Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
letter of instruction
دستورالعمل انجام کار
Other Matches
i wrote letter a letter
هی کاغذ نوشتم
i wrote letter a letter
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Get the letter to him . Have the letter handed to him.
نامه را بدستش برسان
Read out the letter. Read the letter aloud.
نامه را بلند بخوان
instruction
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
I/O instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
no op instruction
دستورالعمل بی اثر
instruction
دستوره
instruction
درس
instruction
راهنمایی
instruction
دستور کار
instruction
راهنمایی کردن
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
دستورالعمل
instruction
دستور عمل
instruction
تعلیم
instruction
دستور
instruction
مقرر
instruction
اموزش
individualized instruction
اموزش انفرادی
instruction code
رمز دستورالعمل
instruction code
کددستورالعمل
instruction counter
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction film
فیلم درسی
instruction lookahead
پیش بینی دستورالعمل
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction length
طول دستورالعمل
instruction foramt
قالب دستورالعمل
instruction film
فیلم اموزشی
instruction drawings
نقشههای تفضیلی اجرائی
no operation instruction
دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
non operable instruction
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
pop instruction
دستورالعمل بازیابی از پشته
pause instruction
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
forwarding instruction
دستورات حمل
operating instruction
دستور کار
four address instruction
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction
معمولا: محل دو عملوند
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
halt instruction
دستورالعمل توقف
stop instruction
دستورالعمل توقف
one address instruction
دستورالعمل یک ادرسه
null instruction
دستورالعمل پوچ
entry instruction
دستورالعمل دخول
instruction material
مواد درسی
instruction mix
اختلاط دستورالعمل
n plus one address instruction
دستوری که از
n address instruction
دستور العمل با N نشانی
operating instruction
مقررات کار
mounting instruction
مقررات نصب
mounting instruction
دستور نصب
micro instruction
ریز دستورالعمل
macro instruction
درشت دستورالعمل
macro instruction
درشت دستور
machine instruction
دستورالعمل ماشین
looping instruction
دستورالعمل حلقه زنی
logical instruction
دستورالعمل منطقی
logic instruction
دستورالعمل منطقی
n plus one address instruction
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register
ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
laying instruction
دستور نصب
instruction pipeline
کانال اطلاعات
instruction register
ثبات دستورالعمل
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
instruction set
مجموعه دستورالعمل
instruction time
زمان دستورالعمل
instruction word
کلمه دستورالعمل
no operation instruction
OPERATION NO
jump instruction
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction
هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
instruction for assembly
مقررات نصب
dummy instruction
دستورالعمل ساختگی
waste instruction
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
repetition instruction
دستوالعمل تکرار
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
call instruction
دستورالعمل فراخوانی
remedial instruction
اموزش ترمیمی
religious instruction
اموزش دینی
four address instruction
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر
restart instruction
دستور المل بازاغازی
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
unmodified instruction
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
two address instruction
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
two address instruction
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
transfer instruction
دستور العمل انتقال
actual instruction
دستور العمل واقعی
three address instruction
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
arithmetic instruction
دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
quasi instruction
شبه دستورالعمل
pull instruction
دستورالعمل بازیابی
pseudo instruction
شبه دستورالعمل
programmed instruction
دستورالعمل برنامه ریزی شده
discrimination instruction
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
decision instruction
دستورالعمل تصمیمی
current instruction
دستورالعمل جاری
programmed instruction
اموزش برنامهای
program of instruction
برنامه تدریس
privileged instruction
دستورالعمل ممتاز
push instruction
دستورالعمل نشاندن
presumptive instruction
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
decision instruction
دستورالعمل تصمیم
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
conditional instruction
دستورالعمل شرطی
program of instruction
برنامه اموزش
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
input/output instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
multiple address instruction
دستورالعمل چند ادرسه
machine instruction set
مجموعه دستورالعمل ماشین
computer managed instruction
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
computer aided instruction
learning computeraugmented
computer instruction set
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
conditional jump instruction
دستورالعمل پرش شرطی
instruction control unit
واحد کنترل دستورالعمل
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
writable instruction set computer
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
reduced instruction set computer
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
reduced instruction set computer
طرح CPU که مجموعه دستورات
complex instruction set computer
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
to the letter
<idiom>
طبق قانون
letter for letter
<adv.>
نکته به نکته
letter for letter
<adv.>
کلمه به کلمه
to the letter
<adv.>
مو به مو
to the letter
<adv.>
کلمه به کلمه
to the letter
<adv.>
نکته به نکته
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to a. letter
فرستادن
to the letter
طابق النعل بالنعل
letter for letter
<adv.>
مو به مو
letter no
نامه شماره 5
letter
حرف الفباء
letter
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter
معرفت دانش
letter of a
اطلاع نامه
letter
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter
اثارادبی
letter
حرف چاپی
letter
نامه
letter
مراسله
letter of a
اگاهی نامه
letter
نویسه
letter
معرفی نامه
letter
کاغذ ادبیات
letter
حرف
letter
سند
d. letter
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
نوشته
four-letter word
واژهیچهار حرفی
chain letter
نامهی زنجیری
four-letter word
واژهی قبیح
with reference to letter no
با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
small letter
حرف ریز
the original letter
عین نامه
an open letter
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
air letter
نامهء هوایی
adverting to letter
عطف بنامه
to readdress a letter
عنوان نامهای را عوض کردن
action letter
فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
under cover of letter no
ضمن نامه شماره
open letter
نامه سر گشاده
letter lock
قفل حروفی
block letter
چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
letter of attorney
وکالت نامه
blind letter
نامهای که نام ونشان روشن ندارد
repetitive letter
نوشته شده است
repetitive letter
یات آدرس
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
capital letter
حرف بزرگ
circular letter
بخشنامه اداری
registered letter
نامه سفارشی
referring to your letter of
با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
scarlet letter
حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
sea letter
سند بیطرفی کشتی
the letter of the law
نص یا لفظ شریعت
the letter of the law
عبارت قانون
the letter of the law
لفظ یا نص قانون
the letter is urgent
نامه فوری است
take this letter to the post
این نامه راببرید به پستخانه
back letter
گواهی تضمین
black letter
حرف سیاه
send a letter
کاغذ بدهید
send a letter
نامهای بفرستید
circular letter
نامه اداری
four-letter words
واژهیچهار حرفی
letter of dismissal
انفصال
covering letter
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter
نامه توضیحی
I read through the letter.
من این نامه را کاملا میخوانم.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com