتاژ اولیه
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
voltage rise
افزایش ولتاژ
voltage factor
ضریب فزون سازی دو الکترد
voltage gain
بهره ولتاژ
voltage impluse
ایمپولز ولتاژ
voltage increase
افزایش ولتاژ
voltage division
تقسیم یا پخش ولتاژ
voltage balance
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
voltage between phases
ولتاژ بین فازها
voltage loss
تلف ولتاژ
voltage loss
اتلاف ولتاژ
voltage drop
افت ولتاژ
voltage coil
پیچک ولت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com