English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
land office اداره املاک وثبت اراضی
Search result with all words
land office business کار وسیع وبسیط وسریع کارپر سود یا پر موفقیت
Other Matches
office کامپیوتر کوچک
office کار وفیفه
office اشتغال
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office مسئولیت احرازمقام
office مناسب برای استفاده در شرکت
office مقام
office شغل
office خدمت
office محل کار اداره
office دفتر کار
office اطاق دفتر
office اطاق
office شغل عمومی
office محل کار
office اداره
office منصب
office دفتر
office وفیفه
in office در دفتر
Near our office . نزدیک اداره ما
to r. any one in an office کسی رادوباره به منصبی گماشتن
to i. anyone with an office به کسی منصب دادن
little office نماز مخصوص حضرت مریم
land vi فرود امدن
land n زمین
land vi بزمین رسیدن
land vi پائین امدن
land به گل نشستن کشتی
never-never land غیر واقعی
never-never land تخیلی
never-never land رویایی
land n خشکی
land n خاک
land vi بخشکی امدن
land n خطه
land n ملک
land n ملت
land n قوم مردم
land vi پیاده شدن رسیدن
land n دیار
land n سرزمین
land n کشور
land به زمین نشستن
land سرزمین دیار
land ارض
land پشت
land خاک
land سطح داخلی لوله بین خانهای تفنگ
land خشکی
land سطح کوچک صاف
land سرزمین عرصه
land ملک
land سرزمین
land زمین
land درست به هدف
land فرودامدن
land زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
land بزمین نشستن
land سطح
land رسیدن
land به خشکی امدن پیاده شدن
land فرود
booking office گیشهفروشبلیط
registered office اقامتگاه قانونی شرکت
office boy پیشخدمت
to solicit an office درخواست ازیک شرکت
office attorney وکیل دفتر
notary office محضر
office-holders دیوان سالار
office-holders دیوان گر
office tower برجکارهایاداری
labour office اداره کارگزینی
job office دفتر کارگاه
jack in office رسیده است
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
investiture with an office برگماری بکار
office-holders صاحب مقام
office-holders کارمند دولت
office of records بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
office-holder کارمند دولت
office-holder صاحب منصب دولت
office-holder صاحب مقام
office-holder دیوان سالار
office-holder دیوان گر
office-holders صاحب منصب دولت
investiture with an office اعطای منصب
ticket office باجه
lawyer's office دارالوکاله
lawyer's office دفتر وکالت
paperless office اداره بی کاغذ
office work کار اداری
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office of the future ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
main office مرکز اصلی
office of records دفتر بایگانی
office manager رئیس دفتر
office manager رئیس اداره
office hours ساعات کار
office boy فراش
office building ساختمان اداری
office computer کامپیوتر اداری
office copy رونوشت مصدق
patent office اداره ثبت اختراعات
period of office دوره تصدی
ticket office محل فروش بلیت
the foreign office وزارت خارجه
tenure of office زمامداری
tenure of office تصدی
subhome office شعبه اصلی یک اداره
subhome office شعبه دفتر اصلی
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
removal from office عزل
record office اداره بایگانی کل
purchasing office دفتر خرید
purchasing office قسمت خرید
printing office چاپخانه
police office پاسگاه پلیس
police office کلانتری
office hours ساعات اداری
intermediate office مرکز میانی
drawing office دفتر نقشه کشی
central office تلکس و تلگراف
central office مرکز تلفن
central office دفتر مرکزی
the relevant office اداره مسیول
census office اداره امار و ثبت احوال
census office دایره سجل و احوال
cash office صندوق
cash office دایره صندوق
branch office دفتر شعبه
government office اداره دولتی
war office وزارت جنگ
booking office باجه فروش بلیت
ticket office باجه بلیت فروشی
booking office باجه رزرو بلیت
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
information office دفتر اطلاعات
ticket office باجه فروش بلیت
branch office شعبه
office chair مبل اداری
box office باجه بلیط فروشی
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
drawing office دفتر طراحی
Home Office وزارت داخله
Home Office وزارت کشور
office automation خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Foreign Office وزارت امور خارجه
register office اداره ثبت احوال
out of [outside] office hours خارج از ساعات اداری
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
automated office دفتر خودکار
audit office اداره حسابرسی
audit office دفتر حسابرسی
office chair صندلی اداری
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
post office اداره مرکزی پست
post office پستخانه
registry office اداره ثبت
during his tenure of office درمدت تصدی او
exchange office مرکز تلفن خودکار
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
office bearer بعدا پرسیده شود
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
good office مساعی جمیله
holy office جامعه راهبان ومومنین
governor's office فرمانداری
placement office موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
head office دفتر مرکزی
head office اداره مرکزی
finance office اداره دارایی
sorting office مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
india office وزارت هند
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office دفتر انتهایی
end office شعبه جز
intelligence office دفتر اطلاعات
engineering office دفتر مهندسی
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
intelligence office دفتر راهنمایی
inquiry office دفتر اطلاعات
inquiry office اداره خبر گیری
india office اداره امورهندوستان
Outside office hours. خارج از وقت اداری
I'll need a plot of land . یک قطعه زمین لازم دارم
wild land صحرا بیابان
land masses خشکسار
Land-Rover وسیلهنقلیهمورداستفادهدرزمینهایزبر
fluted land سطحمسطحمته
to cultivate land زمین را کشت کردن
land registry دفترنگهداریاطلاعاتمخصوصبهیکمنطقه
common land مکانعمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com