Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
issue price
قیمت اعلام شده
Other Matches
issue
صدور مطلب
issue
مسئله قضیه تحویل جنس
issue
توزیع کردن
issue
توزیع
issue
صادرکردن
issue
مسئله
issue
موضوع
issue
نتیجه بحث
issue
کردار اولاد
issue
عمل
at issue
موضوع بحث
issue
صادر کردن
over issue
اضافه براعتبار رواج دادن
over issue
زیاد انتشاردادن
of no issue
بیهوده
of no issue
بی نتیجه
issue
افتتاح کردن
issue
ممر
issue
موضوع دعوی
issue
انتشار
issue
انتشار دادن صدور
issue
نوع
issue
نژاد
issue
رواج دادن
issue
موضوع شماره
issue
پی امد
issue
نشریه فرستادن
issue
بیرون امدن
issue
خارج شدن
issue
بر امد
issue
صادر شدن
issue
ناشی شدن
issue
انتشار دادن
I wI'll not comment on this issue.
درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
back issue
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
unit of issue
مبنای توزیع
unit of issue
واحد توزیع
to put to the issue
در معرض داوری گذاشتن
to put to the issue
بطور متنازع فیه مطرح کردن
to issue instructions
دستور صادر کردن
To settle the issue one way or the other.
تکلیف کاری راروشن ( یکسره ) کردن
bond issue
صدور اوراق قرضه
basic of issue
مبنای توزیع
It is not advisable for you to take up issue with me (take me on).
صلاحت نیست با من طرف بشوی
May be I can interest you in this issue .
شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
bank of issue
بانک ناشر اسکناس
general issue
ملزومات ارتش
general issue
تدارکات عمومی ارتش
issue commissary
کارپردازی یادفتر توزیع
issue priority
ترتیب تقدم توزیع
issue priority
تقدم توزیع اماد
issue pea
داغ نخود
issue of law
نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
issue of fact
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
issue note
برگه صدور
issue commissary
مسئول توزیع
issue a guarantee
صدور ضمانتنامه
issue a credit
افتتاح اعتبار
loose issue
تدارکات خارج شده از بسته بندی
gratuitous issue
لباس پیشکش
gratuitous issue
اماد پیشکشی
fiduciary issue
اسکناسهای اعتباری
loose issue
تدارکات روباز
to die without issue
بدون اولاد مردن
issue
[outcome]
پایان
side issue
مسئله فرعی
This question is not at issue.
بحث روی این موضوع نیست.
issue
[outcome]
بر آمد
issue a warning
اخطار صادر کردن
issue
[outcome]
نتیجه
[بحثی ]
to revisit an issue
مسئله ای را بازدید کردن
side issue
موضوع فرعی
the German issue
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
basic of issue
مبنای واگذارکردن اقلام
free issue materials
موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
free issue system
سیستم انبارداری که در ان جهت گرفتن کالا نیاز به برگ درخواست نمیباشد
he rode me off on a side issue
نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
I feel relieved because of that issue!
خیال من را از این بابت راحت کردی!
join issue with a person
با کسی وارد مرافعه یا دعوی شدن
to carry something to a successful issue
چیزی را با موفقیت به پایان رساندن
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
issue
[of something]
[ID card or check]
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
starting with the issue of July 1
هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
To lock horns with someone. To take issue with someone.
با کسی سر شاخ ( شاخ بشاخ ) شدن
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
Dont sidetrack the issue.
خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
to issue marching order
دستور پیشروی دادن
[ارتش]
To stick to the main topic ( issue ).
از موضوع اصلی خارج نشدن
To bring a matter to successful issue .
کاری را به نتیجه رساندن
To deliberately fudge the issue . To gloss it over .
موضوعی را ماست مالی کردن
Lets pass on (proceed) to the main issue.
برویم سر مطلب اصلی
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
asking price
قیمت آخر
mean price
قیمت متوسط
What is the price ...?
قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?
قیمت ... چقدر است؟
all in price
بهای کامل
Without ( beyond , above ) price .
بی نهایت قیمتی
least price
حداقل قیمت
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
last price
قیمت اخر
What is the price ...?
قیمت ... چقدر است؟
just price
قیمت منصفانه
just price
قیمت عادلانه
asking price
قیمت مورد مطالبهی فروشنده
outside price
حد اکثر بها
price
ارزش
price
ارزش پولی کالا
all in price
قیمت کل
at any price
بهر بها
at any price
بهر قسمت که باشد
price
نرخ
price
مبلغ شرطبندی
price
قیمت
price
بها قائل شدن
price
قیمت گذاشتن
price
بها
sopt price
قیمت فروش نقدی
sopt price
قیمت نقد
spot price
قیمت نقدی
spot price
قیمت برای فروش فوری
sopt price
قیمت روز
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
shadow price
قیمت سایهای
selling price
قیمت فروش
sale price
قیمت حراج
sale price
قیمت فروش
ruling price
قیمت روز
spot price
بهای جنس در معامله نقدی
spot price
قیمت تمام شده
call price
ارزش اسمی
cash price
قیمت نقدی
cash price
بهای نقدی
the price was not reasonable
بهای گزافی بران گذاشته بودند
the price was not reasonable
بهای ان معقول بنظر نمیرسید
terminal price
قیمت نهائی
terminal price
قیمت تحویل
target price
قیمت موردنظر
target price
قیمت مورد نظر
support price
قیمت حمایتی
supply price
قیمت تولیدکننده
supply price
قیمت عرضه
standard price
قیمت پایه
standard price
قیمت استاندارد
trade price
بهای تجارتی
retail price
قیمت خرده فروشی
retail price
بهای خرده فروشی
prohibitive price
بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
price war
جنگ قیمتها
price theory
اقتصاد خرد
price theory
نظریه قیمت
price taker
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
price taker
قیمت را داده شده فرض کردن
price tag
اتیکت قیمت
price tag
برچسب قیمت کالا
price system
نسبت و رابطه قیمتها با هم
price system
نظام قیمتی
price system
نظام قیمت
price support
حمایت قیمت
price support
تایید قیمت
quoted price
قیمت داده شده
quoted price
مظنه
reasonable price
قیمت معقول
resonable price
بهای عادله
reserve price
قیمت پایه در حراج
reserve price
قیمت نهایی بهای قطعی
reserve price
بهای قطعی
reserve price
اخرین بها
resale price
بهای خرده فروشی
resale price
قیمت فروش مجدد
repurchase price
قیمت بازخرید
regular price
قیمت عادی
reduced price
بهای کاسته بهای تخفیف دار
reduced price
بهای نازل
reasonable price
قیمت عادله
price support
قیمت حمایت شده از طرف دولت
trade price
قیمت عمده فروشی
purchase price
راس المال
administered price
قیمت تعیین شده
anticipated price
قیمت مورد انتظار
at a low price
بهای کم
at a low price
بقیمت نازل
half price
نصف قیمت
average price
قیمت متوسط
What is the price per week?
قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What is the price per night?
قیمت برای یک شب چقدر است؟
price control
کنترل قیمت
average price
میانگین قیمت
base price
قیمت پایه
base price
قیمت مبنا
administered price
قیمت تنظیم شده
It's a steal at that price.
این قیمت مفت است.
cost price
قیمت تمام شده
absolute price
قیمت مطلق
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
accounting price
قیمت حسابداری
accounting price
قیمت محاسبه
actual price
قیمت واقعی
at a knock-down price
به قیمت مفت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com