English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English Persian
initial vector مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
Other Matches
vector potential of a solenoidal vector پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector analysis [vector calculus] حساب برداری [ریاضی]
initial value مقدار اولیه
initial که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial نقط ه شروع
initial خروجی صفر
initial ابتدائی
initial اغازی
initial اصلی
initial تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial اولین یا در ابتدا
initial اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial حرف اول کلمه
initial پاراف در اغاز قرار دادن
initial اولین قسمت
initial واقع در اغاز
initial بدوی
initial ابتدایی
initial اصلی اغازی
initial اولین
initial اول
initial نخستین
initial نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial پاراف کردن
initial پاراف اصلی
initial اولین امضاء
initial اولیه
initial اغازکردن
initial flood پیش سیل
initial level سطح اولیه
initial mass جرم اولیه
initial movement نخستین اقدام
initial movement نهضت اول پیشقدمی
initial point نقطه شروع عملیات
initial point نقطه اولیه
initial point نقطه شروع
initial expenses هزینه ابتدائی
initial expenses هزینه نخستین
initial approach مسیر تقرب اصلی
initial approach تقرب اولیه هواپیما
initial campaign معرفی کالا به بازار
initial capital سرمایه اولیه
initial condition شرایط اولیه
initial condition شرط اولیه
initial cost هزینه اولیه
initial point نقطه سرپل هوایی
initial point نقطه کنترل هوایی
initial voltage ولتاژ هاله بنفش
initial velocity سرعت اغازی
initial velocity سرعت ابتدایی توپ
initial velocity سرعت اولیه
initial thrust نفوذ اولیه نفوذ اصلی
initial thrust ضربه اصلی
initial strength استحکام اولیه
initial state حالت اغازی
initial stage طبقه نخستین
initial spurt جهش اغازین
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves ذخایر اولیه
initial pressure فشار ابتدایی
initial point نقطه اغاز
stickup initial حرف درشت اول پاراگراف
initial adjustment تنظیم صفر
initial speed سرعت اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
vector سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector برداری
vector شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector بردار
vector حامل بردار
vector پردار
vector راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector خط پرتاب بمب یاگلوله
vector مسیر ناوبری هواپیما
vector آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector حامل
vector مسیر جهت
vector خط سیر
initial program load بارگیری برنامه اغازی
magnetic initial permeability قابلیت نفوذ اولیه
initial boiling point نقطه اغاز جوشش
magnetic initial permeability پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
initial susceptibility and permeability مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
initial base font فونت پایه اغازی
initial fire request درخواست ابتدایی اتش
initial inverse voltage ولتاژ معکوس نخستین
vector pair زوج برداری
vector space فضای برداری [ریاضی]
wind vector سمت باد
wind vector جهت حرکت باد
vector power توان برداری
vector quantity کمیت برداری
vector quantities اندازههای برداری
vector sights دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
voltage vector بردار ولتاژ
vector psychology روانشناسی بردار نگر
vector product حاصلضرب برداری
wave vector بردار موج
vector processor پردازنده برداری
Euclidean vector بردار اقلیدسی [ریاضی]
location vector بردار مکان [ریاضی]
vector product ضرب خارجی [ریاضی]
vector product ضرب برداری [ریاضی]
vector space فضای خطی [ریاضی]
vector field میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
vector calculus حساب برداری [ریاضی]
position vector بردار مکان [ریاضی]
radius vector بردار مکان [ریاضی]
basis vector بردار پایه [ریاضی]
vector graphics نگاره سازی برداری
flux of a vector شاره بردار
normal vector بردار عمود
magnetization vector بردار مغناطیس کنندگی
magnetic vector بردار مغناطیسی
light vector بردار نور
lift vector بردار برا
interrupt vector بردار وقفه
arthropod vector کنه خونخوار
arthropod vector کنه ارتروپود
axial vector بردار محوری
burgers vector بردار برگرز
circulation of a vector چرخه بردار
code vector بردار رمز
dope vector بردار
dope vector خصیصه نما
dope vector بردار خصیصه نما
field vector بردار میدان
normal vector بردار قائم
vector field میدان برداری
vector display نمایش برداری
vector diagram نمودار برداری
vector analysis تحلیل برداری
state vector بردار حالت
state vector بردار وضعیت
state vector بردار حلات
radius vector شعاع حامل
polar vector بردار قطبی
radius vector بردار شعاعی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
poynting's vector بردار پوینتینگ
I'll put in the initial outlay , you do the work . ما یه اولیه از من کار از تو
initial setting time of concrete زمان شروع گرفتن سیمان
magnetic field vector بردار میدان مغناطیسی
magnetic vector potential پتانسیل بردار مغناطیسی
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
continuously set vector عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
vector/waveform monitor صفحهنمایشدیجیتالی
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
fallout wind vector plot طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com