English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
Other Matches
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
interactive system سیستم فعل و انفعالی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
interactive محتوای حافظه و ثبات را کنترل کند و اجرای دستور را دنبال کند
interactive سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
interactive ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
interactive الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
interactive برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
interactive نقاط توقف را تنظیم کند
interactive کد اصلی و مقصد را بررسی کند
interactive ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
interactive سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
interactive حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند
interactive تعاملی
interactive متقابل
interactive پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive فعل و انفعالی
interactive را ممکن میکند
interactive که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
interactive قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
interactive محاورهای
interactive سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
interactive program برنامه محاورهای
interactive programming برنامه سازی فعل و انفعالی
interactive query پرس و جو محاورهای
interactive compiler همگردان فعل و انفعالی
interactive video سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
interactive videodisk ویدئودیسک محاورهای
graphics وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
graphics رسم
graphics کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
graphics چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
graphics شکل ابتدایی
graphics که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
graphics گرافیک
graphics تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
graphics روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
graphics فن استعمال نمودار
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
graphics وسیله الکترونیکی
graphics در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
graphics نگاره سازی
graphics شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
graphics فایل که حاوی داده شرح تصویر است
management graphics مدیریت گرافیک
graphics, business گرافیک
vector graphics نگاره سازی برداری
graphics, business تجارت
harvard graphics برنامه نگاره سازی هاروارد
harvard graphics هاروارد گرافیکس
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
character graphics نگاره سازی دخشهای
hi res graphics graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
graphics scanner پویشگر نگارهای
graphics mode حالت نگاره سازی
graphics tablet تخته نگاره سازی
graphics tablet لوح گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
calligraphic graphics گرافیک خطاطی
block graphics نگاره سازی بلوک
graphics display نمایش گرافیکی
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
passive graphics گرافیک منفعل
bar graphics وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics resolation وضوح گرافیکی
graphics spreadsheet صفحه گسترده نگارهای
analysis graphics نمودارهای تحلیلی
analytical graphics گرافیک تحلیلی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
analytical graphics نگاره سازی تحلیلی
graphics screen صفحه گرافیکی
business graphics گرافیکهای تجاری
color graphics گرافیک رنگی
apa graphics نگاره سازی APA
hercules graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
bit mapped graphics گرافیک نگاشت ذره یی
hercules graphics adapter استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
multicolor graphics aray ارایه نگاره سازی چند رنگ
computer graphics metafile فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
low resolution graphics توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
video graphics array ارایه نگاره سازی بصری
enhanced graphics adaptor وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
object oriented graphics نگاره سازی موضوعی
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
graphics file format فرمت فایل نگارهای
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
low res graphics گرافیک با وضوح پایین
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system نظام سیستم
system ترتیب
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system مجموعه سازمان
system روش اصول
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system منظومه
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system تشکیلات
system سازمان
system سیستم
system قاعده رویه
system نظم منظومه
system نظام
system طرز اسلوب
c.g.s. system دستگاه سگث
system جهاز
system دستگاه
system سلسله رشته
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system سلسله
system سامانه
value system نظام ارزشها
system سازگان
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
i.f.f. system دستگاه تشخیص
system طریقه
system همست
system همستاد روش
system اسلوب
system اصول وجود
system طرز روش
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system نظم ترتیب
system رشته دستگاه
oblique system سیستم مایل
parallel system شبکه موازی
on line system سیستم درون خطی
one component system سیستم یک جزیی
payroll system سیستم پرداخت حقوق
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
quota system نظام سهمیه بندی
open system نظام باز
open system سازگان باز
operating system/ سیستم عامل دو
organ system دستگاه
open system سیستم باز
rhombic system دستگاه راست گوشه
phonetic system سیستم صوتی
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system سیستم خورشیدی
ragozin system سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system سیستم راه اهن
railway system شبکه راه اهن
railway system سیستم راه اهن
rotation system توزیع تناوبی
road system شبکه راهسازی
road system شبکه راهها
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
respiratory system دستگاه تنفسی
redox system سیستم اکسایش- کاهش
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
recoil system دستگاه دافع توپ
recoil system سیستم دافع
quota system سیستم سهمیهای
rationing system نظام جیره بندی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
neurovegetative system دستگاه اعصاب نباتی
polyphase system دستگاه چندفاز
power system شبکه نیرو
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system دستگاه یکانهای عملی
price system نظام قیمت
price system نظام قیمتی
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
ptolemaic system هئیت بطلیموسی
quantized system دستگاه کوانتایی
rationing system نظام سهمیه بندی
hydraulic system سیستم هیدرولیک
limbic system دستگاه کناری
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lymphatic system دستگاه لنفاوی
magnet system سیستم اهنربایی
magnetic system سیستم مغناطیسی
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com