Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 52 (5 milliseconds)
English	Persian
incoherent waves	امواج همدوس
Other Matches
incoherent	متناقض
incoherent	بی ربط
incoherent	گسسته
incoherent	ناهمدوس
incoherent scattering	پراکندگی ناهمدوس
new waves	نیوویو
waves	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves	خیزاب
waves	فر موی سر دست تکان دادن
waves	موجی بودن موج زدن
waves	هیجان
waves	موج
waves	موج رادیویی
waves	موج زدن
ground waves	امواج زمینی
gravity waves	امواج ثقلی
gravitational waves	امواج جاذبه
gravitational waves	امواج گرانشی
hertzian waves	امواج هرتز
ground waves	امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
metric waves	موجهای متری
radio waves	امواج رادیویی
the waves of the sea	امواج دریا
the waves of the sea	خیزابهای دریا
thermal waves	امواج گرمایی
train of waves	قطار موج
make waves <idiom>	ایجاد دردسر
crashing waves	امواج خروشان
electromagnetic waves	امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves	امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves	امواج الکترومگنتیک
sound waves	صوت
shock waves	موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sound waves	موج صوتی
shock waves	موج ضربت
shock waves	موج ضربه
shock waves	موج ضربهای
brain waves	امواج مغزی
bed waves	موج بستر
assault waves	امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves	موجهای هجوم
tidal waves	موجهای پس از زمین لرزه
tidal waves	امواج جزرومدی
deep water waves	موجهای زیرابی
The infantry attacked in waves .	پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
The waves were mountain - high .	موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
visualization of seismic waves	تجسمارتعاشاتزمینلرزه
transcription of seismic waves	آوانویسیارتعاشزمینی
detection of seismic waves	ردیابامواجمرتعش
amplification of seismic waves	تقویتکنندهامواجمتزلزل
the waves beats or the shore	امواج به ساحل می کوبد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com