English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
jack ring طوق جک
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack ring خاموت
Other Matches
ring wall or ring fence پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence حصار گرد
jack جک چکمه کش
jack ژاک برق
jack فیش برق
jack پرچم کوچک ماشین
jack جک
jack up بالا بردن
jack انبر اتصال
jack جک زدن
jack سرباز
jack جک اتومبیل
jack خرک
jack خرک پیچدار
jack up <idiom>
jack پایه
jack ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack گوی اصلی یا هدف
jack باربردار قلاب گوشی
jack بالا بردن
jack پرچم سینه ناو
jack گوی جک
jack plane رنده دستگاه
jack on both sides شریک دزدورفیق قافله
jack hammer مته چکشی
jack o' lent هدف
jack o' lent تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
floor jack اهرم فرعی
jack o' lantern دروغ نور
jack o' lantern نور کاذب
jack mackerel ماهی ازاد کالیفرنیا
jack and gill دونامه نماینده ........
jack a dandy کج کلاه
jack a dandy جلف
jack a dandy ادم خودساز
hydraulic jack جک هیدرولیکی
jack pot دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
high jack دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
output jack جکخروجی
firing jack جک اتش
firing jack جک تیر
jumping jack عروسک خیمه شب بازی
every man jack همه کس
jack arch طاق افقی
jack boot چکمه ساق بلند
jack box جعبه اتصال
jack knife خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack ketch طناب انداز
jack ketch دارزن
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack in office رسیده است
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack hammer مته ضربهای مته چکشی
jack hammer مته دجبر
jack hammer این مته با هواکار میکند
jack frost بابایخی
jack frost لولوی زمستانی
jack box جعبه تقسیم تلفن
every man jack هرکس
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده درشت تراش
jack-up platform سکویبالابر
jack spring فنرجک
motorcar jack بالابر یا جک اتومبیل
jack plug توپکفیشبرق
jack field فضایجک
headphone jack جایورودهدفن
power jack جک
yellow jack پرچم قرنطینه کشتی
yellow jack تب زرد
hammer jack جکچکش
telephone jack مادگی تلفن
telephone jack جک تلفن
smoke jack سیخ گردان
screw jack جک پیچی
sawyer's jack خرک چوب بری
sawyer's jack خرک اره کشی
man jack فرد
man jack شخص
jack pudding لوده
boot jack محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
jack pudding مسخره
jack roll چرخ چاه
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack screw پیچ بالابرنده
jack screw پیچ تنظیم
jack screw پیچ بالابر
jack snipe نوک درازه
jack snipe یلوه
jack staff میله پرچم سینه
jack tar ملوان
jack tar ملاح
jack towel حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
jiffy jack جک ازمایشگاهی
lifting jack جک بالابر
man jack نفر
roasting jack سیخ کباب گردنده
cheap jack دوره گرد
jack-in-the-box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
to jack up a car خودرویی را جک زدن
Union Jack پرچم ملی انگلیس
built in jack جک مخصوص نصب
jack of all trades همه کاره
jack of all trades همه فن حریف
jack-knife چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing چاقوی بزرگ جیبی
jack-knives چاقوی بزرگ جیبی
articulated jack جک مفصلی
Union Jack پرچم سینه
banana jack مادگی در رادیو برای دوشاخه
jack-in-the-boxes علی ورجه
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
pallet jack جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
jack screw خرک پیچدار
car jack جک اتومبیل
jack in the box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box نوعی اتش بازی
apple jack عرق سیب
jack-of-all-trades <idiom>
jack in the box علی ورجه
jack-in-the-box علی ورجه
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
flap hydraulic jack جکهیدولیکبالههواپیما
to lift a car by jack خودرویی را جک زدن
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
motor coach jack جک اتومبیل
high low jack پاسور
jack knife bridge پل متحرک تاشو
Jack of all trades and master of none.. <proverb> همه کاره هیچ کاره است .
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
Jack of all trades , master of none . همه کاره وهیچ کاره
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
He is jack of all trades . he can cope with any thing . همه فن حریف است
ring up به کسی تلفن کردن
ring with منعکس کردن
ring حلقه
ring محفل
ring حلقه زدن
ring گرد امدن
o ring واشر
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
ring رینگ بوکس
ring زنگ زدن
ring ناقوس
ring صدای زنگ تلفن طنین
ring احاطه کردن زنگ اخبار
ring چرخ خوردن
ring گروه
to ring the changes کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
ring d. قمری
ring d. فاخته
ring جسم حلقوی
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
to ring up تلفن کردن به
v ring مثلث شکاف درجه
to ring up کسیرا پشت تلفن خواستن
to ring up با زنگ فراخواندن
to ring off قطع کردن
ring گود
ring انگشتر میدان
ring عرصه
ring off قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
ring off قطع کردن تلفن
ring صحنه ورزش
there was no ring کسی تلفن نکرد
ring طوقه
there was no ring کسی زنگ نزد
to ring for با زنگ صدا کردن
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
to ring off بریدن
ring تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
ring up <idiom> تلفن زدن
ring احاطه کردن
ring up <idiom> اضافه کردن آمار پولی
o-ring حلقهoشکل
ring تلفن زدن
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ring صدا کردن
ring طنین انداختن صدای زنگ
ring تلفن حلقه
ring میدان
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
ring سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
split ring فنر نمونه گیر
lock ring حلقهقفل
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
speed ring میز سایت
sealing ring حلقهآببند
ring step پلههایورودبهزمینبوکس
ring a bell <idiom> یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
ring post لبهزمینبوکس
the ring finger انگشت حلقه
the ring finger بنصر
there is a ring at the door دم در زنگ میزنند
ring nut حلقهمهره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com