English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (4 milliseconds)
English Persian
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
Other Matches
dispatch گسیل
dispatch گسیل کردن
dispatch اعزام داشتن
dispatch اعزام کردن
dispatch اعزام
dispatch روانه کردن فرستادن
dispatch مخابره کردن ارسال
dispatch انجام سریع
dispatch کشتن شتاب
dispatch پیغام
dispatch توزیع امکانات
dispatch ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatch اعزام یکانها
dispatch گسیل داشتن
dispatch کشتن
dispatch قتل
dispatch despatch
dispatch انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
dispatch ارسال کردن ارسال
dispatch عزیمت فرستادن پیام
dispatch فرستادن
dispatch money جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
dispatch money پاداش سرعت کار
dispatch route جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
ems dispatch پیام امس
ems dispatch تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
cargo dispatch توزیعمحمولهبار
dispatch order سفارش حمل سریع
highway شینه جامع
highway شاهراه
highway راه
highway بزرگراه
highway شاه راه
highway شارع عام
highway چند راهه
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway چندرشتهای اتوبان
highway اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highway باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highway robbery قطع الطریق
national highway شاهراه
national highway راه اصلی
highway robbery <idiom> قیمت خیلی بالا
highway robbery راهزنی
highway robber قاطع الطریق
highway robber راهزن
highway engineering تکنیک جاده سازی
highway engineering مهندسی جاده سازی
highway bridge راپل
Highway Code کد شاهراه
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
This is plain highway robbery . این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
peripheral highway [American E] شاهراه پیرامونی
highway user tax مالیات حق عبور
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
The minister cut the tape to open a new motory( highway , freeway ) . وزیر با قطع نوار سه رنگ بزرگراه جدید را افتتاح کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com