English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English Persian
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
Other Matches
Irish ایرلندی
irish bridge اب نما
irish gaelic ایرلندی
irish gaelic زبان سلتی
irish bull بیان بظاهر موافق و درحقیقت مخالف
irish bridge پل ایرلندی
irish bridge ابنمای مغروق
irish bridge پل مغروق
irish stew طاس کباب
irish terrier سگ کوچک ایرلندی ازنژاد تریر
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
irish man ایرلندی
irish woman زن ایرلندی
coffee درخت قهوه
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee قهوه
coffee pots کتری قهوه
coffee pots قهوه ساز
coffee mills قهوه خرد کن
coffee pots قهوه جوش
coffee pots قوری قهوه
coffee mug لیوانقهوه
coffee and milk قهوه و شیر
coffee and milk شیر قهوه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
black coffee قهوه سیاه
white coffee شیرقهوه
iced coffee قهوه سرد
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
white coffee قهوه با شیر
black coffee قهوه بدون شیر
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
coffee morning آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
coffee bean دانهدرختقهوه
coffee bar محلفروشقهوهواسنک
coffee spoon قاشققهوه
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee breaks تنفس
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
coffee roaster قهوه بوده
coffee house قهوه خانه
coffee grounds تفاله قهوه
coffee berry بن قهوه
coffee berry دانه قهوه
black coffee قهوه بی شیر
black coffee قهوه تلخ
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee tables میزپیشدستی
coffee table میزپیشدستی
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee room خوارک خانه
coffee room اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee break تنفس
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
we had coffee of a kind یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee shop قهوه خانه
coffee shop رستوران
coffee tree درخت قهوه
vacuum coffee maker تخلیهقهودرستکن
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
espresso coffee maker قهوهجوش
Neapolitan coffee maker قهوهسازناپلی
automatic filter coffee maker صافیقهوهجوشاتوماتیک
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com