Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (4 milliseconds)
English
Persian
interactive compiler
همگردان فعل و انفعالی
Other Matches
compiler compiler
همگردان- همگردان
compiler
همگردان
compiler
مولف
compiler
گرد اورنده
compiler
نرم افزاری که برنامه کدگذاری شده به حالت دیگر
compiler
تبدیل میکند
compiler
زبان سطح بالا
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
compiler
خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
compiler
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
compiler
کامپایلر
compiler
مترجم برنامه مترجم
interactive
فعل و انفعالی
interactive
محتوای حافظه و ثبات را کنترل کند و اجرای دستور را دنبال کند
interactive
محاورهای
interactive
را ممکن میکند
interactive
که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
interactive
متقابل
interactive
تعاملی
interactive
حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند
interactive
سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
interactive
ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
interactive
نقاط توقف را تنظیم کند
interactive
کد اصلی و مقصد را بررسی کند
interactive
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
interactive
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
interactive
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
interactive
پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
interactive
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
interactive
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
incremental compiler
همگردان نموی
self compiling compiler
کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
native compiler
کامپایلر اختصاصی
one pass compiler
کامپایلر تک گذر
optimizing compiler
کامپایلر بهینه سازی
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
compiler program
برنامه همگردانی
batch compiler
همگردان دستهای
batch compiler
کامپایلردستهای
compiler directive
رهنمود همگردانی
compiler generator
مولد همگردان
compiler language
زبان همگردانی
interactive processing
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
interactive graphics
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
interactive videodisk
ویدئودیسک محاورهای
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
interactive system
سیستم فعل و انفعالی
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
interactive program
برنامه محاورهای
interactive query
پرس و جو محاورهای
interactive graphics system
سیستم گرافیکی محاورهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com