Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English
Persian
horizontal event numbering
شماره گذاری افقی وقایع
Other Matches
numbering
شماره گذاری
numbering
نمره زنی
numbering system
دستگاه اعداد
[ریاضی]
numbering stamp
مهرمخصوصشماره
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
event
ماوقع
in the event that
هرگاه
in the event that
درصورتیکه
in the event that
چنانکه
in the event of
درصورت
event
حادثه
event
مسابقه
event
عمل یا فعالیت
In the event I do not come.
درصورتیکه نیابم ؟( نیامدم )
non-event
نارویداد
non-event
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
event
واقعه
event
اتفاق
event
پیشامد سرگذشت
event
رویداد
the bird is p of that event
مرغ وقوع ان رویدادرا ازپیش احساس میکند
one day event
مسابقه پرش یک روزه
fortuitous event
حادثه جبری حادثه تصادفی
fortuitous event
حادثه قهری
exogenous event
رویداد برونی
to disinvite somebody from an event
دعوت
[نامه]
کسی به جشنی را پس گرفتن
in any case (event)
<idiom>
مطمئنا
jumping event
مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
to be in attendance
[at an event]
حضور داشتن
[در مراسمی ]
[اصطلاح رسمی]
supervening event
حادثه طاری
subsequent to that event
پس ازان رویداد
event scheduling
زمان بندی رویدادها
event horizen
افق رویداد
circumstantial event
واقعه ضمنی
endogenous event
رویداد درونی
field event
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
event handler
گرا
event focus
که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
event file
پرونده رویدادها
black swan event
رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
latest event time
دیرترین زمان وقوع یک واقعه
early event time
زودترین زمان وقوع یک واقعه
latest event time
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
to withdraw the invitation to an event
دعوت
[نامه]
کسی به جشنی را پس گرفتن
horizontal
مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
horizontal
روش تشخیص خطا برای داده ارسالی
horizontal
حرکت افق در صفحه
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
horizontal
دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
horizontal
ترازی
horizontal
افقی
horizontal
تعداد خط وطی در صفحه نمایش ویدیو که در ثانیه تنظیم میشود
horizontal
سطح افقی
horizontal
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
horizontal bar
بارفیکس
horizontal seismograph
لرزهنگارسطحافقی
horizontal move
حرکتافقی
horizontal member
قسمتافقی
mean horizontal candlepower
شمع افقی متوسط
horizontal cornice
رخ بام افقی
horizontal loom
دار عشایری
[قالی]
horizontal loom
دار زمینی
[دار قالی]
horizontal clamp
گیرهافقی
horizontal pump
پمپ افقی
horizontal loom
دار افقی
[قالی]
horizontal loom
دار خوابیده
[قالی]
horizontal integration
ادغام افقی
horizontal hook
قلاب افقی
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
horizontal combination
ترکیب افقی
horizontal integration
انضمام افقی
horizontal integration
تمرکز افقی
horizontal growth
رشد افقی
horizontal error
خطای بر دو سمت خطای افقی
horizontal error
اشتباه بردی و سمتی
horizontal disparity
ناهمخوانی افقی
horizontal curve
پیچ
horizontal curve
پیچ سطحی
horizontal crossbar
میله افقی
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
horizontal candlepower
شمع افقی
horizontal boring
سوراخکاری افقی
horizontal loading
کولاس افقی
horizontal loading
بارگیری افقی کشتیها
horizontal section
برش افقی
horizontal stabilizer
مکان افقی ثابت
horizontal synchronizing
همزمان ساز افقی
horizontal scrolling
حرکت افقی
horizontal polarization
قطبش افقی
horizontal tab
حرکت مکان نما به صورت افقی
horizontal plane
صفحه عرضی
horizontal plane
صفحه افقی
horizontal taping
مساحی افقی
horizontal mobility
تحرک افقی
horizontal wedge
کولاس افقی
horizontal wedge
گاوه افقی
horizontal labor mobility
تحرک افقی کارگر
horizontal clock system
طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
horizontal control operator
اندازه گیر بر دو سمت
horizontal social mobility
تحرک افقی اجتماعی
horizontal shearing stress
تنش برش افقی
horizontal end handhold
انتهاینگهدارندهدستی
horizontal motion lock
دستهتنظیمافقی
horizontal control operator
الف ب س
horizontal arch element
حلقه افقی قوس
horizontal pivoting window
پنجرهکشویی
horizontal phase control
تنظیم فاز افقی
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
horizontal-axis wind turbine
توربینافقیبامحوربادی
horizontal drilling and milling machine
دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
Good for you. Lucky you. There are only two possibilities(alternatives)In any event(case). At any rate.
درهر حال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com