English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English Persian
identification document کارت شناسایی
identification document شناسنامه
Other Matches
identification احراز هویت
identification تشخیص هویت
identification شناختن شناسایی کردن
identification معرف
identification تشخیص تشخیص دادن
identification همانندسازی
identification تعیین هویت
identification تطبیق تمیز
identification حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
identification شناسایی
identification division یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL
file identification هویت پرونده
group identification همانند سازی گروهی
problem identification شناسایی مسئله
identification code کدشناسایی یکان
identification markings علایم شناسایی
identification card کارت شناسایی
visual identification تشخیص بصری
visual identification شناسایی بصری
problem identification بازشناسی مشکل
identification zone منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone منطقه تشخیص هدف
identification test ازمون شناسایی
identification tag پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
identification tag پلاک هویت
identification signs علائم تشخیص
identification problem مسئله شناسائی
identification character علامت مشخصه
identification code رمز معرف یکان
identification number حرف مشخصه
identification of supplies تشخیص هویت کالا
identification problem مسئله تعیین هویت
identification friendly or foe سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
personal identification number شماره شناسایی شخصی
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
contents identification board تختهیشناساییمحتویات
technical identification band نوارمشخصههایتکنیکی
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document متکی به مدرک کردن
associated document سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
document مدرک
document 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document پردازش متن توسط کامپیوتر
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document نوشتن شرح یک فرآیند
document سند
document دستاویز
document ملاک سندیت دادن
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
to forge a document سندی راجعل کردن
document processing متن پردازی
document-to-be-sent position موقعیتفرستادنمدارک
source document سند منبع
referring to a document استناد به مدرک خاصی
document receiving دریافتکنندهمدارک
lost document مدرک گم شده
source document سند اصلی
document handler گردانندهمدراک
document folder پوشهمدارک
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
original document اصل سند
original document بنچاق
official document سند رسمی
noterial document سند رسمی
master document مدرک اصلی
to fabricate a document سندی راجعل کردن
the document purports that انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
the body of a document متن یک سند
authenticity of a document اعتبار سند
document of identity اسناد سجل و احوال
document of birth سند ولادت
document number شماره سند
document number شماره درخواست
document in proof دلیل مستند
document format فرمت مدرک
document format قالب مدرک
document file پرونده اسناد یکان
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
private document سند عادی
contents of a document مندرجات سند
authentic document سند صحیح
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
authenticity of document صحت سند
document of nationality سند تابعیت
document of title سند مالکیت
document file پرونده اسناد
document bills اوراق تجارتی
forged document سند جعلی
authentic document مدرک اصلی
enforceable document سند لازم الاجرا
document retrieval بازیابی سند
document register ثبت سند
document reader سندخوان
document register ثبت کردن سند
document processing پردازش مدرک
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
document register بایگانی
document register ثبات
document reader سند خوان
certificate [official document] مدرک
certificate [official document] گواهی
blank signed document سفید امضاء
refugee travel document گذرنامه پناهنده
document comparison utility برنامه کمکی مقایسه مدارک
refugee's travel document گذرنامه پناهنده
document base font فونت پایه مدرک
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
To forge a document (documents). سند ومدرک سازی کردن
bottom-fold document case کیفمدارک
abusing a blank signed document سوء استفاده از سفید امضاء
autograph [a document transcribed entirely in the handwriting of its author] امضا یادگاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com