Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 20 (3 milliseconds)
English	Persian
idols of the theatre	اوهام ناشی از اصول و قواعدمنطقی و فلسفی
Other Matches
idols	اوثان
idols of the tribe	اوهام بشری
idols of the tribe	اوهام جنسی
idols of the market	اوهام ناشی از سخن وامیزش
idols of the cave	اوهام شخصی
idols of the cave	اوهام ناشی از حالات ویژه هر کس
theatre	تماشاخانه بازیگر خانه
theatre	تئاتر
theatre	تماشاخانه
theatre	تالار سخنرانی
coup de theatre	تغییر مهیج وناگهانی نمایش
to reseat a theatre	صندلیهای تازه برای تماشاخانهای فراهم کردن
picture theatre	سینما نمایش گاه متحرک
picture theatre	جایگاه سینما
operating theatre	نمایشگاه عمل جراحی
theatre fiend	آدم دیوانه وار علاقه مند به تیاتر
The theatre is the obvious thing for an extrovert like me.	تیاتر واضحترین جا برای برونگرایی مانند من است.
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).	این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
There were teeming ( surging) crowds outside the entrance of the theatre house .	دم در سینما جمعیت موج می زند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com