Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 171 (9 milliseconds)
English	Persian
labor intensity	کاربری
labor intensity	کارطلبی
Other Matches
intensity	سختی
intensity	اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور
intensity	نیرومندی
intensity	قوت کثرت
intensity	شدت
intensity	زیادی
intensity	شدت اتش حجم
intensity	شدت فزونی
intensity of noise	شدت پارازیت
intensity of magnetization	شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization	شدت مغناطیس گری
intensity of luminescence	شدت پرتوافکنی
intensity of load	شدت بار
flux intensity	شدت میدان مغناطیسی
intensity of radiation	شدت تشعشع
field intensity	شدت میدان
field intensity	شدت میدان مغناطیسی
intensity of sound	شدت صوت
intensity of illumination	شدت روشنایی
intensity of heat	شدت گرما
integrated intensity	شدت کل
integrated intensity	شدت انتگرال گرفته شده
intensity level	سطح روشنایی
intensity of current	شدت جریان
intensity of current	شدت جریان الکتریکی
intensity distribution	پخش شدت
intensity decrease	کاهش شدت
intensity control	کنترل شدت
intensity control	پیچ رنگ
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
intensity of gravity	شدت با زیادی جاذبه
intensity of gravity	گرانی یا جاذبه زیاد
intensity maximum	پیشینه نور ماکسیمم نور
magnetic intensity	شدت میدان مغناطیسی
acoustic intensity	شدت اکوستیکی
sound intensity	شدت نور
response intensity	شدت پاسخ
acoustic intensity	شدت صوتی
rainfall intensity	شدت بارندگی
magnezation intensity	شدت مغناطیس کنندگی
maximum of intensity	حداکثر شدت
radiant intensity	شدت تابش
intensity maximum	حداکثر شدت
average intensity	شدت جریان متوسط
traffic intensity	شدت عبور و مرور
stress intensity	شدت تنش
stimulus intensity	شدت محرک
dual intensity	تاکید علائم خاص
radiation intensity	شدت تابش
radiation intensity	شدت تشعشع اتمی
current intensity	شدت جریان
light intensity	شدت نور
luminous intensity	شدت نورانیت
luminous intensity	شدت روشنایی
intensity of electric field	شدت میدان الکتریکی
magnetic flux intensity	شدت فلوی مغناطیسی
intensity of the magnetic field	شدت میدان مغناطیسی
magnetic field intensity	شدت میدان مغناطیسی
intensity of rain fall	شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
electric current intensity	شدت جریان الکتریکی
intensity electric field	شدت میدان الکتریکی
electric field intensity	شدت میدان الکتریکی
field intensity measurement	دستگاه اندازه گیری شدت میدان
instantaneous acoustic intensity	شدت صوت لحظهای
instantaneous luminous intensity	شدت نور لحظهای
intensity distribution curve	منحنی پخش شدت
intensity distribution curve	منحنی پخش نور
high intensity magnetic field	میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
labor	درد زایمان
labor	زحمت کشیدن
labor	تقلاکردن
labor	حزب کارگر
labor	کوشش کردن
labor	نیروی کارگری
labor	نیروی انسانی
labor	کارگر عمله
labor using	کاربر
labor	زحمت کوشش
labor	رنج
labor	کار
labor theory of value	تئوری ارزش کار
labor turnover	نقل و انتقال کارگری
labor shortage	کمبود نیروی کار
cheap labor	نیروی کار ارزان قیمت
labor union	سندیکای کارگری
cheap labor	کار ارزان
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
labor theory of value	نظریه ارزش کار
labor slowdown	کندی کار
labor productivity	بازدهی نیروی کار
labor productivity	بهره دهی نیروی کار قدرت تولیدنیروی کار
labor relations	روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
labor saving	کاراندوز
labor service	سازمان کار
labor service	اتحادیه کارگران
labor service	اداره کار
division of labor	تقسیم کار
labor unions	اتحادیه کارگران
labor of love <idiom>	انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
unskilled labor	کارگر غیرماهر
labor union	اتحادیه کارگران
unskilled labor	نیروی کارغیر ماهر غیر متخصص
unskilled labor	نیروی کار ساده
underutilization of labor	کم بهره گیری از کارگر
labor union	اتحادیه کارگری
supply of labor	عرضه کار
nonproductive labor	کار غیر مولد
nonproductive labor	کار بی حاصل
out flow of labor	خروج نیروی کار
quantity of labor	مقدار کار
labor unions	اتحادیه کارگری
labor unions	سندیکای کارگری
hours of labor	ساعات کار
labor boycott	دست از کارکشیدن
labor camp	اردوگاه کار
labor contract	قرارداد کار
labor cost	هزینه کار
labor economics	اقتصاد کار
labor force	نیروی کار
labor income	درامدهای کار
labor boycott	تحریم کار
labor agreement	قرارداد کار
inflow of labor	جریان ورود کارگر
hard labor	اعمال شاقه
forced labor	بیگاری
forced labor	کار اجباری
exploitation of labor	بهره کشی کارگر
exploitation of labor	استثمار کارگر
embodied labor	کار مجسم
labor agreement	موافقتنامه کار
labor augmenting	کارافزا
labor power	توان نیروی کار
labor mobility	تحرک نیروی کار
labor market	بازار کار
labor pain	درد زایمان
labor laws	قوانین کار
labor movement	جنبش کارگری
labor party	حزب کارگر
labor intensive	کارطلب
labor movement	نهضت کارگری
labor intensive	کاربر
labor organization	سازمان کارگری
mobility of labor	تحرک نیروی کار
labor saving devices	ابزارهای کاراندوز
unit cost of labor	هزینه واحد کار
labor saving techinque	فن کاراندوز
labor rich country	کشور با نیروی کار فراوان
labor participation rate	نرخ مشارکت نیروی کار
value of marginal product of labor	ارزش تولید نهائی کار
women labor force	نیروی کار زنان
horizontal labor mobility	تحرک افقی کارگر
to labor [American English]	در کار رنج بردن [زحمت کشیدن ]
total labor force	کل نیروی کار
international division of labor	تقسیم کار بین المللی
ratio of capital to labor	نسبت سرمایه به کار
capital labor ratio	نسبت سرمایه به کار
agricultural labor productivity	بهره دهی کارگر کشاورزی
marginal disutility of labor	عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
labor intensive goods	کالاهای کاربر
labor intensive production	تولید کاربر
labor capital ratio	نسبت کار به سرمایه
dual labor market	بازار کار دوگانه
child labor laws	قوانین کار کودکان
rural labor force	نیروی کار روستائی
active labor force	نیروی کار فعال
marginal physical product of labor	محصول فیزیکی نهائی کار
Department of labor [American English]	اداره کار
labor augmenting tednological progress	پیشرفت تکنولوژی کارافزا
Ministry of Labor and Social Affairs .	وزارت کار ؟ امور اجتماعی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com