English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
English Persian
infant tests ازمونهای نوباوگان
Other Matches
infant صغیر
infant در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infant صبی
infant نوباوه
infant بچه کمتر ازهفت سال
infant نوزاد
infant طفل
infant بچه
infant کودک
infant industry صنعت نوزاد
Take care of the infant. از نوزاد توجه کن
to overlie infant روی بچهای افتادن و او راخفه کردن
infant mortality مرگ و میر کودکان
infant school کودکستان
infant schools کودکستان
To adopt a child ( an infant ) . کودکی را بفرزندی قبول کردن
infant mortality rate نرخ مرگ و میر نوزادان
cattell infant scale مقیاس کاتل برای شیرخواران
bayley scale of infant development مقیاس بیلی برای رشدکودکان
tests اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
tests محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tests امتحان ها
tests آزمایش ها
tests آزمون ها
tests تست ها
tests داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests معیار
tests محک زدن
tests ازمودن کردن
tests امتحان محک
tests امتحان
tests شهادت گواهی بازرسی کردن
tests ازمایش کردن امتحان
tests ازمایش کردن
tests معاینه کردن
tests آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tests ازمون
tests بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tests قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests ازمایش
tests امتحان کردن
tests محک
tests تست کردن ازمایش
tests تست
tests اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tests اختیار
screening tests ازمونهای سرند کردن
situational tests ازمونهای موقعیتی
statistical tests ازمونهای اماری
routine tests ازمایشهای تک به تک
survey tests ازمونهای زمینه یابی
speed tests ازمونهای سرعت
timed tests ازمونهای زمان دار
trade tests ازمونهای شغلی
type tests ازمایشهای نوعی
will temprament tests ازمونهای اراده- خلق وخوی
litmus tests آزمون تورنسل
litmus tests آزمون نمایانگر
litmus tests آزمون نهادنما
means tests سنجش استطاعت مالی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
prototype tests ازمایشهای مرغوبیت
projective tests ازمونهای فرافکن
creativity tests ازمونهای افرینندگی
employment tests ازمونهای استخدامی
benchmark tests ازمایشات محک
individual tests ازمونهای انفرادی
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
acceptance tests آزمایشهای تحویل
sampling tests ازمایشهای نمونهای
aptitude tests ازمون قابلیت فردی
parallel tests ازمونهای همتا
field-tests ازمون پایکار
aptitude tests ازمون استعداد
prognostic tests ازمونهای پیش اگهی
placement tests ازمونهای تعیین شغل
pictorial tests ازمونهای تصویری
aptitude tests ازمون شایستگی
california achievement tests آزمونهای پیشرفت کالیفرنیا
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
college admission tests آزمونهای پذیرش دانشجو
criterion refernced tests ازمونهای ملاکی
culture bound tests ازمونهای فرهنگ- بسته
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
norm referenced tests ازمونهای هنجاری
california tests of personality ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
terman merrill tests ازمونهای ترمن- مریل
goldstein scheerer tests ازمونهای گلدشتاین- شیرر
differential aptitude tests ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
custom made tests ازمونهای کار- ویژه
culture free tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture fair tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
california tests of mental maturity ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
iowa tests of basic skills ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com