English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (2 milliseconds)
English Persian
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
Other Matches
vehicle رسانه
vehicle حامل
vehicle برنده
vehicle محمل
vehicle حمل کننده
vehicle وسیله حمل
vehicle خودرو
vehicle وسیله نقلیه
vehicle ناقل
vehicle حامل رسانه
vehicle برندگر
vehicle رسانگر
tank vehicle خودرو تانکر
all-terrain vehicle وسیلهنقلیهبلند
catering vehicle وسیلهآذوقهرسان
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
space vehicle فضا پیما
motor vehicle خودرو
articulated vehicle وسیله نقلیه مفصلی
armored vehicle زرهپوش
armored vehicle خودروی زرهدار
airborne vehicle وسیله انجام عملیات هوابرد
amphibian vehicle وسیله نقلیه برای خشکی و اب
amphibious vehicle خودروی اب خاکی
armored vehicle خودروی زرهی
combat vehicle خودروی رزمی
combination vehicle خودروهای مرکب
utility vehicle وسیله نقلیه عام المنفعه
vehicle cargo بار چرخدار
vehicle cargo بار تریلی دار
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
truck vehicle کامیون
truck vehicle خودرو نظامی
tracked vehicle وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
tank vehicle خودرو تانکرسوخت
combination vehicle خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
utility vehicle وسیله نقلیه عمومی
airborne vehicle وسیله هوابرد
commercial vehicle وسیلهحملکالاومسافردر جاده
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
control vehicle تانک نافم حرکت
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
refrigerator vehicle وسیله نقلیه یخچال دار
aerospace vehicle هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
motor vehicle خودرو موتوری
to alight from a vehicle پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
motor vehicle وسیله نقلیه موتوری
landing نشستن هواپیما
landing پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing پاگرد
landing ورود به خشکی
landing فرود
landing بزمین نشستن هواپیما
landing فرودگاه هواپیما
landing ورود بخشکی
landing پاگردان
landing اسکله
landing فرود ژیمناست به زمین
landing فرود [هواپیما یا موشک]
road transport vehicle ماشین باری
road transport vehicle کامیون
rail borne vehicle وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
motor vehicle industry صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
link lift vehicle حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
vehicle mass ratio نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
to tow a vehicle [to a place] یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
armored reconnaissance vehicle خودروی شناسایی زرهی
crawl type vehicle وسیله نقلیه نوع خزنده
consolidated vehicle table فهرست خودروهای محموله در کشتی
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
landing threshold استانه فرود اب خاکی
landing weight وزن با هنگام تخلیه
landing zone نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing weight وزن فرود
landing zone منطقه فرود
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing zone فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone منطقه نشست هوایی
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing window پنجرهفرود
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
landing deck غرشهفرود
soft landing فرود نرم
crash-landing سقوط کردن هواپیما
landing stage حملباقایق
quarter landing پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing پیاده شدن درساحل در شب
night landing فرود شبانه
landing spot نقطه فرود
landing strip باند فرود
instrument landing فرود کور
instrument landing فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
landing angle زاویه فرود
landing approach مسیر تقرب
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه فرود
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing attack تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach ساحل پیاده شدن
forced landing فرود اجباری
forced landing فرود اجباری هواپیما
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips باند فرود
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing craft کرجی ساحلی
administrative landing پیاده شدن اداری
administrative landing پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing فرودهوایی
air landing فرود از راه هوا
landing field فرودگاه
chinese landing پهلو گرفتن به سبک چینی
conventional take off and landing هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
landing beam نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing mat باندفرود تعجیلی
landing mat باند فرود اضطراری
landing ship ناو نیرو پیاده کن
landing net تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing order اجازه تخلیه بار
landing place فرودگاه اسکله
landing party گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing slab تاوه پاگرد
landing party گروه اب خاکی
landing order دستورتخلیه بار
landing light چراغ فرود
landing hill تپه فرود
landing site محل فرود
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces قوای اب خاکی
landing forces نیروهای پیاده شونده
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing site پایگاه فرود
landing gear ارابه فرود
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
vehicle used for migrant-smuggling operations خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
motor vehicle liability insurance بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
amphibious vehicle availability table جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
administrative wheeled vehicle fleet کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
nose landing gear ترمزفروددماغه
landing, storage, delivery تحویل
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
main landing gear ترمزاصلیفرود
maximum landing weight حداکثر وزن فرود
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer افسر ارتباط فرود
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
landing craft assault قایق نیرو پیاده کن
landing craft raiding قایق هجومی
design landing weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid کمکهای فرود
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
auxiliary landing field فرودگاه کمکی
battalion landing team تیم پیاده شونده گردانی
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
front landing gear ترمزجلوییفرود
battalion landing team تیم ساحلی گردان
brigade landing team تیم پیاده شونده تیپی
landing, storage, delivery تخلیه
landing, storage, delivery نگهداری
The motor vehicle is covered by theft insurance. این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
automatic carrier landing system سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com