Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
judicial court
محاکم عدلیه
judicial court
دادگاههای دادگستری
Other Matches
judicial
قطعی داوری کننده
judicial
قاطع
judicial
شرعی وابسته بدادگاه
judicial
قضایی
judicial settlement
تسویه قضایی
judicial settlement
حل اختلاف قضایی
judicial writ
نامه رسمی صادره از محکمه
judicial separaion
جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
judicial review
تجدید نظر قضائی
judicial confession
اقرار در دادگاه
judicial precedent
رویه قضایی
judicial assistance
معاضدت قضایی
judicial arbitrator
داور قضائی
judicial separaion
در این حالت زن وشوهر از هر جهت مجردمحسوب می شوند ولی حق ازدواج مجدد را ندارند وروابطشان با جنس مخالف زنا تلقی میشود
judicial delegation
تفویض قضایی
judicial interrogator
بازپرس
judicial interrogator
قاضی تحقیق
relating one judicial ti another
اناطه
quasi judicial
شبه قضایی
judicial immunity
مصونیت قضایی
judicial power
قوه قضاییه
judicial arbitrator
داور قانونی
competent judicial authorities
مقامات صالحه قانونی
competant judicial authority
مقامات صلاحیت دار قضائی
judicial circumstantial evidence
اماره قضایی
The formalities of judicial process.
تشریفات حقوقی وقضایی
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
It is for the Court to fix the terms.
[ The terms are a matter for the Court to fix.]
این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
court
زمین ورزشهای محوطهای
court
محکمه
the court above
محکمه بالاتر
right court
زمین سرویس سمت راست
court of a
محکمه استیناف
to take somebody to court
کسی را محاکمه کردن
court
عشق بازی کردن
out of court
داد باخته
out of court
محکوم علیه
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
to appear before the court
در دادگاه ظاهر شدن
court
خواستگاری
court
دادگاه
court
دادگاه افهار عشق
court
دربار
court
حیاط
court
بارگاه
religious court
محکمه شرع
municipal court
دادگاه داخلی
president of the court
رئیس دادگاه
service court
محل فرود سرویس
municipal court
دادگاه شهرداری
motor court
متل
service court
محل فرود سرویس اسکواش
supreme court
دیوان عالی کشور
squash court
زمین بازی اسکواش
summary court
دادگاه بدوی
summary court
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
superior court
دادگاه عالی
moot court
دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
superior court
دادگاه تمیز
rear court
انتهای زمین
open court
محکمه عمومی
playing court
زمین بازی
peace court
صلحیه
peace court
دادگاه بخش
police court
ضابطین شهربانی
out door court
زمین هوای ازاد
police court
کلانتری
police court
دادگاه خلاف
police court
محکمه خلاف
practice court
دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
prize court
شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
probate court
دادگاه وصایا و ارث
probate court
محکمه امور حسبی
open court
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
provost court
دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
provost court
دادگاه پادگانی
supreme court
دیوان تمیز
The ball is in your court.
<idiom>
حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
to bring somebody before the court
[s]
کسی را دادگاه بردن
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
to have recourse to a court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
to apply to a court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
to settle out of court
به توافق رسیدن خارج از دادگاه
out of court settlement
توافق بدون محکمه
[حقوق]
ante-court
[اولین صحن در خانه های بزرگ]
base-court
حیات بیرونی
contempt of court
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
The ball is in your court.
<idiom>
حالا نوبت تو است.
court division
بخش دادگاه
court division
دادگاه
court style
سبک کورت
[دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
contempt of court
توهین به دادگاه
[جرم جنایی]
kangaroo court
<idiom>
hold court
<idiom>
همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
trial court
دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
trailer court
محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
traffic court
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic court
دادگاه عبور و مرور
traffic court
دادگاه تخلفات رانندگی
to put out of court
از دستور خارج کردن
to put out of court
شایسته مطرح کردن ندانستن
to pay court
عرض بندی کردن
to court favour
توجه و التفات کسی را طلب کردن
the superme court
دیوانعالی کشور
tennis court
07/32 در59/01 متر
volleyball court
زمین والیبال
volleyball court
9 در 81 متر
court shoe
رجوع شود به pump
High Court
دادگاهویژهجرائممهم
crown court
دادگاهیدر انگلستانو ولز
court of law
دادگاه
right service court
داورسرویسراست
court referee
داورزمینبازیسرپوشیده
centre court
حیاطمیانی
law court
دادگاه قضایی
kangaroo court
دادگاه مندرآوردی
kangaroo court
دادگاه غیرقانونی
kangaroo court
دادگاه پوشالی
court shoes
رجوع شود به pump
tennis court
زمین تنیس
military court
دادگاه نظامی
court session
جلسه دادگاه
court of first instance
دادگاه شهرستان
court of appeals
دادگاه استیناف
court material
دادگاه نظامی
court martiall
شورای نظامی
court martiall
دادگاه نظامی
court martial
در دادگاه نظامی محاکمه کردن
court martial
دادگاه نظامی
court martial
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
court games
بازیهای محوطهای
court card
سرباز
court of first instance
محکمه بدایت
court of first instance
دادگاه بدوی
court procedure
محاکمه
court plume
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
court order
قرار صادره از دادگاه
court of review
دادگاه تجدید نظر
court of record
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
court of record
دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
court of province
دادگاه استان
court of justice
دادگاه
court of iquiry
دادگاه رسیدگی
court of grievances
دادگاه مظالم
court card
بی بی
court card
صورت :شاه
country court
دادگاه بخش
court of appeal
دادگاه استیناف
court of appeal
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal
دادگاه استان
court of inquiry
بازپرسی
court of inquiry
دادگاه تفتیش
court of inquiry
کمیسیون تحقیق
court-martials
دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martialling
دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martialled
دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martial
دردیوان حرب محاکمه کردن
court of appeal
دادگاه پژوهش
court of appeal
دادگاه عالی محکمه استیناف
contempt og court
اهانت به دادگاه
juvenile court
دادگاه نوجوانان
commercial court
دادگاههای صنفی
clerk of the court
کاتب
circuit court
دادگاه استیناف
circuit court
دادگاه منطقهای
master of the court
مدیر دفتر دادگاه
change court
تعویض زمین
base court
حیاط بیرونی یاعقبی
assize court
دادگاه جنایی
assize court
محاکم سیار جنایی
juvenile court
دادگاه اطفال
court tennis
تنیس داخل سالن
inns of court
کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند
left court
زمین سرویس سمت چپ
kangoroo court
دادگاه محلی
kangoroo court
دادگاه پوشالی و پرهرج ومرج
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
dut of court
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
lower court
محکمه تالی
front court
نیمهای که به ان حمله میشود
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
half court
زمین سرویس
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
high court of
دیوانعالی تمیز
high court of
دیوانعالی کشور
jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاه
international court
دادگاه بین المللی
odd court
زمین سرویس سمت چپ
district court
دادگاه بخش
criminal court
دادگاه جنایی
mid court
وسط زمین
cross court
بسمت مخالف زمین در قطر
criminal court
عشق بازی کردن
martial court
دادگاه نظامی
magistrates court
دادگاه جنحه
district court
صلحیه
criminal court
راز و نیاز کردن
disciplinary court
دادگاه انتظامی محکمه اداری
criminal court
محکمه جنائی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com