Dictiornary-Farsi | host organism | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 51 (1 milliseconds)

English	Persian
host organism	ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]


Other Matches

organism	ارگانیزم
organism	زیستمند
organism	ارگانیسم
organism	جاندار
organism	اندامگان
organism	سازواره
organism	ترکیب موجود زنده
organism	سازمان
organism	موجودزنده
non symbiotic organism	ارگانیزم ناهمزیست
aquatic organism	زیسمند ابزی
non symbiotic organism	زیستمند ناهمزیست
aquatic organism	زیوسته ابزی موجود زنده ابزی
adaphic organism	زیستمند خاکی
adaptable organism	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
stimulus organism response model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
host	میزبانی
host	ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
host	آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
host	تهیه تسهیلات ورزشی
host	انگل دار
host	میزبان
host	مهمان دار
host	نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
host	صاحبخانه
host	سپاه میزبان
host	دسته
host	ازدحام
host	گروه
host troop	سپاه
host troop	قوای عمده
host troop	لشگریان
intermaediate host	جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
host computers	کامپیوتر میزبان
to reckon with out one's host	تنها به قاضی رفتن
host nation	کشور میزبان
host language	زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
host computers	کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computers	کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers	کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer	کامپیوتر میزبان
host computer	کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computer	کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer	کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
he officiated as host	میزبان شد
host country	کشور میزبان
host crystal	بلور زمینه
host crystal	بلور میزبان
host guest chemistry	شیمی میزبان- میهمان
host operating system	سیستم عامل میزبان