Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
increase in load
افزایش بار
Other Matches
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase in value
افزایش ارزش
increase
افزودن
increase
زیاد کردن
increase
توسعه دادن
increase
توانگرکردن
increase
اضافه
increase
افزایش
increase
رشد ترقی
increase
زیادشدن
increase
ترقی
increase
افزودن ترقی دادن
increase
بزرگتر شدن
increase
فزونی
to be on the increase
روبه افزایش گذاشتن
to increase
[to, by]
افزایش یافتن
[به مقدار]
increase
ترفیع دادن
to increase
[to, by]
زیاد شدن
[به مقدار]
to increase
[to, by]
بزرگتر شدن
[به مقدار]
to increase
[to, by]
بالا رفتن
[به مقدار]
increase of output
افزایش توان
increase in potential
افزایش پتانسیل
increase of efficiency
افزایش راندمان
increase in sensitivity
افزایش حساسیت
increase of potential
افزایش پتانسیل
increase of current
افزایش جریان
increase in price
افزایش بهاء
increase of power
افزایش قدرت
increase of pressure
افزایش فشار
annual increase
رشد سالانه
annual increase
افزایش سالانه
increase endorsement
تصدیق یا تائید افزایش
increase in conductivity
افزایش قابلیت هدایت
to increase the stake
داو کردن
tax increase
افزایش مالیات
salary increase
اضافه حقوق
salary increase
افزایش حقوق
increase of contrast
افزایش کنتراست
voltage increase
افزایش ولتاژ
increase of strain
افزایش تغییر طول نسبی
price increase
ترقی قیمت
rate of wage increase
نرخ افزایش دستمزد
rate of productivity increase
نرخ افزایش بازدهی
To step up ( increase ) production.
سطح تولید رابالابردن
A further increase is considered unlikely
[regarded as unlikely]
.
افزایش بیشتری بعید در نظر گرفته می شود.
to load off
خالی کردن
useful load
بار مفید
able to take a load
<adj.>
بار پذیر
useful load
فرفیت مفید
to load off
بار اندازی کردن
over load
اضافه بار
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load and go
بارکنش و اجرا
load and go
بار کنش و اجراء
get a load of
<idiom>
دیدن چیزی
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load
نیرو
load
بار خارجی
load
بار داشتن
load
محموله
load
بارگیری کردن
load
بار فشار
load
شارژ کردن
load
فرفیت بارگیری
load
خرج گذاری کردن
load
بار زدن
load
عملکردماشین یا دستگاه
load
تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load
گرانبارکردن
load
ذخیره گذاری کردن
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load
انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load
قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load
کاری که باید انجام شود
load
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load
بار
load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load
فشنگ گذاری
load
فشنگ
load
بار گیری شدن
load
گذاشتن
load
فیلم
load
بارزدن
load
عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load
سنگین کردن
load
فرفیت
load
بار کردن پر کردن
load
فشار مسئولیت
load
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load
بارمهمات هواپیما
load
بارگیری مهمات
load
خشاب
load
بار کردن
load
کوله بار
load
بارالکتریکی
nominal load
بار اسمی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
nominal load
بار خارجی اسمی
load module
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
no load voltage
ولتاژ بی باری
no load torque
گشتاور پیچشی بی باری
no load switching
سوئیچینگ بی باری
no load speed
سرعت بی باری
non inductive load
بار خارجی ناخودالقا
non reactive load
بار خارجی ناخودالقا
load point
نقطه بار
load module
واحدبارشو
pre load
بار اولیه
work load
مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
load module
پیمانه بارشو
load of an ass
خروار
load manifest
لیست بارها
load manifest
فهرست بار
load lines
علایم بارگیری
load point
شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
wartime load
بار جنگی ناو
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
load sharing
شراکت در بارگذاری
load spread
انتشار نیرو
load spreader
بار پخش کن هواپیما
lodestaror load
ستاره راهنما راهنما
lodestaror load
ستاره قطبی
load variation
تغییر بار
load variation
نوسان بار
load time
زمان بارکردن
load test
ازمایش بار
work load
کاربار
load test
ازمایش با بار خارجی
load voltage
ولتاژ بار
load tension
ولتاژ بار
load reversal
دوره بارگذاری متناوب
load resistance
مقاومت بار
maximum load
بار حداکثر
no load loss
تلف یا تلفات بی باری
no load current
جریان بی باری
no load condition
حالت بی باری
travelling load
بار متحرک
mission load
بار مبنای عملیاتی
wind load
بار باد
mission load
اماد عملیاتی
wheel load
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
work load
فرفیت کار
wind load
سربار ناشی از اثرات باد
maximum load
بار گذاری حداکثر
load regulator
نافم بار
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
load switch
کلید بار
unit load
واحد بار
tail load
بار دم
sustained load
بار طویل المدت
suspensed load
بار اویخته
suspended load
بار معلق
suspended load
مواد غوطه ور
steady load
بار دائم
static load
بار استاتیک
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
standard load
بار تنظیم شده
sling load
بار اویزان از هواپیما
sling load
بارمعلق
sling load
بار خارجی هلی کوپتر
pay load
بارمفید
shear load
نیروی برشی
tax load
بار مالیات
tensile load
بار کششی
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
untimate load
بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
load test
ازمون بار گذاری
unbalanced load
بار خارجی نامتوازن
ultimate load
بار نهایی
ultimate load
بار گسیختگی
type load
نوع مهمات هواپیما
type load
نوع بار مهمات
total load
بار کل
torsional load
بار پیچشی
to strain under a load
درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
to relieve one of a load
باراز دوش کسی برداشتن
testing load
بار ازمایش
tension load
بار کششی
service load
بار مفید
scatter load
حافظه
permissible load
بار مجاز
permanent load
بار دائمی
peak load
بار پیک
peak load
بار حداکثر
peak load
بار خارجی بیشینه
peak load
حداکثر بار
peak load
بحبوحه مصرف
peak load
بار قلهای
pay load
فرفیت مفید وسیله نقلیه
pay load
اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
testing load
بار ازمون
pay load
فرفیت ترابری
on load speed
سرعت بار
off centre load
بار خارج از مرکز
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
platform load
بار سکودار
scatter load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
safe load
بار مجاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com