Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
income velocity
سرعت گردش پول
income velocity
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
Search result with all words
income velocity of money
سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
Other Matches
velocity
زرنگی
[چابکی]
velocity
سرعت انتقال
velocity
درجه تندی
mean velocity
سرعت متوسط
velocity
فرزی
velocity
چالاکی
velocity
چابکی
velocity
بردار سرعت
[فیزیک]
mean velocity
تندی میانگین
velocity
سرعت حرکت
velocity
بردار سرعت
velocity
تندی برحسب زمان
velocity
سرعت سیر شتاب
velocity
سرعت
velocity
سرعت اولیه
velocity
سرعت دهانهای توپ
velocity
تندی
velocity
سرعت گردش پول
low velocity
با سرعت کم
low velocity
کم سرعت
local velocity
سرعت موضعی
liner velocity
بردار سرعت
limiting velocity
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
limit velocity
حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
light velocity
سرعت نور
liner velocity
سرعت
muzzle velocity
سرعت ابتدایی توپ
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
muzzle velocity
سرعت دهانه
muzzle velocity
سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
orbital velocity
سرعت مداری
peculiar velocity
سرعت خاص
permissible velocity
سرعت مجاز
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
group velocity
سرعت گروهی
high velocity
با سرعت ابتدایی زیاد
high velocity
سرعت اولیه زیاد
high velocity
سرعت دهانهای زیاد
intrinsic velocity
گرانروی ذاتی
induced velocity
سرعت القاء شده
initial velocity
سرعت اولیه
initial velocity
سرعت ابتدایی توپ
initial velocity
سرعت اغازی
instantaneous velocity
سرعت لحظهای
instantaneous velocity
سرعت انی
friction velocity
سرعت اصطکاکی
permissible velocity
حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
velocity of fall
سرعت سقوط
velocity of escape
سرعت گریز
velocity of approach
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
velocity of advance
تندی پیشرفت
velocity of a wave
سرعت پخش موج
velocity modulation
تحمیل سرعتی
velocity microphone
میکروفون نواری
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
velocity of light
سرعت نور
wind velocity
سرعت حرکت باد
wind velocity
سرعت باد
wave velocity
سرعت موج
velocity stacks
لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
velocity ratio
نسبت سرعت
velocity of retreat
سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
velocity of propagation
سرعت انتشار
velocity of money
سرعت پول
velocity factor
ضریب سرعت
remaining velocity
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
relative velocity
سرعت نسبی
radial velocity
سرعت شعاعی
radial velocity
تندی شعاعی
phase velocity
سرعت موج
phase velocity
سرعت فاز
permissible velocity
تندی مجاز
safe velocity
سرعت مطلوب
seepage velocity
سرعت زه اب
velocity factor
ثابت سرعت
velocity constant
ضریب سرعت
velocity constant
ثابت سرعت
terminal velocity
سرعت حد
terminal velocity
سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity
سرعت داخلی گلوله
sound velocity
سرعت حرکت صوت در اب دریا
reduced velocity
گرانروی کاهیده
drift velocity
سرعت سوق
apparent velocity
سرعت فاهری
electron velocity
سرعت الکترونها
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
drift velocity
سرعت رانش
absolute velocity
سرعت مطلق
actual velocity
سرعت واقعی
discharge velocity
سرعت تخلیه
critical velocity
سرعت بحرانی
angular velocity
سرعت زاویهای
angular velocity
سرعت زاویهای رهایی بمب
angular velocity
تندی زاویهای
burnout velocity
سرعت موشک در خاتمه سوختن خرج و تمام شدن ان
escape velocity
سرعت فرار
escape velocity
سرعت گریز
final velocity
سرعت نهایی
conduction velocity
سرعت رسانش
circular velocity
سرعت دایرهای
fall velocity
سرعت سقوط
conduction velocity
سرعت هدایت
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
income
عایدات
income
عواید
his income
هر چه درامد داردخرج میکند
mean income
درامد متوسط
income
مهاجر واردشونده
income
ورودیه جدیدالورود
income
جریان
income
درامد
income
عایدی
income
دخل
income
ریزش فهور
but for income
قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
maxwell velocity distribution
تقسیم سرعت ماکسول
velocity of energy transmission
سرعت انتقال انرژی
developed muzzle velocity
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
root mean square velocity
جذر میانگین مجذور سرعت
high velocity drop
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
velocity of money circulation
سرعت گردش پول
angular velocity bombsight
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
velocity modulated tube
لامپ تحمیل سرعتی
constant velocity joint
تویی چرخ
high velocity drop
بارریزی سریع
maxwillian velocity distrobution
پخش سرعت ماکسولی
angular velocity sight
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
actual velocity of ground water
سرعت واقعی اب زیرزمینی
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
psychic income
درامد بی دردسر
personal income
درامد شخصی
property income
درامد ناشی از املاک ومستغلات
present income
درامد حال
present income
درامد جاری
redistribution of income
توزیع دوباره درامد
psychic income
درامدحاصل از مشاغل ساده و بی دردسر
business income
درامد خالص تجارتی
real income
مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
real income
درامد واقعی
bunched income
درامد خدمات شخصی
relative income
درامد نسبی
personal income
درامد سرانه
rental income
درامد ناشی از اجاره بها
annual income
درامد سالانه
stream of income
جریان درامد
supplementary income
درامد تکمیلی
windfall income
درامد باد اورده
income support
پولیکهافرادکمدرآمدازدولتمیگیرند
a modest income
درآمدی متوسط
to rely on somebody for your income
از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
income taxes
مالیات برعایدات
income taxes
مالیات بر درامد
taxable income
درامد مشمول مالیات
temporary income
درامد موقتی
unearned income
درامد ازمبنایی جز کار
the p of income to expenses
نسبت درامدبه هزینه
total income
درامد کل
transitory income
درامد انتقالی
transitory income
درامدموقتی
unearned income
درامد باد اورده
income tax
مالیات بر درامد
actual income
درامد واقعی
transfer income
درامد انتقالی
wage income
درامد بشکل دستمزد
wage income
درامدمربوط بکار
income tax
مالیات برعایدات
money income
مزد و حقوق
disposable income
درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
disposable income
درامد دریافتی
income distribution
توزیع درامد
earned income
درامد تحصیل شده
earned income
درامدکسب شده
marginal income
درامد نهائی
earned income
درامدحاصله از کار
disposable income
درامدقابل استفاده
disposable income
درامد قابل تصرف
deferred income
پیش دریافت درامد
money income
درامد پولی
median income
درامد میانی
median income
درامد متوسط
current income
درامد یک سال مالی
current income
درامدیک دوره معین
deduction from income
کسور درامد
live up to one's income
به اندازه درامد خود خرج کردن
deferred income
درامدهای انتقالی
economic income
درامد اقتصادی
income policy
سیاست مربوط به درامدها
income and expenditure
درامد و هزینه
income analysis
تحلیل درامد
income accounts
حساب های درآمد
imputed income
درامد انتسابی
imputed income
درامد ضمنی
fixed income
درامد ثابت
gross income
درامد ناخالص
income determination
تعیین درامد
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income effect
تناسب خرید با درامد
income policy
سیاست درامدی
income per capita
درامد سرانه
income multiplier
ضریب فزاینده درامد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com