Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
individual demand schedule
صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
Other Matches
demand schedule
جدول تقاضا
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
individual
منحصر بفرد متعلق بفرد
individual
تک
individual
فرد
individual
شخص
individual
فردی
individual
انفرادی
individual
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individual
اختصاصی
individual
فرد کس
individual
مجرا یا مربوط به شخص مجرد
individual
یک شخص
individual units
یکانهای منفرد یا مجزا
individual pursuit
تعقیبی دونفره
individual psychology
روانشناسی فردنگر
individual ownership
مالکیت فردی
individual units
یکانهای مستقل
individual medley
شنای مختلط
individual foul
خطای شخصی
individual duty
واجب عینی
individual differences
تفاوتهای فردی
individual controls
کنترلهای مجزا
individual medleyist
شناگر شنای مختلط
individual aquipment
تجهیزات انفرادی
individual reserves
وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
Every individual in the society should . . .
هر فردی درجامعه با ید ...
individual responsibility
مسئوولیت فردی
individual reserves
وسایل ذخیره انفرادی
individual tests
ازمونهای انفرادی
individual income tax
مالیات بر درامد شخصی
individual legal reasoning
اجتهاد
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
schedule
ریز برنامه
schedule
فهرست راهنمای قانون
schedule
زمانبندی
schedule
جدول
schedule
برنامه زمان بندی
schedule
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
Schedule+
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
vr schedule
برنامه نسبتی متغیر
vi schedule
برنامه فاصلهای متغیر
schedule
در برنامه منظورکردن
schedule
برنامه زمان بندی فهرست
schedule
برنامه زمانی
schedule
برنامه ریزی کردن
schedule
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
schedule
دربرنامه گذاردن
schedule
برنامه
schedule
صورت فهرست
schedule
فرانما
fi schedule
برنامه فاصلهای ثابت
schedule
زمان بندی کردن
schedule
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
fr schedule
برنامه نسبتی ثابت
schedule
برنامه اجرائی
schedule of targets
برنامه هدفها
schedule of targets
برنامه اماجها
schedule of fires
برنامه ساعتی اتشها
schedule of fires
برنامه اتشها
schedule maintenance
نگهداری زمانبندی شده
schedule maintenance
نگهداشت زمان بندی شده
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
consumption schedule
جدول مصرف
schedule report
گزارش زمانبندی شده
schedule an appointment
قرار ملاقات گذاشتن
supply schedule
جدول عرضه
tariff schedule
جدول تعرفه
subject schedule
برنامه جزء جزء
time schedule
برنامه زمانی
subject schedule
برنامه موضوعی
work schedule
برنامه کار
schedule date
موعد طبق برنامه
interval schedule
برنامه فاصلهای
ratio schedule
مقیاس نسبتی
indifference schedule
جدول بی تفاوتی
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
employment schedule
برنامه ماموریت ناو
employment schedule
برنامه استفاده از ناو
shift schedule
برنامه نوبت کاری
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
shift schedule
برنامه شیفت کاری
rating schedule
مقیاس درجه بندی
assault schedule
برنامه هجوم
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
shift schedule
برنامه زمان کاری
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
project schedule
زمان بندی پروژه
maintenance schedule
برنامه نگهداشت
variable ratio schedule
برنامه نسبتی متغیر
fixed ratio schedule
برنامه نسبتی ثابت
variable interval schedule
برنامه فاصلهای متغیر
fixed interval schedule
برنامه فاصلهای ثابت
edward's personal preference schedule
مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
on demand
بنا به تقاضا
on demand
عندالمطالبه
demand
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
مطالبه
demand
خواستارشدن
demand
مطالبه تقاضا کردن
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand
تقاضا برای انجام چیزی
demand
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
تقاضای خرید کالا
demand
درخواست کردن
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
demand
تقاضا
demand
مطالبه کردن
demand
نیاز
demand
تقاضا کردن تقاضا
demand
طلب
demand
درخواست مطالبه
to be in demand
خریدارداشتن مطلوب بودن
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
demand
خواست
demand
نیاز
demand
درخواست
demand
احتیاج
demand
نیاز احتیاج
demand
تقاضا کردن
to be in demand
طالب داشتن
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
inelastic demand
تقاضای غیر حساس
inelastic demand
تقاضای بی کشش
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
joint demand
تقاضای مشترک
law of demand
قانون تقاضا
replacement demand
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
information on demand
اطلاعات با تقاضا
to make a demand on somebody
مطالبه کردن از کسی
To demand ones right. To get ones due.
حق کسی را خواستن ( گرفتن )
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
supply and demand
عرضه و تقاضا
total demand
تقاضای کل
quantity of demand
مقدار تقاضا
planned demand
تقاضای برنامه ریزی شده
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
market demand
تقاضای بازار
maximum demand
تقاضای بیشینه
maximum demand
پیک بار
maximum demand
بار پیک
maximum demand
بار حداکثر
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
measurement of demand
تخمین تقاضا
national demand
تقاضای ملی
offer and demand
عرضه و تقاضا
payable on demand
پرداخت عندالمطالبه
peak demand
حداکثر تقاضا
peak demand
بیشترین تقاضا
to meet a demand
تقاضایی را براوردن
demand shift
انتقال تقاضا
demand note
چک تمسک
demand note
سفته
demand note
مطالبه نامه
demand meter
تقاضاسنج
demand management
مدیریت تقاضا
demand function
تابع تقاضا
demand frequency
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand for payment
تقاضای پرداخت
composite demand
تقاضای مرکب
demand paging
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand paging
صفحه بندی مورد نیاز
demand shift
جابجائی تقاضا
demand satisfaction
تحویل اماد مورد نیاز
demand satisfaction
تحویل درخواستها
demand report
گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand processing
پردازش بر اساس نیاز
demand price
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
demand pattern
الگوی تقاضا
demand paging
صفحه بندی تقاضا
money demand
تقاضا برای پول
demand for money
تقاضا برای پول
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand code
شماره رمزبرگ درخواست
demand code
رمز درخواست
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand accommodation
تعدیل درخواستها
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
complementary demand
تقاضای تکمیلی
complementary demand
تقاضای مکمل
change in demand
تغییر تقاضا
demand curve
منحنی تقاضا
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand factors
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors
عوامل تقاضا
demand factor
ضریب تقاضا
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand elasticity
کشش تقاضا
demand deposit
سپرده جاری
demand deposit
سپرده دیداری
aggregate demand
تقاضای کل
final demand
تقاضای نهائی
elastic demand
حساس
elastic demand
تقاضای با کشش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com