English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
homing station ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
homing station رادارردیاب
homing station رادارهای کنترل هوایی
Other Matches
homing لانه گروی
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing pigeon کبوتر خانگی
homing mine مین مجاورتی
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
homing phase مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
homing mine مین ارتعاشی
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing pigeons بازگشت کبوتر
homing pigeons کبوتر جلد
homing pigeons کبوتر خانگی
homing pigeon بازگشت کبوتر
homing pigeon کبوتر جلد
homing torpedo اژدر تعقیبی
infrared homing head سرردیاباشعهمادونقرمز
active homing guidance هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
sub station پست فرعی
on station رسیدن به هدف
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
on station روی هدف
way station ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station ایستگاه رله مخابراتی
on station پروازهواپیما بالای هدف
on station اماده باش بالای هدف
station ایستگاه
station جا درحال سکون
station درپست معینی گذاردن
station مقام مستقرکردن
station رتبه
station موقعیت اجتماعی وضع
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
station ایستگاه اتوبوس وغیره
station سکون پاتوق
station وقفه
station مرکز
station جایگاه
station پست
station محل
station استقرار یافتن
station محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station مستقرکردن
station میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station یا مقصد استفاده میشود
station محل ماموریت
station وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station پاسگاه
station پایگاه
orienting station ایستگاه توجیه
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
reception station دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
relay station ایستگاه واسطه
station bill جدول محلها
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
slave station ایستگاه فرعی
shunting station ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
repeater station مرکز تقویت کننده
remote station ایستگاه راه دور
remote station ایستگاه دوردست
remote station ایستگاه دور دست
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reading station ایستگاه خواندن
railway station ایستگاه راه اهن
induction station مرکز پذیرش
induction station دفتر استخدام دفتر پذیرش
key station ایستگاههای کلید
loading station ایستگاه بارگیری
master station ایستگاه اصلی
master station پست اصلی مخابرات
mobile station فرستنده متحرک
naval station پایگاه دریایی
observation station دیدگاه
relay station ایستگاه رله
master station شاه ایستگاه
inquiry station دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
pumping station تلمبه خانه
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
hydroelectric station نیروگاه ابی
station break وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station bar رستوران ایستگاه راه آهن
station entrance ورودیایستگاه
station circle چرخههواشناسی
receiving station ایستگاهدریافت
passenger station ایستگاهمسافرین
local station ایستگاهکانونی
intercom station ایستگاهداخلی
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station ایستگاه ردیابی
work station محل کار
wireless station ایستگاه بی سیم
station model مدلهواشناسی
station platform سکویایستگاه
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
railway station ایستگاه قطار
To marry below ones station. با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station حوزهرایگیری
coach station پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station ایستگاهزیرزمینی
transmitting station ایستگاهارسال
train station ایستگاهقطار
wireless station فرستنده
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping در خط نگهداشتن ناو
station house ایستگاه راه اهن
station house مرکزکلانتری
station house ایستگاه کلانتری
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
subscriber's station مرکز مشترک
traverse station ایستگاه پیمایش
transit station ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station محل اعزام افراد
transfer station محل انتقال افراد
to station oneself مقیم شدن
to station oneself جا گرفتن
tide station ایستگاه جزر و مد
telephone station تلفن خانه
telephone station جایگاه تلفن
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
station car اتومبیل استیشن
cleaning station پست رفع الودگی ش م ر
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station رصدخانه
ambulance station ایستگاه امبولانس
amateur station فرستنده تفننی
alert station ایستگاه اعلام خطر
alert station ایستگاه اماده باش
air way station خطوط هوایی
air way station ایستگاه کنترل
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
aid station پست امدادی
action station وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
battle station پایگاه رزمی
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station انتقال تعویض محل خدمت
change of station تغییر محل ماموریت
central station نیروگاه مرکزی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station ایستگاه رادیو
broadcast station ایستگاه فرستنده
boat station جای خدمه قایق
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
battle station پایگاه جنگی
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
action station محل جنگ
action station پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
gas station پمپ بنزین
filling station پمپ بنزین
station wagons استیشن واگن
station wagons ماشین کبریتی
station wagon استیشن واگن
station wagon ماشین کبریتی
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
police station ایستگاه پلیس
police station مرکز پلیس
power station کارخانه برق
power station ایستگاه مولدنیرو
station master رئیس ایستگاه
space station ایستگاه فضایی
space station پایگاه فضایی
fire station مرکز اتش نشانی
fire station اداره اتش نشانی
fire station پست اتش نشانی
fire station ایستگاه اتش نشانی
weather station ایستگاه هواشناسی
weather station ایستگاه هوا شناسی
power station نیروگاه
police station کلانتری
cleansing station محل گندزدایی
consolidating station ایستگاه تکمیل کننده بار
exempted station یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
exempted station یکان مخصوص
enquiry station ایستگاه پرس و جو
emergency station محل اضطراری
duty station محل خدمت
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
departure station مبداء حرکت
flag station جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
exposure station ایستگاه هوایی
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
fiscal station تاسیسات سریال
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
generating station پست نیرو نیروگاه
generating station کارخانه برق
gauging station ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
fuelling station ایستگاه سوختگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com