English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack in office رسیده است
Other Matches
jack up بالا بردن
jack گوی جک
jack گوی اصلی یا هدف
jack بالا بردن
jack باربردار قلاب گوشی
jack ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack پایه
jack up <idiom>
jack خرک پیچدار
jack خرک
jack پرچم سینه ناو
jack جک اتومبیل
jack سرباز
jack جک زدن
jack انبر اتصال
jack جک
jack پرچم کوچک ماشین
jack جک چکمه کش
jack ژاک برق
jack فیش برق
jack a dandy کج کلاه
jack and gill دونامه نماینده ........
jack arch طاق افقی
jack boot چکمه ساق بلند
jack box جعبه اتصال
jack mackerel ماهی ازاد کالیفرنیا
jack frost لولوی زمستانی
jack frost بابایخی
jack hammer مته چکشی
jack hammer این مته با هواکار میکند
jack hammer مته دجبر
jack hammer مته ضربهای مته چکشی
jack knife خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack ketch دارزن
jack ketch طناب انداز
jack a dandy جلف
jack a dandy ادم خودساز
output jack جکخروجی
floor jack اهرم فرعی
firing jack جک اتش
firing jack جک تیر
jumping jack عروسک خیمه شب بازی
man jack نفر
every man jack هرکس
jack-of-all-trades <idiom>
jack-up platform سکویبالابر
jack spring فنرجک
boot jack محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
hammer jack جکچکش
headphone jack جایورودهدفن
hydraulic jack جک هیدرولیکی
jack ring طوق جک
high jack دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
jack field فضایجک
jack plug توپکفیشبرق
jack box جعبه تقسیم تلفن
jack o' lantern نور کاذب
man jack شخص
lifting jack جک بالابر
yellow jack تب زرد
yellow jack پرچم قرنطینه کشتی
jiffy jack جک ازمایشگاهی
jack towel حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
jack tar ملاح
jack tar ملوان
man jack فرد
motorcar jack بالابر یا جک اتومبیل
power jack جک
sawyer's jack خرک اره کشی
sawyer's jack خرک چوب بری
screw jack جک پیچی
smoke jack سیخ گردان
telephone jack جک تلفن
telephone jack مادگی تلفن
jack staff میله پرچم سینه
jack snipe یلوه
jack pot دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
jack plane رنده درشت تراش
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده دستگاه
jack on both sides شریک دزدورفیق قافله
jack o' lent هدف
jack o' lent تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack o' lantern دروغ نور
jack pudding لوده
jack pudding مسخره
jack snipe نوک درازه
jack screw پیچ بالابر
jack screw پیچ تنظیم
jack screw پیچ بالابرنده
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack roll چرخ چاه
jack ring خاموت
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
roasting jack سیخ کباب گردنده
pallet jack جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
Union Jack پرچم ملی انگلیس
Union Jack پرچم سینه
jack of all trades همه کاره
car jack جک اتومبیل
built in jack جک مخصوص نصب
every man jack همه کس
jack of all trades همه فن حریف
jack-knife چاقوی بزرگ جیبی
banana jack مادگی در رادیو برای دوشاخه
jack-knifed چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes چاقوی بزرگ جیبی
jack screw خرک پیچدار
jack-knives چاقوی بزرگ جیبی
articulated jack جک مفصلی
to jack up a car خودرویی را جک زدن
apple jack عرق سیب
jack-in-the-box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box علی ورجه
jack in the box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box نوعی اتش بازی
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
jack-knifing چاقوی بزرگ جیبی
jack-in-the-box علی ورجه
jack-in-the-boxes جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes علی ورجه
cheap jack دوره گرد
flap hydraulic jack جکهیدولیکبالههواپیما
to lift a car by jack خودرویی را جک زدن
Jack of all trades and master of none.. <proverb> همه کاره هیچ کاره است .
jack knife bridge پل متحرک تاشو
Jack of all trades , master of none . همه کاره وهیچ کاره
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
high low jack پاسور
motor coach jack جک اتومبیل
He is jack of all trades . he can cope with any thing . همه فن حریف است
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
office منصب
office اطاق دفتر
office اطاق
office شغل عمومی
office محل کار
office دفتر
office دفتر کار
office شغل
office مقام
to i. anyone with an office به کسی منصب دادن
office اشتغال
office کار وفیفه
office خدمت
office مسئولیت احرازمقام
to r. any one in an office کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office محل کار اداره
office اداره
in office در دفتر
Near our office . نزدیک اداره ما
little office نماز مخصوص حضرت مریم
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office مناسب برای استفاده در شرکت
office کامپیوتر کوچک
office وفیفه
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
subhome office شعبه دفتر اصلی
subhome office شعبه اصلی یک اداره
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
tenure of office تصدی
tenure of office زمامداری
the foreign office وزارت خارجه
ticket office محل فروش بلیت
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Outside office hours. خارج از وقت اداری
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
police office کلانتری
police office پاسگاه پلیس
booking office باجه رزرو بلیت
printing office چاپخانه
purchasing office قسمت خرید
purchasing office دفتر خرید
record office اداره بایگانی کل
registered office اقامتگاه قانونی شرکت
removal from office عزل
ticket office باجه بلیت فروشی
booking office باجه فروش بلیت
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
sorting office مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
government office اداره دولتی
ticket office باجه
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
office-holders دیوان گر
office-holders دیوان سالار
office-holders صاحب مقام
office-holders کارمند دولت
office-holders صاحب منصب دولت
office-holder دیوان گر
office-holder دیوان سالار
office chair صندلی اداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com