English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
information on demand اطلاعات با تقاضا
Other Matches
to be in demand طالب داشتن
to be in demand خریدارداشتن مطلوب بودن
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
demand نیاز
demand تقاضا برای انجام چیزی
demand تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
on demand عندالمطالبه
demand احتیاج
on demand بنا به تقاضا
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand درخواست مطالبه
demand مطالبه تقاضا کردن
demand درخواست
demand نیاز احتیاج
demand تقاضا کردن
demand خواست
demand خواستارشدن
demand تقاضا
demand مطالبه کردن
demand نیاز
demand تقاضا کردن تقاضا
demand طلب
demand مطالبه
demand درخواست کردن
demand تقاضای خرید کالا
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
further information آگاهی بیشتر
information معلومات معیطات
for your information برای اگاهی شما
information [on] about somebody] [something] خبر [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something] معلومات [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something] داده ها [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something] آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
Where can I get information? از کجا می توانم بپرسم؟
asking for information استعلام
information نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information تهمت
information استخبار خبر رسانی
information پرسشگاه
information معلومات اگاهگان
information سوابق
information اطلاعات
information مفروضات اطلاعات
information اخبار
information اتهام
information اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
information داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
information دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
information معلومات
information اطلاع
information اگاهی
information اطلاع دادن
information خبر
information داده ها
financed demand احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
factor demand تقاضای عوامل
inelastic demand تقاضای بی کشش
final demand تقاضای نهائی
elastic demand حساس
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
maximum demand تقاضای بیشینه
effective demand تقاضای موثر
effective demand تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
elastic demand تقاضای با کشش
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
elasticity of demand کشش تقاضا
energy demand مطالبه انرژی
excess demand تقاضای بیش از حد
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand درخواست مازاد
excess demand فزونی تقاضا
derived demand تقاضای مشتق شده
inelastic demand تقاضای غیر حساس
planned demand تقاضای برنامه ریزی شده
peak demand بیشترین تقاضا
peak demand حداکثر تقاضا
payable on demand پرداخت عندالمطالبه
joint demand تقاضای مشترک
law of demand قانون تقاضا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
offer and demand عرضه و تقاضا
national demand تقاضای ملی
market demand تقاضای بازار
measurement of demand تخمین تقاضا
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
maximum demand بار پیک
quantity of demand مقدار تقاضا
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
supply and demand عرضه و تقاضا
inelastic demand تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
maximum demand پیک بار
to make a demand on somebody مطالبه کردن از کسی
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
To demand ones right. To get ones due. حق کسی را خواستن ( گرفتن )
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
total demand تقاضای کل
to meet a demand تقاضایی را براوردن
maximum demand بار حداکثر
aggregate demand تقاضای کل
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand factor ضریب تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
demand factors عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand for money تقاضا برای پول
money demand تقاضا برای پول
demand for payment تقاضای پرداخت
demand forecast پیش بینی تقاضا
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand function تابع تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
demand elasticity کشش تقاضا
demand deposit سپرده جاری
demand deposit سپرده دیداری
change in demand تغییر تقاضا
complementary demand تقاضای مکمل
complementary demand تقاضای تکمیلی
composite demand تقاضای مرکب
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
elastic demand تقاضای کشش دار
demand accommodation تعدیل درخواستها
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand code رمز درخواست
demand code شماره رمزبرگ درخواست
demand curve منحنی تقاضا
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand meter تقاضاسنج
demand shift انتقال تقاضا
demand price حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
demand processing پردازش بر اساس نیاز
demand report گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand side طرف تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand satisfaction تحویل درخواستها
demand shift جابجائی تقاضا
demand side ستون تقاضا
demand satisfaction تحویل اماد مورد نیاز
demand shift تغییر تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
demand surface میزان تقاضا
demand pattern الگوی تقاضا
demand note چک تمسک
demand paging در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand paging صفحه بندی مورد نیاز
demand paging صفحه بندی تقاضا
demand note سفته
demand note مطالبه نامه
perfect information اطلاعات کامل
hidden information اطلاعات پنهان کرده
stationary information اطلاعات لایتغیر
pieces of information چندها تکه اطلاعات
to pump somebody for information <idiom> یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
redundant information یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
public information اطلاعات عمومی
public information اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
to gather information [about; on] جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
ministry of information وزارت اطلاعات
leakage of information نشت اطلاعات
to fish for information <idiom> یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
[pieces of] information اطلاعات
a piece of information یک تکه اطلاع
Please send me information on ... خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
information sheet برگه اطلاعات
false information خبر نادرست
false information اطلاعات نادرست
a few scraps of information یک خرده اطلاعات [ناکافی]
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
oral information اطلاعات گفتاری [شفاهی]
information office دفتر اطلاعات
Where is the information desk? میز اطلاعات کجاست؟
teachnical information اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
to dig for information خبرجویی کردن
to dig for information جویای خبرشدن
information counter جایگاهاطلاعات
troop information برنامه اگاه سازی
troop information مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
wrong information اطلاعات نادرست
information console کنسولاطلاعاتی
Ministry of Information . وزارت اطلاعات
information desk میز اطلاعات
information hiding یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
information revolution تحول اطلاعات
information routing مسیریابی اطلاعاتی
information science علم اطلاعات
information approach روش کسب اطلاعات
information science علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
information service خدمت اطلاعاتی
genetic information اطلاعات وراثتی
information service خدمات اطلاعات
information source منبع اطلاعات
flow of information گردش اطلاعات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com