English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (7 milliseconds)
English Persian
ideal crystal کریستال ایده ال
Other Matches
ideal self خود ارمانی
ideal کمال مطلوب
ideal هدف زندگی ارمان
ideal ارزو
ideal ایده ال
ideal دلخواه
ideal ارمانی
ideal ارمان
ideal نمونه کامل فرضی
ideal مطابق نمونه واقعی
ideal solenoid سولنئید ایده ال
ideal solenoid سولنوئید ایده ال
ideal solenoid پیچک ایده ال
ideal solution محلول ایده ال
ideal rocket راکت ایده ال
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
ideal radiator تابشگر کامل
ideal capacitor خازن ایده ال
ideal conductor هادی ایده ال
ideal dielectric دی الکتریک ایده ال
ideal dielectric عایق کامل
ideal efficiency راندمان ایده ال
ideal fluid سیال ایده ال
ideal gas گاز ایده ال
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
ego ideal خود ارمانی
ideal paralleling مدار موازی ایده ال
ideal position پوزیسیون ایده ال
ideal conductivity قابلیت هدایت ایده ال
ideal position پوزیسیون ارمانی شطرنج
ideal position وضعیت ایده ال
beau ideal زیبای تمام عیار کمال مطلوب
beau ideal خوشگل
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
ideal efficiency بازده ایده ال
ideal no load voltage ولتاژ بی باری ایده ال
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
ideal galvanic cell باطری ایده ال
ideal energy radiator رادیاتور بدنه سیاه
ideal electron gas گاز االکترون ایده ال
ideal irrigation interval فاصله مطلوب ابیاری
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
ideal rectangular pulse پالس مربعی ایده ال
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
ideal no load d.c. voltage ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
This is an ideal spot for picnics . اینجا برای پیک نیک ماه است
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal کریستال
crystal شفاف
crystal زلال بلوری کردن
crystal بلور کوارتز
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal بلور
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
quasi crystal شبه بلور
rock crystal سنگ بلور
single crystal تک بلور
quartz crystal بلور کوارتز
host crystal بلور میزبان
host crystal بلور زمینه
filter crystal کریستال صافی
iceland crystal بلور ایسلند
crystal drop اشککریستالی
monovalent crystal بلور تک والانسی
molecular crystal بلور مولکولی
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
crystal clear واضح-مبرهن
ionic crystal بلور یونی
metal crystal بلور فلز
mixed crystal کریستال مخلوط
mixed crystal کریستال امیخته
cast crystal بلور ریخته
crystal button ریسهکریستالی
distorted crystal بلور واپیچیده
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal diode دیود
crystal energy انرژی بلور
crystal filter صافی بلورین
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal gazing بلور بینی
crystal glass بلور
crystal grain دانه بلوری
crystal growth رشد بلور
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلورین
crystal lattice شبکه بلوری
crystal diode دیود بلوری
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal defect نقص بلور
crystal balls انتن رادار
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball انتن رادار
liquid crystal کریستال مایع
atomic crystal بلور اتمی
colored crystal بلور سنگین
covalent crystal بلور کووالانسی
valence crystal بلور کووالانسی
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal axis محور کریستال
crystal control تنظیم با بلور
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلور
detecting crystal بلور اشکارساز
crystal rectifier دو قطبی بلورین
crystal set رادیوی ترانزیستوری
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set گیرنده اشکارساز
crystal structure ساختار بلور
crystal system دستگاه بلور
crystal transducer مبدل
crystal transducer کریستالی
crystal water اب تبلور
crystal rectifier دیود
crystal pendant اویز
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal pickup پیک اپ کریستالی
crystal plane سطح کریستالی
crystal plane سطح بلوری
crystal plane صفحه بلور
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal pulling بلور پردازی
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
crystal field theory نظریه میدان بلور
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com