Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
induced variable	متغیر القائی
Other Matches
induced	وادار کردن
induced	القاء کردن
induced	خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induced	اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced	ریاضی
induced	القاء
self induced	اغوا شده توسط نفس خود ایجاد شده در خود فرد
induced e.m.f.	ولتاژالقائی
induced	اغوا کردن مجبور شدن
induced	القا کردن
induced	اعوا کردن
induced	غالب امدن بر
induced	استنتاج کردن تحریک شدن
induced e.m.f.	نیروی محرکه القائی
induced	تهییج شدن
induced	تلقین کردن
induced	تحریک کردن تلقین کردن
induced	سبب شدن
induced	فراهم کردن تحمیل کردن
induced electricity	الکتریسیته القائی
induced environment	محیط القا شده
induced environment	محیط القایی
induced field	میدان القاء شده
induced investment	سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
induced investment	سرمایه گذاری القائی
induced drag	پسای القاء شده
induced drag	پسای لازم
induced current	جریان القاء شده
induced current	جریان القائی
induced current	جریان القایی
induced consumption	مصرف تشویقی
induced consumption	مصرف القائی
induced conductivity	قابلیت هدایت القاء شده
induced charge	بار القاء شده
induced magnetism	مغناطیس القایی
induced magnetism	مغناطیس القاء شده
induced magnetization	مغناطیس گردانی القائی
induced voltage	فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
induced velocity	سرعت القاء شده
induced voltage	ولتاژ القاء شده
induced traffic	ترافیک القایی
induced radioactivity	رادیواکتیویته القاء شده
induced radiation	تشعشع القایی
induced oscillation	نوسان القاء شده
induced noise	نویزجریان قوی
induced noise	پارازیت القاء شده
self induced current	جریان خودالقا
induced ventillation	تهویه مصنوعی
make induced current	جریان القایی اتصال
self excited/induced vibration	نوسان خودالقایی
law of induced current	قانون لنتس
induced electromotive force	نیروی برقرانی القایی
induced electromotive force	نیروی الکتروموتوری القاء شده
induced field current	جریان تحریک القاء شده
induced magnetic field	میدان مغناطیسی القاء شده
variable name	نام متغیر
variable	آنچه قابل تغییر است
variable	بی ثبات
variable	بی قرار
variable	متغیر
variable	کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable	تغییرپذیر
variable	تغییرکننده
variable	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable	شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable	شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable	ناپایدار
variable	ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable	تغییر پذیر
variable	رکورد با هر طولی
variable capacitor	خازن متغیر
subscripted variable	عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
suppressor variable	متغیر بازدارنده
subscript variable	متغیر زیرنویس دار
string variable	متغیر رشته
nonbasic variable	متغیر غیر اساسی
nonrandom variable	متغیر غیر تصادفی
polar variable	متغیر قطبی
random variable	متغیر تصادفی
reduced variable	متغیر کاهیده
independent variable	متغیر مستقل [ریاضی]
variable spark	جرقه تنظیم پذیر
residual variable	متغیر باقیمانده
slack variable	متغیر کمکی
stochastic variable	متغیر تصادفی
switching variable	متغیر راه گزینی
variable time	ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
treatment variable	متغیر تدبیری
variable format	با قالب متغییر
variable incidence	جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable inductance	القاگری متغیر
variable inlet	ورودی متغیر موتور مکنده هوا
variable input	نهاده متغیر
variable input	داده متغیر
variable length	با درازای متغییر
variable sweep	ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
variable load	بار متغیر
variable parameter	پارامتر متغییر
variable pitch	جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
variable point	با ممیز متغییر
variable ratio	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable slide	طول عقب نشینی متغیر
variable factors	عوامل قابل تغییر تولید
variable factors	عوامل متغیر
variable error	خطای متغیر
two state variable	متغییر دو حالتی
unrelated variable	متغیر غیر وابسته
variable address	نشانی متغییر
variable time	زمان متغیر
variable terrain	زمین دوعارضه
variable budget	بودجه متغیر
variable camber	سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable terrain	زمین متغیر
variable capacitor	خازن گردان
variable cost	هزینه متغیر
variable symbol	نماد متغییر
variable stroke	پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable stars	ستارگان متغیر
variable recoil	سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
dependent variable	متغیر وابسته
global variable	متغیر سراسری
independent variable	متغیر مستقل
dependant variable	متغیر وابسته
decision variable	متغیر تصمیم گیری
controlled variable	متغیر کنترل شده
control variable	متغیر کنترل شده
continuous variable	متغیر پیوسته
variable transformer	مبدل تنظیم پذیر
causal variable	متغیر سببی
external variable	متغیر خارجی
explanatory variable	متغیر مستقل
discrete variable	متغیر ناپیوسته
distal variable	متغیر دوربرد
dummy variable	متغیر تصنعی
dummy variable	متغیر ساختگی
dynamical variable	متغیر دینامیکی
economic variable	متغیر اقتصادی
endogenous variable	متغیر درون زا
endogenous variable	متغیر داخلی
exogenous variable	متغیر برون زا
exogenous variable	متغیرخارجی
experimental variable	متغیر ازمایشی
explanatory variable	متغیر توضیحی
boolean variable	متغیر بولی
binary variable	متغیر دودوئی
instrumental variable	متغیر وسیله
integer variable	متغیر صحیح
intervening variable	متغیر فرضی رابط
it is of variable length	درازای ان متغیر
it is of variable length	طول ان تغییر میکند
key variable	متغیر کلید
slack variable	متغیر بی اثر
local variable	متغیر محلی
logic variable	متغیر منطقی
marker variable	متغیر ممیز
instrumental variable	متغیر ابزاری
moderator variable	متغیر تعدیل کننده
associative variable	متغیر انجمنی
dependent variable	متغیر وابسته [ریاضی]
variable of integration	متغیر انتگرال [ریاضی]
variable resistance	مقاومت متغیر
basic variable	متغیر اصلی
basic variable	متغیر اساسی
variable condenser	خازن متغیر
address variable	متغیر نشانی
dependent variable	متغیر تابع
binary variable	متغیر دودویی
autonomous variable	متغیر مستقل
variable length record	مدرک با طول متغیر
variable speed control	کنترل سرعت متغیر
variable speed d.c. motor	موتور جریان دائم با سرعت متغیر
variable speed transmission	گیربکس پلهای
variable speed drive	محرکه پلهای
variable word length	طول کلمه متغیر
variable time fuse	ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
variable speed generator	مولد با دور متغیر
variable speed motor	مولد با دور متغیر
variable ratio schedule	برنامه نسبتی متغیر
variable camber flap	فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
variable area wing	بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
variable area nozzle	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
total variable cost	هزینه متغیر کل
law of variable proportion	قانون نسبت متغیر
single variable function	تابع یک متغیره
variable reluctance pickup	پیکاپ مغناطیسی
loop control variable	متغییر کنترل کننده حلقه
average variable cost	هزینه متوسط متغیر
average variable cost	هزینه متوسط
average variable cost	متغیر
variable cost curve	منحنی هزینه متغیر
variable cost function	تابع هزینه متغیر
variable interval schedule	برنامه فاصلهای متغیر
variable instruction length	دستورالعمل با طول متغیر
variable length records	رکوردهای با طول متغیر
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
variable geometry aircraft	هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
variable displacement pump	پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
variable discharge turbine	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com